ویرگول
ورودثبت نام
اميرمحمد حقيقی
اميرمحمد حقيقی
خواندن ۱۱ دقیقه·۲ سال پیش

مقدمه ای بر ارزیابی تشخیص فرصت های کارآفرینانه

تشخیص فرصت های کارآفرینانه
تشخیص فرصت های کارآفرینانه


فرصت‌های تجاری را می‌توان به‌عنوان نواقص بازار درک کرد که به کارآفرینان اجازه می‌دهد با معرفی پیشنهادات جدید و یا بهبود یافته برای پاسخگویی بهتر به نیازهای مشتری، مزایای اقتصادی کسب کنند (آلوارز، بارنی و اندرسون، 2013) .

با توجه به اینکه بهره برداری از فرصت ها معمولاً مستلزم آن است که کارآفرینان مقادیر قابل توجهی از منابع (از نظر زمان، توجه، سرمایه گذاری های مالی، سرمایه اجتماعی و غیره) را متقبل شوند،ارزیابی آنها بسیار مهم است.

اقدام کارآفرینانه پاسخی به یک انتخاب در شرایط عدم قطعیت و با توجه به فرصتی برای ایجاد ارزش جدید است (مک مولن و شپرد، 2006).انتخاب بر عمل مقدم است. تصمیم گیری در مورد اینکه آیا باید نسبت به فرصتی که تشخیص داده شده است اقدام کرد یا نه در قلب کارآفرینی است. در نتیجه، تلاش برای درک عوامل زمینه‌ای که بر چنین تصمیم‌گیری توسط کارآفرینان تأثیر می‌گذارند، امر مهم و تاثیر گذاری است.

به عبارت دیگر، انتخاب یک فرصت خاص تحت تأثیر این انتظار است که این عمل به نتایج ارزشمندی منجر میشود یا خیر؟

از آنجایی که تفاوت‌های قابل‌ توجهی در اولویت‌ بندی پرداختن به فرصت ها توسط افراد مختلف دارای فناوری، مدیریت و کارآفرینی دیده میشود،بطور مثال،افراد با تجربه تخصصی (فناوری) بر ابعاد فرصت کمتری نسبت به افراد با تجربه عمومی (مدیریت، کارآفرینی) تاکید دارند.یا در مثالی دیگر کارآفرینان تازه کار و با تجربه در مورد اینکه یک فرصت تجاری جذاب چیست، تفاوت دارند .

ما پروژه درس تشخیص فرصت کارآفرینی را در مورد ارزیابی فرصت و با بررسی اینکه چگونه افراد ممکن است در دیدگاه‌های خود در مورد آنچه که یک فرصت تجاری جذاب را تعریف می‌کند متفاوت باشند، پیش می‌بریم.به عبارت دیگر، ما به دنبال درک ناهمگونی میان «الگوهای فرصت»در افراد هستیم.و پس از آن به لزوم و ضرورت ارزیابی فرصت ها ، عوامل تاثیرگذار در ارزیابی فرصت ها ،روش هایی برای ارزیابی و درنهایت نقش ،جایگاه و تاثیر ارزیابی فرصت ها در کارآفرینی می پردازیم .

۲-لزوم،اهمیت و نقش ارزیابی فرصت

کارآفرین پس از شناسایی یک فرصت بالقوه، با درگیر شدن در فعالیت‌هایی که به ارزیابی فرصت ها کمک میکنند،کارخود را آغاز می‌کند، مانند جمع‌آوری منابع، جستجوی سرمایه، توسعه محصولات، ایجاد مکان، و استخدام کارکنان.

فرایندهای ارزیابی مرتبط با فرصت های تشخیص داده شده جدید نه فقط در در مراحل اولیه فرآیندهای برنامه‌ریزی که در سراسر مراحل مختلف توسعه کسب‌وکار لازم و اساسی می باشد.علاوه بر این، پتانسیل ایجاد یا توسعه فرصت‌ها نشان می‌دهد که در برخی موارد نیازی نیست که در مراحل اولیه فرآیندهای برنامه‌ریزی، یک فرصت واضح یا متمایز برای بهره‌برداری وجود داشته باشد. در عوض، کارآفرینان ممکن است بیشتر به منابعی که در اختیار دارند تکیه کنند تا فرصت‌های بالقوه را از طریق استقرار منابع ملموس و حتی نامشهود توسعه دهند و به دنبال آن ارزیابی کنند که کدام ترکیب از بسته‌های منابع ارزشمندتر هستند.

نقش ارزیابی در باورها

همانطور که Lumpkin و همکاران. (2004) به طور خلاصه، "بسیاری از محققان کارآفرینی موافقند که اصلاح ایده های تجاری و بررسی امکان سنجی آنها یک فعالیت حیاتی قبل از راه اندازی است" (ص. 86). پیوندهای بین اقدامات خاص کارآفرینان نوپا و تغییرات در باورهای آنها پیرامون فرصت وجود دارد.

بنابراین ارزیابی که یک فرایند مداوم درتبدیل تشخیص به بهره برداری فرصت کارآفرینی است و بخش مهمی از فرآیند کارآفرینی نوپا، ارزیابی مستمر فرصت‌ها است که منجر به یادگیری و تغییر در باورها می‌شود. رویکردی منعکس کننده ازین این دیدگاه است که کارآفرینی نوپا اساساً تجربه تغییر است (تسوکاس). و چیا، 2002: 570).

ارزیابی مستمر فرصت‌ها و یادگیری مرتبط در در حین پیشبرد فرآیند ارزیابی توسط کارآفرینان نوپا با کاهش درک عدم اطمینان محیطی همراه است، اما عث افزایش در خودکارآمدی فردی شده و انتظارات عملکرد تجاری را افزایش می‌دهد. به طور کلی، شواهد با دیدگاهی پویا از مرحله نوپای فرآیند کارآفرینی که با تغییرات قابل توجه مداوم در باورها مشخص می شود، سازگار است.

نقش ارزیابی در بهره برداری ازفرصت‌ها

این مفهوم‌ نقش سنتی کارآفرین را توصیف می‌کند که محیط را بررسی می‌کند، موفق‌ترین فرصت‌ها را شناسایی می‌کند، و سپس استراتژی‌هایی را تدوین می‌کند که می‌تواند برای بهره‌برداری مؤثر از فرصت‌های شناسایی‌شده استفاده شود (کرزنر، 1973؛ مینتزبرگ و واترز، 1982). فرصت‌ها به دلیل عوامل مختلف از پیشرفت‌های جدید در علم و فناوری گرفته تا تغییرات در ترتیبات جمعیت‌شناختی، نظارتی و نهادی «وجود» پیدا کرده‌اند (ونکاتارامان و ساراسواتی، 2010). از این منظر، مرحله ارزیابی یا ارزیابی فرصت فرآیند برنامه ریزی را ساده می کند و بهره برداری را تا حد خیلی زیادی افزایش می دهد . کارآفرینان باید از تجربیات، دانش و مهارت‌های خود برای شناخت فرصت‌های مختلف استفاده کنند، سپس در فرآیندهای برنامه‌ریزی ارزیابی برای تصور و ارزیابی نتایج بالقوه مرتبط با فرصت شرکت کنند.

یک فرصت قابل بهره برداری از اقدامات و تعاملات کارآفرینان ناشی می شود، اگرچه این موارد به طرق مختلف توصیف شده است. برای مثال، Bhave (1994) استدلال کرد که پالایش فرصت بخش مهمی از فرایند است، و ایجاد ریسک را به عنوان یک فرایند تکراری و مفهومی در معرض تغییر و اصلاح مداوم توصیف کرد. رایت و مارلو (2012) به طور مشابه خاطرنشان می کنند، "ماهیت پیچیده و پویا فرآیند ایجاد سرمایه گذاری جدید" (ص. 107). ساراسواتی (2001) فرآیندی از اثرگذاری را توصیف می کند که به تصمیم گیرنده اجازه می دهد تا اهداف خود راارزیابی و تغییر دهد و حتی آنها را در طول زمان شکل دهد (ساراسواثی و همکاران، 2008). لومپکین و همکاران (2004) تأکید می کند که شکل گیری فرصت ها به دنبال کشف است، اما باید توجه داشته باشیم که شکل گیری شامل توضیح بیشتر و ارزیابی فرصت قبل از راه اندازی نیز است. دیموف (2007) به توصیف یک فرآیند توسعه فرصت می پردازد که در آن فرصت ها "در یک فرآیند تکراری شکل گیری و توسعه پدید می آیند" زیرا ایده های اولیه "تفصیل، پالایش، تغییر یا حتی برخی اوقات کنار گذاشته می شوند" (ص. 714).

۳-عوامل موثر در ارزیابی فرصت

نقش زمان در فرآیند ارزیابی :

تعامل زمان و قوانین کلی ارزیابی بر تصمیم‌های کارآفرینان تأثیر گذاشته است. یافته‌ها نشان می‌دهد که بنیان‌گذاران در فرآیند ارزیابی از قوانین ساده به قوانین بازنگری شده و پیچیده عبور کرده‌اند و عوامل احتمالی مختلفی از جمله فشار زمان این انتقال‌ها را هدایت کرده است.

فاصله زمانی (یعنی فاصله بین زمان حال و نقطه معینی در زمان در آینده نزدیک یا دور؛ لیبرمن و فورستر، 2009) بین مراحل ارزیابی و بهره برداری، شیوه ارزیابی فرصت کارآفرینان را تغییر می دهد و تأثیر مطلوبیت و امکان سنجی یک فرصت بر ارزیابی و اهداف بهره برداری به طور سیستماتیک با فاصله زمانی متفاوت است. زمانی که مرحله بهره‌برداری به‌جای نزدیک، از نظر زمانی دور باشد، تأثیرات قوی‌تری از مطلوبیت را در ارزیابی می بینیم .ارزیابی و بهره‌برداری از فرصت‌های کارآفرینی توسط تأثیر متقابل ویژگی‌های فرصت و فرآیندهای شناختی کارآفرینان، از جمله ادراک ریسک، سوگیری‌ها، اکتشافات، یادگیری، یا تاثیر دانش قبلی شکل می‌گیرد

اقتضائات زمانی شناخت کارآفرینان را در مورد ارزیابی فرصت و بهره برداری شکل می دهد.

بنابراین فاصله زمانی تأثیر ویژگی‌های فرصت را تعدیل می‌کند. به عنوان مثال در حالی که به نظر می رسد مطلوبیت و امکان سنجی برای ارزیابی فرصت و بهره برداری به یک اندازه مهم هستند،اما همیشه اینطور نیست و طول فاصله زمانی که لحظه ارزیابی و مرحله بهره‌برداری را از هم جدا می‌کند، برای تأثیر مطلوبیت و امکان‌سنجی بر ارزیابی و اهداف بهره‌برداری کارآفرینان تفاوت ایجاد می‌کند.

وقتی می‌توان از یک فرصت در آینده‌ای دور به جای آینده نزدیک بهره‌برداری کرد، کارآفرینان بیشتر توسط نگرانی‌های مطلوبیت هدایت می‌شوند تا نگرانی‌های امکان‌سنجی. با این حال، زمانی که می توان از یک فرصت در آینده نزدیک به جای آینده دور بهره برداری کرد، کارآفرینان به شدت تحت تأثیر ویژگی های امکان سنجی یک فرصت قرار می گیرند تا ویژگی های مطلوبیت آن. سطح مطلوبیت و ویژگی‌های امکان‌پذیری یک فرصت، افراد را وادار می‌کند که فواصل زمانی مختلف را در آینده به‌عنوان زمان مناسب برای اقدام بر روی یک فرصت در نظر بگیرند. در حالی که فرصت هایی که با مطلوبیت بالا و امکان سنجی کم مشخص می شوند برای آینده دورتر ترجیح داده می شوند، فرصت هایی با مطلوبیت کم و امکان سنجی بالا ترجیح داده می شوند تا در آینده نسبتاً نزدیک تر مورد استفاده قرار گیرند.

