ماقبل انقلاب صنعتی، بازار همواره محلی کنار پایگاه دینی و حکومتی بوده که مردم در آن محصولات مورد نیاز خود را خریداری میکردند و کشاورزان و پیشهورزان محصولات خود را برای امرار معاش به فروش میرساندند. با ایجاد شدن کارخانهها، فرصتهای خرید و فروش از تمرکز درآمدند. بازار از مکانی قابل لمس و دیدن تبدیل به مفهومی انتزاعی شد. پس از آن بازار که همهجا هست و هیچجا نیست. بازار میتوانست همهچیز را اعم از هنر، درمان، پوشاک و خوراکی دربرگیرد.
یکی از چیزهایی که بازار آن را در آغوش نامهربان خود جای داد آموزش بود. به خصوص در قرن اخیر که بازار به خشنترین حالت خود یعنی نئولیبرالیسم رسیده است. بهگونهای که انسانها برای دانش باید پول پرداخت کنند. مدارس و آموزشگاههای خصوصی نمود این گسترش بازار هستد.
بر اساس ایدۀ بوردیو جامعهشناس فرانسوی، انسان در عصر مدرن برای کنش کردن درون میدانهای اجتماعی نیازمند سرمایههای اجتماعی، فرهنگی، نمادین و اقتصادی است. بسیاری از سرمایههای فرهنگی را انسان در محیطهای آموزشی کسب میکند. همچنین فرد برای جاگرفتن در جامعه، نیاز به فرآیند اجتماعی شدن دارد که یکی از مراکز آن مدرسه است. برای کسب سرمایۀ اقتصادی نیز انسان باید وارد بازار کار بشود که یکی از بهترین راههای آن گذراندن دوران تحصیلی است. مدارک دانشگاهی و آموزشی نیز به خودی خود سرمایۀ نمادین محسوب میشوند. پس آموزش برای انسان مدرن نیاز اساسی میشود و او به مجبور به مدرسه رفتن میشود.
بازار با گسترش یافتن نیازهای اساسی انسان را درخود میبلعد و آنها را پولی میکند. بازار مدارس را خصوصی میکند. اینگونه آموزش که نیاز اساسی انسان است، تنها به افرادی اختصاص داده میشود که پول خرید آن را دارند. افرادی که توانایی خرید آموزش را ندارند، در میدانهای اجتماعی جایگاه اجتماعی پایینی پیدا میکنند و به مرور حذف میشوند.
کنکور نیز از جمله فرآیندهای آموزشیای است که افراد برای راهیافتن به بازار کار و به دست آوردن جایگاه اجتماعی نیازمندند عبور از آن است. رتبۀ کنکور سرمایۀ نمادین ایجاد میکند. همچنین کنکور انسانها را در میدانهای مختلفی با جایگاههای مختلف قرار میدهد.
از اوایل دهۀ شصت شمسی در ایران، آموزشگاههای خصوصی مختلفی شروع به خدمات ارائه کردن برای کنکور کردند. قدرت این آموزشگاهها در دهۀ هشتاد و نود به اوج خود رسید و در حال حاضر بهترین مرجع برای آزمونهای کنکور هستند. فروش جزوات، کتابهای کمکآموزشی، سیدیهای آموزشی و نمونه سؤالات، از جمله خدمات این آموزشگاهها هستند. جزوات و سؤالات این آموزشگاهها تبدیل به منبع اصلی سؤالات کنکور شدهاند. طراحان سؤالات کنکور، خود در این آموزشگاهها تدریس میکنند. به همین دلایل محصلهای این آموزشگاهها شانس بیشتری برای موفقیت در کنکور دارند.
این آموزشگاهها باعث شدهاند که موفقیت در کنکور صرفاً برای افرادی باشد که توانایی هزینه کردن برای نمونه سوالات و جزوات این آموزشگاهها را دارند. افرادی که توانایی مالی ندارند در کنکور رتبۀ خوبی کسب نمیکنند و به آیندۀ مورد نظر خود نمیرسند. جامعه به دو طبقۀ بازنده و برنده در این مسابقه که با گسترش بازار ایجاد شده است تقسیم میشود.
اما بدیل برای وضع موجود چیست؟
با افزایش اختیار و کنترل دولت، بازار محدود میشود. هرآنچه دولت با تأمین نیازهای اساسی شهروندان بازار را محدودتر کند، نابرابری در امور مختلف کمتر میشود.
برابر شدن در کنکور از طریق دخالت کردن سیستم دولتی میتواند با: 1. افزایش سطح علمی کتابهای آموزش و پرورش، 2. محدود کردن فعالیتهای آموزشگاههای خصوصی، 3. تنظیم سؤالات کنکور براساس کتابهای آموزش و پرورش، 4. سرمایهگذاری برای افزایش معلم در کشور، 5. سرمایهگذاری بر روی بهتر کردن وضعیت مدارس دولتی صورت گیرد.
پایان.