امیرعلی ابراهیمزاده − ۹۸
مدت زمان خواندن متن به دقیقه: 3 دقیقه
انتقادات یک پیرمرد
پنج سالی میشود که در این دانشکده زندگی میکنم. نزد اساتید، شاید جوانی خام باشم، اما بین دانشجوهای کارشناسی پیرمرد حساب میشوم. به اندازهای آموختهام که بتوانم دربارهی آموزش دانشکده نظر بدهم. آموزش دانشکده اشکالاتی اساسی دارد که امیدوارم این چند بند، اندکی این اشکالات را شفاف کند. دوست دارم گفتههایم به گوش اساتید برسند، ولی خوشبین نیستم. حداقل امیدوارم حرف دل بچهها را زده باشم.
سختافزارگراییِ افراطی
چارت دانشکده را که ببینید، غلبهی درسهای سختافزاری عمیقا مشهود است. شاید بگویید خب رشته، مهندسیِ کامپیوتر است، نه علوم کامپیوتر و به همین دلیل سختافزار باید در آن پررنگ باشد. خیر! کافیست شما چارت مهندسی کامپیوتر دانشگاههای دیگر را ببینید. من با دوستانِ دانشگاه فردوسی، امیرکبیر یا تهران صحبت کردهام. آنها درسی به نام ساختار و زبان کامپیوتر ندارند و یک راست بعد از مدار منطقی، معماری میخوانند. درس طراحی سیستمهای دیجیتال نیز در میان دروس اجباری برخی دانشگاهها نیست.
دانشکدهی ما در سختافزار قوی است؛ استادان خوبی دارد و قابل فهم است که تجلی آن را در سختافزارگراییِ دانشکده ببینیم. اما آیا رواست که این سختافزارگرایی، به افراط کشیده شود؟ آیا رواست علاوه بر این که درس طراحیسیستمهای دیجیتال را برمیداریم و وریلاگ میآموزیم و تمرینهای عملی آن را تحویل میدهیم، مجبور باشیم آزمایشگاهش را نیز برداریم و دوباره مدام تمرین وریلاگ کنیم؟ آیا یک پژوهش آماری انجام شده است که چند درصد از میان دانشآموختگان مهندسی کامپیوتر شریف، به کار و پژوهش در سختافزار میپردازند؟ آیا بیش از ۵ درصد است؟ آیا رواست که در چنین شرایطی، سختافزار چنین سهم بزرگی از چارت داشته باشد، آن هم سهمی بسیار بزرگتر از نرمافزار و شاخههای مختلف هوش مصنوعی؟ آیا بهتر نیست بسیاری از درسهای سختافزاری، اختیاری و یا تخصصی شوند؟ دانشجویان دیگر دپارتمانهای ایران و جهان چقدر سختافزار میخوانند؟
فهمِ سختافزار برای هر مهندس یا دانشمند کامپیوتر واجب است؛ اما تا کجا؟
آزادی آزادی آزادی
آزادی استعداد و علایق را شکوفا میکند. دانشجوی کارشناسی ریاضی یا فیزیک ۱۳۵ واحد درسی میگذراند که از این میان، میتواند ۱۰ الی ۱۲ واحد درس خارجِ دانشکدهای بردارد! دانشجوی مهندسی کامپیوتر از میان ۱۴۰ واحد، ۳ واحد خارج دانشکدهای بیشتر ندارد! گویا مدیران آموزشی اصرار دارند به دانشجو دیکته کنند که چه چیزی را باید بیاموزد، و خودش درکی ندارد. تا همین چند سال پیش حتی در این که سه واحد خارجِ دانشکده، خرجِ کجا میشد هم دخالت میشد. گروه فلسفهی علم و مرکز زبانشناسی «دانشکده» محسوب نمیشدند!
امروزه که پژوهشها میانرشتهای فراواناند و کاربردهای علوم کامپیوتر، داده و هوش مصنوعی در دیگر رشتهها فراگیر شدهاند، آیا نباید دانشجوی کامپیوتر آزادانه دیگر رشتهها و دانشکدهها را بکاود و از ترکیب رشتهها چیزهای جدید تلفیق کند؟ وقتی دانشکدههای برق و ریاضی در چپ و راستِ ما قرار دارند، وقتی صنایع OR و فیزیک، رایانشِ کوانتومی ارائه میدهد، وقتی دپارتمان اقتصاد داریم، نباید سهم درسِ خارج از دانشکده بیشتر باشد؟ اگر من باشم که سقف را ۱۲ واحد میگذارم؛ اما لااقل آموزش دانشکده آن را به ۶ برساند. حیف است از پتانسیل دانشکدههای ریاضی و برق استفاده نشود.
علاوه بر این چرا فقط یک درس ارشد میتوان برداشت؟ چرا فقط ۴ درس از لیست بلند و بالای اختیاریها؟ بگذارید کارشناسی لااقل ذرهای مفرحتر شود.
دانشکده در عهدِ عتیق!
دانشکده، بسیار از مد روز عقب است. درسهایی در زمینهی بلاکچین، رمزنگاری، رایانش ابری، رایانش کوانتومی و بسیاری از شاخههای متنوع هوش مصنوعی در دانشکده غایب هستند. اسم بسیاری از درسها در چارت رسمی هست، ولی هیچ وقت ارائه نمیشوند. بسیاری از این درسها را دیگر دانشکدهها ارائه میدهند، ولی دانشکده کامپیوتر دست دانشجو را باز نمیگذارد که تعداد خوبی درس خارج از دانشکده بردارد. متوجه هستم که کمبود نیروی انسانی و استاد داریم، که البته بخشی از آن به خاطر سختپسندی شریف در جذب استاد است. امید است ذرهای تلاش برای تغییرات رخ دهد.