Nana
خواندن ۱ دقیقه·۱ ماه پیش

از دید قفس

من ساخته شدم. یک قفس تا چیزهای زیبا درمن نگهداری شوند.

چه درد ناک که مجبورم نماد اسارت باشم و اسیر بکشم.

کسی نمی‌شنود صدای اشک‌ها و ناله‌هایم را که از درد چیزی که در درونم زندانیست مینالم.

ای پرنده گریه نکن یک روز آزاد خواهی شد.

و اما من همچنان قفس خواهم ماند.

اشک میریزم و برایت آرزوی آزادی میکنم اما چه می‌شود کرد که خودم مفهوم اسارت هستم.































































شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید