نرگس نوشت
نرگس نوشت
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

خونه

گاهی وقتا یک هفته نشده دلم پر میکشه برگردم گاهی وقتا میگن خودمون میایم دیدنت و من بهونه میگیرم نه نیاین خودم میخوام بیام گاهی وقتا یکدفعه ای از جا میپرم چمدونو جمع میکنم به هوای خونه به هوای نفس کشیدن همون هوای خشک و آلوده شهرمون به هوای همون لمس سرمای تیزش روی پوست صورتم به هوای عطر وانیلی که کل ماشینو پر کرده به هوای قاب کوچیک تصویری از مهر استاد پشت در خونه به هوای عطر غذای خونگی به هوای اون سر و صدای شاد همیشگی بچه ها که بعدازظهرا از پارک تا تو اتاقم میاد به هوای کارت پستالام قاب عکسام کتابام گلام عروسکام به هوای چای و میوه بعداز ظهرمون کنار تلوزیون به هوای شبها قاییم شدن زیر لحاف گل گلیم هر دفعه بخوام برگردم مامان میپرسه چیزی که جا نذاشتی و منم میگم نه انگاری هر دفعه یادم میره دلم پشت سرم جا مونده مگه آدم چقدر میتونه از دلش دور بمونه؟؟

نصف نویسنده نصف دندونپزشک
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید