نقطه.
نقطه.
خواندن ۵ دقیقه·۴ سال پیش

دموکراسی تردید¹

دموکراسی در نظر و عمل تفاوت دارد. این نکته خمیرمایه بسیاری از مطالعات فلسفه سیاست بوده است. ماجرا از این قرار است که در بهشت کنونی دنیا، جایی که همه اقشار جامعه فرصت بیان نظر و شنیده شدن دارند، عملا باید دموکراسی برقرار باشد. در این نوع آزادی بیان، دیگر تابوشکنی سخت نیست. دنیا پر شده از اقلیت‌های ریز و درشت که عقاید خود را جار می‌زنند. گویی عبور نکردن از خط قرمزهای گذشته و تابو نشکاندن، خود تابو شده. حال چه می‌شود که نسیم دموکراسی و آزادی بیان که قرار است اراده جمعی را قوت ببخشد و دیکتاتوری و اراده فردی را از میان بردارد، خود مانند طوفانی جامعه انسانی را دچار آشوب می‌کند؟

سال 1912 برخی دانشمندان به مضر بودن سیگار و ارتباط آن با بیماری‌های ریوی پی بردند. در دهه بیست میلادی که سرطان ریه در حال شناسایی بود همچنان دلایلی مانند غبار آسفالت، هوای آلوده و اثرات گاز‌های سمی در جنگ جهانی اول به عنوان علل اصلی سرطان ریه مطرح بود. اما در سال 1939 در دانشگاه کلن آلمان، هرمان مولر با آزمایش روی 86 بیمار ارتباط بین سیگار و سرطان را اعلام کرد. این نظریه خیلی زود مورد تایید انجمن ملی سرطان آمریکا و دانشمندان انگلستان قرار گرفت. این ماجرا خیلی زود منجر به ریزش سهام کمپانی‌های بزرگ سیگار شد. اما این تنها شروع ماجرا بود. خیلی زود کمپانی‌های تولید سیگار شروع به خرج هزینه‌های هنگفت برای تبلیغات علیه این جریان کردند. برنامه‌های تلویزیون پر بود از مناظره‌های بین مخالفان و موافقان سیگار که از هر طریقی به تمسخر دانشمندانی که به مضر بودن سیگار اعتقاد داشتند، می‌پرداختند. سال 1979 یک فیلم تبلیغاتی به نام «سیگار کشیدن و سلامت؛ آنچه باید بدانید» پخش شد.

با همین تبلیغ به ظاهر ساده -آن چنان که بعدا معلوم شد- از جمعیت افرادی که این فیلم را دیدند و به مضر بودن سیگار اعتقاد داشتند، 17 درصد کم شد. درست است که دموکراسی در عمل اراده جمع را بر جامعه حاکم می‌کند، اما چه لزومی دارد اراده جمع مبتنی بر حقیقت باشد. اراده جمعی که توسط چند سرمایه‌دار و شرکت جهت‌دهی می‌شود، منفعت جمع را برآورده نمی‌کند.

اقلیتی که جامعه را کنترل می‌کند، نیاز به اثبات عقاید خود ندارد. تنها کاری که لازم است بکند، ایجاد تردید است. افراد را قانع نمی‌کند که سیگار مضر یا مفید است، بلکه فقط بر تردید جامعه اضافه می‌کند. اما انسان‌ها در وضعیت تردید چگونه عمل می‌کنند؟

به عنوان مثال اگر در میان جمعی که به حرام بودن برخی خوراکی‌ها اعتقاد ندارند، یک یهودی وارد شود، غذای آن مجلس مطابق با اعتقاد فرد یهودی تهیه می‌شود. زیرا برای بقیه فرقی ندارد که چه غذایی بخورند و نسبت به آن مردد هستند. یعنی در جامعه تردید، اقلیتی پیروز است که قدرت بیشتری دارد. پس در دنیای سرمایه‌داری که اقلیت سرمایه‌دار قدرت دارند، همه چیز مطابق نظر سرمایه‌دار پیش می‌رود. در جامعه‌ای که سرشار از اطلاعات و ارتباطات گسترده و کثرت منابع است، جامعه طبیعتا دچار تردید است و اراده این جامعه همسو با اراده اقلیت پول‌دار خواهد بود. اینگونه با تجارت تردید، اراده جمع تبدیل به اراده فرد می‌شود.

دانش تردید

سرعت تولید دانش در این چند دهه اخیر همواره رو به افزایش بوده است. هر چند سال یکبار، تکنولوژی جدید، تکنولوژی قبلی را از دور خارج می‌کند. هر سال تلسکوپ‌ها چشم انداز گسترده‌تری را به تصویر می‌کشند. انگار دیگر نباید قرن‌ها صبر کرد تا مردم بفهمند زمین دور خورشید می‌چرخد. انگار دیگر دانش جایگاه حقیقی خود را یافته و چیزی مانع پیشرفتش نمی‌شود. دیگر نادانی و خرافات مانع فهم و روشنگری علم و دانش نمی‌شود. فرزندان فناوری دیگر دانش را با آغوش باز پذیرا هستند.

در سال 1962، ریچل کارسون، زیست شناس آمریکایی، کتاب جنجال بر انگیزی به نام «بهار خاموش» منتشر کرد. این کتاب از همان سال موجب شکل گیری جنبش‌های محیط زیستی شد. او در این کتاب شیوه‌های مرسوم صنعت کشاورزی آن زمان را به چالش کشید. برای مثال از اثراتِ سوءِ استفاده از سم DDT پرده برداشت. سمی که سلامت انسان را به مخاطره می‌انداخت. اندکی بعد، استفاده از این سم در مصارف کشاورزی در کل جهان ممنوع شد. اما هنوز مدت زیادی نگذشته بود که ناگهان ورق برگشت. در تمام رسانه‌های جهان، دستاورد‌ها و نظرات علمی ریچل کارسون باطل خوانده شد و گفته شد که ریچل کارسون "پیردختری عصبی و احساساتی" است که "از گربه‌ها نگهداری می‌کند" و "از علم ژنتیک حالش به هم می‌خورد". همچنین بیان شد که حذف DDT از کشاورزی موجب تولید مثل پشه‌های مالاریا در آفریقا و کشته شدن ده‌ها میلیون آفریقایی و فاجعه انسانی شده است.

اما در واقع ماجرا چیز دیگری بود. صنایع آن زمان که بر اثر فعالیت‌های کارسون ضرر کرده بودند، با سند‌سازی های متعدد و ارائه مقالات علمی، کشتار مالاریا را به گردن کارسون انداختند. این تحقیقات که برای از بین بردن حیثیت علمی کارسون انجام گرفت، 250 هزار دلار برای شرکت‌های تولیدکننده سموم شیمیایی آب خورد. دانش کارسون روبه‌روی صنعت کشاورزی ایستاده بود. صنعت کشاورزی ساکت ننشست و بوسیله دانش با دانش مقابله کرد.

22 مارس 2013 دونالد ترامپ توییت می‌زند: «در نیویورک یخبندان است. این گرمایش جهانی کدام گوری اتفاق افتاده است؟» واضحا موضوع گرمایش جهانی برای ماشین صنایع امروز دست‌انداز بزرگی است. برای همین دانشمندان کمپانی اکسون موبیل² سالانه 320 مقاله در نشریات معتبر علمی بر ضد گرمایش جهانی منتشر می‌کنند. امروزه صنعت تلاش می‌کند حیقیقت را به نفع خود تعبیر کند. همه این تلاش‌ها منجر به این شد که در سال 2013 تنها دو سوم مردم آمریکا به گرمایش جهانی باور داشته باشند. در جهان کنونی دانشی پیشرفت می‌کند که صنایع بزرگ به آن کمک کند. پول پشت سر دانشی است که پول بسازد. البته باید این نکته را متذکر شد که منظور ما از دانش، همین دانش کنونی با حال و هوای خاص خود است.³

امروزه پول تصمیم می‌گیرد مردم چه چیزی را بدانند. دانشگاه‌ها مملو از دانشمندانی است که منفعت و درآمدشان در انکار حقیقت است. داستان‌های تقابل دانش و صنعت فراوان هستند و اکثرا پیروز ماجرا صنایع هستند. اما چرا در طول تاریخ جبهه دانش شکست خورده است؟ پاسخ در اینجاست که دانش مدرن امروزی اصلا جبهه نیست. امروز دانش روش است. دانش هم می‌تواند خانه‌هایمان را گرم کند، هم آن را بسوزاند. دانش هم بیماری را درمان می‌کند، هم بیماری را می‌سازد. دانش سیال است. به همین علت در جامعه تردید، اقلیت دانشمند زیر سلطه اقلیت سرمایه است. اگر همگی به ریسمان دانش چنگ بزنیم، متحد نمی‌شویم، جامعه تردید می‌شویم.



پی نوشت‌ها:

1. این مطلب برداشتی است آزاد از مستند تجارت تردید از مجموعه مستند ضد که از شبکه مستند در حال پخش است. این مستند از لینک زیر قابل مشاهده و دریافت است:

https://www.aparat.com/v/HvhMf

2. اکسون‌موبیل (ExxonMobil) ابرشرکت نفت‌وگاز آمریکایی است که هم‌اکنون به‌عنوان دومین شرکت بزرگ جهان بر پایه میزان درآمد سالانه شناخته می‌شود. در سال ۲۰۱۲ این ابرشرکت، در فهرست فوربز جهانی ۲۰۰۰، در رتبه نخست از بزرگترین شرکت‌های جهان قرار گرفت. در سال ۲۰۰۷ ذخایر نفتی اکسون‌موبیل معادل ۷۲ میلیارد بشکه، برآورد شد.

3. برای مطالعه بیشتر به مطلب «علم نوین، جاری در جامعه» که از همین نویسنده در شماره اول نشریه نقطه منتشر شده است، مراجعه کنید.



دموکراسیسرمایه دارینقطه
نشریه نقطه، دوماهنامه علم و فناوری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید