نسیم ابوالحسنی
نسیم ابوالحسنی
خواندن ۴ دقیقه·۱۳ روز پیش

نقد انیمیشن روح

🔶روح در اصل یک تز فلسفی است. می‌توانی با آن موافق یا مخالف باشی. می‌توانی فقط بهش فکر کنی اصلا نظری نداشته باشی. اما در هر صورت، حداقل تو را به فکر وا می‌دارد.

🔶داستان درباره یک مربی موسیقی به نام «جو» است که آرزو دارد در یک اجرای موسیقی ساز بزند. این مربی قصهٔ ما چیزی نمانده به آرزویش برسد، که از قضا عجلش سر می‌رسد و قرار است به دیار باقی رهسپار شود. اما جو نمی‌خواهد زمانی که یک قدم با تحقق آرزویش فاصله دارد تسلیم مرگ بشود.
پس با نقشه ای خلاقانه از دنیای مردگان فرار می‌کند و دوباره به زندگی برمی‌گردد و به آرزوی دیرینه اش می‌رسد. اما بعد از اولین اجرای خود ناگهان احساس پوچی می‌کند و از خود می‌پرسد :«خب بعد چه؟»

🔶تز فلسفی انیمیشن روح چیست؟ اینکه هدف از زندگی، تنها رسیدن به آرزوهای معمولی نیست. موفقیت شغلی مثل چیزی که جو دنبالش بود در واقع خواسته‌ای سطحی و بی‌اهمیت است. در مقابل، لذت بردن از جریان زندگی و در لحظه زندگی کردن است که اهمیت دارد. فیلم می‌گوید که نظر من این است. حالا می‌خواهی بپذیر یا مخالفت کن. انتخابش با توی مخاطب است.

🔶یک ایرادی که به محتوای کلی فیلم وارد است، این است که فیلم تلاش کرده پیامی را به طور مستقیم بیان کند. روش بهتر این بود که اثر سؤال ایجاد کند و پاسخ آن را به مخاطب واگذارد. زمانی که اثری پیامی مستقیم و روشن داشته باشد، در دسته آثار تعلیمی قرار می‌گیرد و احتمال اینکه مخاطب با اثر ارتباطی عمیق برقرار کند پایین می‌آید.
با وجود اینکه اثر سعی کرده که از شعار و پیام اخلاقی دوری کند، اما باز هم به این سمت می‌رود.

🔶انیمیشن روح توانسته مفاهیم پیچیده و بنیادی را بسیار ساده به تصویر بکشد. گویی اثر ترکیبی از تمام باورهای متفاوت درباره مفهوم مرگ و جهان ماورائی را با هم ترکیب کرده و حاصل آن را به نمایش گذاشته است. تمام این مفاهیم نیز به شکلی کاملا ساده و قابل فهم ارائه می‌شود. شخصیت «جری» نیز با باورهای گوناگون تعمیم پذیر است. جری می‌تواند خدا یا فرشته یا کارما یا هر مفهوم دیگری باشد. «تری» نیز که نگهبان دنیای مردگان است، می‌تواند فرشتهٔ مرگ یا هادس تعبیر شود. اثر در این مورد برداشت را کاملا به مخاطب واگذار می‌کند چرا که موضوع اصلی چیز دیگری است. پس به راحتی از زیر بار تبیین این مفاهیم تفرقه افکن شانه خالی می‌کند. جذابترین بخش از نظر من نشان دادن مفهوم خلسه است. جایی در آن جهان ماورائی که روح‌های به خلسه فرو رفته به آنجا می‌روند.






🔶شخصیت پردازیها خوب است. مردی که تنها یک آرزو در زندگی دارد، مادری که نگران فرزندش است و «بیست و دو» که تلاش می‌کند خلاف جریان آب شنا کند. گرچه برای من باورپذیر نیست که شخصیت جو فقط در موسیقی خلاصه شود. شخصیت جو چند بعدی نیست. او به چیزی جز موسیقی فکر نمی‌کند. اثر از بیان ابعاد مختلف شخصیت جو غافل مانده است.
اما شخصیت جو و بیست و دو به خوبی دچار تحول می‌شوند. در ابتدا بیست و دو روحی بازیگوش است که دوست ندارد به زمین برود و متولد شود. سپس بر حسب تصادف به زمین می‌رود و حضور در این جهان را تجربه می‌کند. او مجذوب چیزهای ساده روی زمین می‌شود. چیزهایی پیش پا افتاده که کسی (به خصوص جو) فکر نمی‌کند که بتواند انگیزه زندگی کردن باشد. پس بیست و دو به زندگی علاقه مند می‌شود.
اما می‌رویم سراغ تحول جو. جو کسی است که فقط به دنبال موسیقی است. او دوست دارد در یک اجرای موسیقی شرکت کند. پس از اولین اجرای خود می‌گوید «خب بعد چه؟» (سؤالی که همهٔ ما از خود پرسیده‌ایم یا یک روزی خواهیم پرسید). او تصمیم می‌گیرد که عقیدهٔ بیست و دو را دربارهٔ زندگی بپذیرد و از این پس دم را غنیمت بداند و به دنبال خوشبختی در آینده نگردد.
یکی از نقاط قوت اثر تحول زیبای این دو شخصیت است که هر دو به یک نقطه مشترک می‌رسند.

🔶طراحی صحنه به خصوص طراحی جهان ماوراء بسیار زیبا، چشم نواز و درست است. طراحی روح‌های آبی، جری، تری و تمام خصوصیات بصری در آن جهان فانتزی بسیار درست است به قول فراستی طراحی صحنه و شخصیت در اومده.

🔶بیست و دو شخصیتی منحصر به فرد و جذاب دارد. او با تمام آدمها فرق می‌کند چون که انگیزهٔ او برای تولد با همهٔ روح‌ها متفاوت است. پس حتما در قالب یک انسان نیز انسان متفاوتی خواهد شد.
بیننده احتمالا از خود می‌پرسد که بیست و دو پس از تولد چه جور آدمی خواهد شد؟ ممکن است این روح که خلاف جهت شنا می‌کرد، در روی زمین هم برخلاف همه زندگی کند. شاید او فردی الهام بخش و مسبب تحول انسان های بیشتری بشود. به نظر من زندگی بیست و دو می‌تواند موضوع فلسفی جالبی برای قسمت دوم این انیمیشن باشد.

طراحی صحنهانیمیشن روحنقد فیلمسینمافیلم
Introverted Intuitive Thinking Judging
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید