دوستي دارم كه هر از گاهي كه كاري دارد پيامي ميدهد، خيلي مختصر و بدون حاشيه كارش را ميگويد و تمام تا دفعه بعد. مثلا پيام هفته پيشش بيكم و كاست اين بود:
: «قالي شويي خوب سراغ داري؟»
:«سلام زهرا، نه!»
و تازه اينجا يادش آمد سلام نكرده و ادامه داد:
:«سلام، مرسي»
همين؛ و تمام دوستي نزديك چهار سالهمان به همين روال بوده و به گمونم هميشه همينطور خواهد بود.
اما راستش را بخواهيد من از اين دوستي ناراضي نيستم، چون ميدانم حرفش را در پس و پيش عزيزم قربونت بشمهاي آبكي نميزد، مثلا در نبود همين رودربايسيهاي الكي يك بار كلافه از سيل سوالهاي بيربطاش بهش گفتم: من وظيفه ندارم كه تمام پيامها و سوالاتت رو جواب بدم، كلا سعي كن از من چيزي نخواهي! و حتي همان لحظه هم بدون ناراحتي گذشت. و چند روز بعد پيام داد: «من به حرفات خيلي فكر كردم! و فهميدم نبايد همه چيز را از تو بپرسم! و فهميدم چرا بقيه ديگر به سوالاتم پاسخ نميدهند، من دارم تمام چيزها را ياد ميگيرم مثل يك بچه؛ و فهميدم تو دنياي آدم بزرگها نبايد زياد سوال پرسيد و من هنوز بزرگ نشدم و اين چيزها را نميدانم!» و البته از همهچيز آن زمان رسيديم به قاليشويي خوب الان كه در نوع خودش تغيير مهمي پيش آمده و من حالا فقط پاسخگوي چيزهاي مهم هستم!
از كلافگي سوالهاي سادهاش كه بگذريم زهرا براي من الگوي يك دختر پرتلاش است، روز دفاع ارشداش میگفت کسی در خانه باور نمیکرد من دیپلم بگیرم. راست میگفت در دانشگاه هم كسي باور نميكرد!
حالا زهرا از تمام سرکوفت شنیدنها گذشته و باور دارد که اگر بخواهد به چیزی برسد حتما میرسد. ميداند کمی متفاوت با بقیه است و به قول خودش دارد یاد میگيرد چهطور بايد با بقيه آدمها رفتار كند.
به نظرم دنیای کمی کمتر فهمیدن دنیای بیدغدغهتري است، زهرا حتي از تحقير و تمسخرهاي مستقيم اساتيد ناراحت نميشد. حتی وقتی دوستش بهش میگوید خوشم نمیآید باهات بیام بیرون بازم ناراحت نمیشود.
نمیدانم چه چیزی در مغز زهرا کم و زیاد است اما بیاهمیتیاش به دیگران، تلاش شبانه روزیاش برای رسیدن به كوچكترين چيزها؛ برای منی که همیشه کوچکترین واکنش دیگران را قبل از اتفاق افتادن بارها در ذهنم مرور میكنم و از كوچكترين اشتباهات ميترسم، الگوي عجيبي است.
زهرا دختر دوست داشتني نيست، اما بدون هيچ ادا و تلاشي براي بهتر نشان دادن خودش يا درست رفتار كردن در يك كلام هميشه «خودش» است و و اين خودش بودن در دنيايي كه هركدام از ما تلاش ميكنيم در صادقانهترين شرايط بهترين خودمان را به ديگران نشان دهيم باعث ميشود كه من هميشه در دلم به حال بيخیالاش نسبت به پيرامون و آدمها غبطه بخورم.