نشریهٔ رایانش
خواندن ۴ دقیقه·۲ روز پیش

هم‌دمای بهار

مهراد میلانلو − ۹۹

مدت زمان خواندن متن: ۳ دقیقه

شاید این بار لبخند گشاده‌تری روی صورت‌تان بنشیند!

اگر بهار را فصل تغییر و نو شدن بنامیم، یا اگر بنویسیم: «بهار معجزه‌ای‌ست که با نفس‌هایش حس طراوت را به زندگی بر می‌گرداند»، چیز خاصی ارائه نداده‌ایم. این روزهای سال، اکثر این جملات ادبی را می‌توان در خودروی راننده‌های سرخوشی، که قشر اصلی مخاطبان برنامه‌ی ساعت ۷:۳۰ صبح رادیو را تشکیل می‌دهند، هم شنید. چیزی که واضح است، تکاپو و شلوغی خاص جامعه در واپسین روزهای زمستانی‌ست که مردمی با عجله از این خیابان به آن خیابان و از این مغازه به آن یکی می‌روند تا مقدمات ورود به بهار دیگری از زندگی‌شان را فراهم کنند. آیا همه‌شان گوشه‌ی چشمی به ظهور اتفاقی غیرمنتظره برای تحول اوضاع زندگی دارند؟ آیا زیر لبخندها و بدوبدوهایشان چیزی غیر از روند روزهای یکنواخت اخیرشان پنهان شده است؟

بگذارید سناریویی تکراری را مرور کنیم. با تصور فوق‌العاده‌ای راجع‌به تحویل سال و ورود به دنیای جدید سرسبز پیش رو، منتظر گذشتن آخرین لحظه‌های امسال می‌مانیم. همه چیز آرام و دوست‌داشتنی به‌نظر می‌رسد و گویی زندگی در جهان جدید قرار است خیلی بهتر پیش برود. بعد از گذشتن چند روز معمولی و پایان تعطیلات و برگشتن ناگهانی به روال عادی زندگی، قطعا دچار کرختی و افسردگی خواهیم شد. با خودمان می‌گوییم: «حالا که چه؟». منتظر پدیدار شدن یک روز خاص، یک ساعت خاص و حتی یک دقیقه‌ی خاص بودیم اما انگار چیزی جز همان ثانیه‌های همیشگی وجود خارجی ندارد.

راستش را بخواهید، میزان دلخواه بودن روزگار هیچ‌وقت با تغییرات ناگهانی سازگار نبوده است. یا سرعت عوض شدن احساس میان خوشبختی و رنج آن‌قدر بالا می‌رود که تفاوت‌شان بی‌معنی شود، یا بعد از چندمین فراز و فرود از ادامه دادن می‌بُرید و شرایط را دقیقا در همان حالت منجمد می‌کنید. کمی که محیط را شناختید و حس رهایی‌تان چشم باز کرد، آماده‌ی روبه‌رو شدن با بی‌ثباتی دلهره‌آور مسیر زندگی می‌شوید. در محتاط‌ترین حالت ممکن، فشارها را به آرامی تخلیه و دمای اطراف را از دمای انجماد خارج می‌کنید. در هر مرحله‌ اگر ترس از عقب افتادن از زندگی دست‌وپایتان را چسبید، می‌توانید جهان را ول کنید تا به خودی خود یخ ببندد. زمان هرگز نمی‌ایستد. اما حداقل می‌توانید خودتان را جمع‌وجور کرده و مطمئن باشید دفعات دیگر به همین آسانی زمین نمی‌خورید. اگر خوش‌بین باشیم و هیچ‌گاه کم نیاورید، تا جایی ادامه می‌دهید که هم‌دمایی جسم از نفس افتاده‌تان با هوای روزگار، کم‌کم احساس تعادل را به روحتان برگرداند. روزهای بهاری‌تان پایدارتر شده و احتمالا در آینده‌ای نزدیک هم می‌توانید دوباره به سمت آرزوهایتان بدوید. اتفاقی که بهار برایتان رقم می‌زند، همان آغوش گرمی‌ست که اشک‌های یخ‌بسته‌ی زمستانی‌تان را آهسته ذوب می‌کند. همان دلخوشی‌های کوچکی‌ست که امنیت امید را به شمع نگران وابستگی‌هایتان می‌دهد. همان رخدادهای بی‌برنامه و رنگارنگی‌ست که نمی‌دانید چرا به وجود می‌آیند ولی فقط می‌خواهید دوروبرتان حضور داشته باشند. حضور پاورچین بهار در روزمرگی‌هایتان همان شکوفه‌های لبخند روی لپ‌هایی‌ست که شاید چند ماهی طول بکشد گل از گل‌شان بشکفد.

اگر با انتظار فرا رسیدن شب و سپس روشن شدن هوا، روزهای ابتدایی بهار را سپری می‌کنید، نه قرار است از آسمان جان تازه‌ای برایتان فرود بیاید و نه شما آن منجی روزهای تکرارشونده‌ی شهر سرد و بی‌جان هستید. هیچ عمو نوروز مرموزی قرار نیست یکهو پدیدار شده و انگیزه‌ی روزهایتان را تازه کند. هیچ چیز نمی‌تواند شما را دست‌دردست خود به جهانی موازی که در آن زندگی دلپذیرتر به‌نظر برسد ببرد. شاید بهتر باشد برای گول زدن خودتان در مواجهه با سرمای روزمرگی که در جسم‌تان جا خوش کرده است، از بهانه‌های کوچک استفاده کنید. شاید بتوانید وانمود کردن به ذوق را با کمی چاشنی بی‌تابی به‌کار ببرید. شاید با بغل کردن احساسات بهاری این روزها، یخ‌تان با زندگی باز شود و زودتر با محیط هم‌دما شوید. شاید باید به اتفاق‌های ساده‌ای که نشانه‌ی بهاری بودن دارند، اجازه‌ی خودنمایی بدهید؛ از آخرین دورهمی سال در روز بهارانش و رنگ کردن تخم‌مرغ‌ها گرفته تا چراغ‌های ریسه‌ای که در خرید عید برای روشن نگه داشتن خاطرات خریده شده و به‌عنوان یادگاری در اتاق همیشه سبزمان ماندگار می‌شوند. از هدیه گرفتن کارت پستال‌هایی از عزیزان‌تان با طرح مخصوص خودتان گرفته تا خواندن نامه‌هایی که قرار است سال‌های سال منبع تامین بغض درآمیخته با ذوق روزهای دلتنگی‌تان باشند. همگی این فرصت را دارند تا دیدگاه‌تان نسبت به روزهای بهاری پیش رو را تغییر بدهند. شاید این‌بار، لبخند گشاده‌تری روی صورت‌تان بنشیند. شاید این‌بار بخواهید با احساس بهتری هم‌دمای بهار شوید!

نشریهٔ دانشکدهٔ کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید