Nicht alle Tassen im Schrank haben
این اصطلاح به معنی این است که شما دیوانه هستید. به صورت تحت اللفظی یعنی شما تمام فنجانها را در کمد خود ندارید.
Bock haben
این اصطلاح یعنی سرحال بودن. وقتی بگویید “Null bock” یعنی سرحال نیستید.
Die Nase voll haben
معنای تحتاللفظی آن “پر بودن بینی” است و به داشتن چیزی به اندازهی کافی اشاره دارد که در حال از دست دادن علاقهی خود نسبت به آن هستید.
Chillen
یک ورژن عامیانه و آلمانی از عبارت “to chill” در زبان انگلیسی است، که به معنای وقت گذرانی و خوش گذرانی است.
Aus der Reihe tanzen
به افرادی اشاره دارد که خود را از دیگران جدا کرده و به گونهای متفاوت از دیگران رفتار میکنند.
ممکن است این اصطلاح معنی مثبتی نیز داشته باشد و برای اشاره به افرادی که به کار دیگران کاری ندارند استفاده شود.
Auf dicke Hose machen
این اصطلاح زمانی استفاده میشود که فرد طوری رفتار کند که انگار قویتر یا ثروتمندتر از دیگران است. ترجمهی تحت اللفظی آن ” رفتار کردن به گونهای که زیرشلواری بزرگی به پا دارید” است.
Gebongt sein
به معنای معاملهی انجام شده است. bon رسیدی است که بعد از خریدن چیزی دریافت میکنید. چیزی که gebongt میشود، رزرو شده یا با آن موافقت شده است.
Was geht ab؟؟
این عبارت معادل جملهی “چه خبر؟” در زبان فارسی است. “Was geht” ورژن کوتاه شدهی آن است که توسط نوجوانان استفاده میشود. این اصطلاح برای حوالپرسی نیز به کار میرود که به معنای هر دو جملهی “سلام” و “در چه حالی هستی” به صورت همزمان است.
این عبارت در کنار gehts و چند کلمهی سلام و احوالپرسی دیگر مانند ”Na, alles gut?” برای پرسیدن “حال شما چطور است؟” استفاده میشود.