نقش منابع در فرآیند ارزیابی :

فرآیند ارزیابی فرصت مجموعه‌ ای از شرایط را توصیف می‌کند که در صورت اقدام، ممکن است منجر به تولید محصولات و خدمات ثروت شود. به این ترتیب، در توسعه چارچوب های تصمیم گیری مناسب برای بررسی ارزیابی فرصت، مهم است که ساختار و محتوای طرح تصمیم گیری اعمال شده را در نظر بگیریم.

از نظر ساختار، طرح‌ واره‌های مربوط به ارزیابی فرصت،آینده‌ گرا و بر اساس اسناد هستند. به این معنا که نشانه‌های موقعیتی کارآفرین بر حسب رابطه علت و معلولی پردازش می‌شوند (کاسین و پریور، 1985).

ارزیابی از منابع موجود که قبلاً تحت کنترل سرمایه‌گذاری هستند ممکن است برای بهره‌ برداری از فرصت در حال ارزیابی به کار گرفته شوند.

ازطرفی کارآفرینان جذب فرصت هایی می شوند که مکمل منابع موجود آنها هستند. همچنین مجموعه‌ای از شرایط خاص فرصت و شرکت وجود دارد که کارآفرینان را تشویق می‌کند تا به دنبال کسب و کنترل منابعی باشند که با منابع موجود و مبتنی بر دانش سرمایه‌گذاری ناسازگار هستند.

برای کارآفرینانی که درگیر ارزیابی فرصت هستند، این احتمال وجود دارد که محتوای طرح‌ واره‌های تصمیم‌گیری ارزیابی فرصت، هم بر منابع در دسترس و هم بر منابعی که باید به کار گرفته شوند، متمرکز باشد. چنین منابعی می‌توانند نامشهود باشند - مانند دانش جدید یا روال‌های سازمانی - یا نتایج ملموس بهره‌ برداری که ممکن است کالاها و خدمات جدید را تولید کنند که می‌توانند با قیمتی بیشتر از هزینه تولید فروخته شوند.

تاثیر احساسات در ارزیابی فرصت

احساسات بر ارزیابی فرصت تاثیر گذار است و تاثیر یافته ها نشان می دهد که ابعاد ارزیابی احساسات بر ادراک و ترجیحات ریسک تأثیر می گذارد. به طور مثال در یک مطالعه نمرات شرکت کنندگان در درک ریسک برای یک سناریوی سرمایه گذاری، شرکت کنندگان ناشی از خشم و شادی به طور قابل توجهی کمتر از شرکت کنندگان ناشی از ترس و امید بود.

احساسات، عواطف و حالات، ممکن است ارزیابی ها را شکل دهند، زیرا بر نحوه پردازش اطلاعات افراد تأثیر می گذارند (بیل، ویس، باروس، و مکدرمید، 2005؛ ایسن و لابرو، 2003؛ لیوبومیرسکی، کینگ، و دینر، 2005؛ آکسفورد، موریس، گرینگر. و ویلیامز، 1996).

تأثیر احساسات به ویژه در شرایطی که با عدم اطمینان بالا و درگیری بالا مشخص می شود، باید قابل توجه باشد. در این شرایط، افراد ممکن است از احساسات به‌عنوان نشانه‌هایی در مسیرهای ترجیحی اعمال خود استفاده کنند (بارون، 2008؛ فورگاس، 1995). محیطی که کارآفرینان در آن فعالیت می کنند اغلب با تغییرات سریع و غیرقابل پیش بینی است. در این محیط، احساسات ممکن است تعادل را به سمت تصمیمات خاص تغییر دهد (بارون).

تاثیر کلیشه های جنسی در ارزیابی فرصت

ارزیابی فرصت‌های جدید تحت تأثیر سوگیری‌هایی است که ریشه در باورها، ارزش‌ها و مفروضات ذهنی دارند.فارغ ازین که اینکه آیا این کلیشه به‌ طور آشکار یا زیرکانه فعال شده است،فعال‌سازی کلیشه‌های مردانه و زنانه بر ارزیابی زنان و مردان از یک فرصت تجاری متفاوت است. نتایج نشان می‌دهد که فعال‌سازی کلیشه‌های جنسیتی بسته به محتوای کلیشه و نحوه ارائه آن، می‌تواند اقدامات بعدی مردان و زنان در زمینه وظایف کارآفرینانه مانند ارزیابی فرصت‌ها را تقویت و یا تضعیف کند.

۴- راهکارهایی برای ارزیابی فرصت ها

۱) از طریق وزن دهی به معیارهای قضاوت و جذابیت برای کارآفرینان:

در پیگیری فرصت ها برای انجام این کار، تحقیقات ارزیابی فرصت موجود را بررسی کردیم تا تعریفی را برای معیارهای قضاوت مختلف جمع‌آوری کنیم تا مشخص کنیم آیا جذابیت در پیگیری فرصت یک امر وابسته به شخص است یا خیر؟

معیارهای مختلف در یک ساختار به اسم جذابیت فرصت بررسی شده است که شکل‌ دهنده چند بعدی شامل تخمین سود، تخمین ضرر، مطلوبیت درک شده و امکان‌ سنجی درک شده به عنوان ابعاد زیربنایی جذابیت است.

در مورد اینکه ارزیابی فرصت چیست، اجماع گسترده ای وجود دارد اما در مورد بحث در مورد معیارهای قضاوتی که کارآفرینان برای قضاوت ارزیابی فرصت استفاده می کنند، اختلاف قابل توجهی وجود دارد.

میتوان ترکیب ساختارهای متفاوت که برای ایجاد جذابیت فرصت ترکیب می‌شوند را در یک مدل چند بعدی جمع کرد که به عنوان ابزار کار این اجازه را می دهد تا هر یک از ابعاد مفهومی اساسی (تخمین سود، تخمین زیان، و امکان سنجی درک شده) را به طور مستقل دریافت کنند و سپس آن ها را در یک ساختار سازنده بنام (جذابیت فرصت) جمع کنند.در نتیجه محققین از وزن هایی کارآفرینان برای تخمین سود تخمین زیان و… که در جذابیت فرصت و پیگیری یک فرصت برای کارآفرینان نقش داشته است استفاده میکنند و به یک راه ارزیابی فرصت تشخیص داده شده بپردازند.

۲) ارزیابی فرصت تأثیر اجتماعی

در این مدل افراد فرآیند ارزیابی فرصت را با قدرت و ریسک آغاز می‌کنند. این مدل ارزیابی‌، همراه با اراده سیاسی افراد، تعیین می‌کند که آیا تصمیم بر بهره داری یک فرصت شناخته شده بگیرند یا خیر. متعاقبا، افراد انتخاب می کنند که کدام گزینه را دنبال کنند، و سپس رفتار تأثیرگذار هدفمند انتخاب شده را اعمال می کنند.

ابعاد مهارت های سیاسی بر این رفتار برای دستیابی به نتیجه مطلوب تأثیر می گذارد و به افراد اجازه می دهد از فرصت های شناسایی شده از طریق فرآیند شناسایی استفاده کنند.

بر ارزیابیارزیابی فرصتفرصتکارآفرینیامیرمحمدحقیقی
علاقه مند به توسعه کسب و کار / دانشجوی مدیریت کارآفرینی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید