رستگاری در پاریس؟
تیتری که به نظر من میتونه به معنی واقعی آینه ی 4 قسمت این اثر جذاب باشه.
فیلم سینمایی جان ویک 4 فیلمی اکشن، هیجانی و به نظر من تخیلی میباشد که شما را غرق در هیجان توئم با لبخند میکند، شاید بگویید چرا لبخند؟ دلیلش را در ادامه ی این نقد خواهید فهمید.
سری فیلم های جان ویک سیر تحولات درونی یک شخصیت را نشان نمیدهد، بلکه همان تفکر را پر و بال میبخشد. تفکری که فقط به دنبال رهایی است، شخصیتی که کشتن برای او همانند رانندگی کردن با فراری یا آئودیه و جاده و مسیر براش فرقی نداره، دنده را روی D و حالت ماشین را روی سوپر اسپرت میگذارد و گاز میدهد، تا جایی که پدال اجازه دهد.
از لحاظ ساخت این سریال چیزی کم نداره، از جلوه های ویژه و صفحات سبز گرفته تا طراحی لباس. حس قاتلی بی رحم، شوهری عاشق و انسانی دیوانه در داخل کت و شلوار ضد گلوله که دوخت بسیار عالی ای دارد بر هیجانات بصری این فیلم اضافه میکند.
استاهلسکی که سابقه همکاری طولانی را با کیانو ریوز از سری فیلمای ماتریکس داره خوب میدونه که برای ساختن ابر قهرمانی قاتل و جذاب باید چه کارهایی انجام بده.
او میداند که نمردن این شخصیت در سخت ترین جدال های فیزیکی میتواند بر جذابیتش بیافزاید ولی به نظر من "جاه طلبی های او بالاتر از توانایی های شخصیتش رفت".
به این دلیل که فرای همه چیز جان ویک یک انسان است، او سوپرمن یا هالک نیست که با افتادن از یک ساختمان 10 طبقه همچنان زنده که هیچ، سرحال بماند. این مسئله جنبه ی جدی و دلهره آور بودن این فیلم را کم کرد و حس دیدن یک انیمیشن بسیار با گرافیک را به من داد.
نحوه ی فیلم برداری این اثر هنگام جدال های آقای ویک نکته ای بود که این فیلم را تا قله ی اورست نه، ولی تا دماوند بالا برد. هیجان دیدن زد و خوردهای فیزیکی نزدیک و تیر اندازی از فاصله ی دور با فیلم برداری فوق العاده باعث شد که فکر کنم به تماشای یک رقص باله نشسته ام.
آنقدر زیبا، هماهنگ و روان فیلم برداری شد که انگار جان ویک بدون استرس و ترسی بر روی قایقی که سوار بر آب های خروشان اقیانوس است میرود، این استواری و نترس بودن جان باعث شد که در کنار هیجان ناشی از جدال ها، ما از قبل برنده را بدانیم.
دوستی هایی که در این فیلم میبینیم میتواند معنای واقعی دوست را به شما بفهماند. دوست هایی که برای کمک به همدیگر حاضرند ریسک هایی کنند که احتمال گرفته شدن جانشان را در پی داشته باشد.
در مجموع نمیخواهم سرتان را به درد بیاورم، بهتر است این فیلم را ببینید و 3 ساعت کامل از دیدن این اثر زیبا و ماندگار لذت ببرید. جان ویک شاید در حد و اندازه های مرد آهنی مارول که مغزی خارق العاده داشت یا بتمن دی سی که سرمایه داری دغدغه مند بود نباشد، ولی انگیزه و مصمم بودن او برای رستگاری همانند عطش رونالدو برای گرفتن جام جهانی قوی بود.
رونالدو نتوانست آیا آقای ویک میتواند؟