ویرگول
ورودثبت نام
Narges Akhavan
Narges Akhavan
Narges Akhavan
Narges Akhavan
خواندن ۱ دقیقه·۳ ماه پیش

پاییز ۱۴۰۴

از فصل عشق و عاشقی-پاییز را میگویم- بعید است این آسودگی

کسی خبر دارد از آن پاییز دیرینه که با شروعش عاشقی تنها نبود؟

کسی خبر دارد از آن مهری که وصال دانشگاهی ها با جزوه بود- اما نه به علم بلکه به هم‌مسیر خود-

مهر آغازش بود... همان آغازی که از عشق در یک نگاه آمد ، همان چشم تو چشم شدن یهویی که دلش حُری ریخت...

آذری که از اسمش معلوم است شد آتش این عشق

قصه شروع شد.. از همین جا، از همین جایی که وسط نارنجی ترین رنگ کره زمین هست از جایی که زرد با خش خش اش حکومت میکند

..

ابان پایان است یا فقط قافیه ای برای شعر شاعران؟

این قصه ادامه دارد یا جای ابان و آذر عوض شده هست؟

علی ای حال ، اینها همه افسانه‌ست :)

اصل عشق خداست؛ اینها چیست که میگویی ؟

۰
۰
Narges Akhavan
Narges Akhavan
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید