alireza.nasresfahany
alireza.nasresfahany
خواندن ۶ دقیقه·۵ سال پیش

تحلیل گفتمان ظهور بیماری‌های عفونی نوپدید

https://virgool.io/p/okcgat2o9jwy/edit


اییدز (EIDs) یا بیماری‌های عفونی نوپدید چه به تازگی در جامعه انتشار پیدا کرده یا اینکه از قبل وجود داشته است در هر صورت به سرعت در همه جا شیوع پیدا می‌کند. پیش از این تعدادی از پژوهشگران، بیماری‌های عفونی نوپدید مورد توجه قرار دادند و به نتایجی کلی درباره فاکتورهای خطرزا این بیماری‌ها رسیدند.

این موضوع که 75 درصد پاتوژن‌های نوظهور در انسان، زونوتیک هستند، هشداری است برای دامپزشکان و اپیدمولوژیست‌های دامپزشکی که به توسعه ارتباطات بین فعالان در حوزه سلامتی انسان اهمیت دهند. علاوه بر آن، نقش حیات وحش به عنوان منبع بیماری و تجاوز انسان به قلمرو حیات وحش حائز اهمیت است، همچنین نیازمند ورود گروه‌های بین‌رشته‌ای است تا طیف وسیعتری از دیدگاه‌ها در این موضوع وارد شوند تا صرفا گروه‌های حوزه سلامت انسان و دامپزشکی در این امر مشارکت کنند. این نیاز به رویکرد بین‌رشته‌ای و فراگیر از طرف جامعه تحقیقاتی ایید در سال 2003 پذیرفته شد.

در آن زمان مهمترین موضوع در بحث‌های رایج این بود که اگر پویای‌شناسی‌های بیماری‌های عفونی در جوامع پیچیده با چندین میزبان به خوبی فهمیده شود، کنترل یا تاثیر گذاشتن بر تهدیدهای شناسایی‌شده در حوزه‌های سلامت عمومی، اقتصاد دام، و حیات وحش آسانتر است. بیشتر پژوهشگران چالش بیماری‌های عفونی نوپدید را به منزله‌ی یک میدان جنگ بی‌پایان می بینند که به صورت مستمر به دنبال پیروزی در آن هستند. به این منظور، دفاع کلیدی در هر نبردی این است که دشمن را شناسایی کنید قبل از آنکه بخواهد حرکت اساسی انجام دهد. این بدین معناست که پایش باید به عنوان یک استراتژی بازدارنده دیده شود.

با این وجود استراتژیهای بازدارنده که در بسیاری از نهادها (از جمله دولتها) با هدف تخصیص منابع اجرا می‌شود، با نگاهی کوتاه مدت پیاده‌سازی می‌شود که آسیبی برای آنها به شمار می‌آید. مراقبت موثر منوط به تامین و تخصیص منابع و زیرساختارها است و در همین راستا به اراده سیاسی کشورها و سرمایه گذاری نیاز دارد. گرچه در شرایط اضطراری نیاز است تا توجهات بیشتر از قبل بر انگیخته شود. برای مثال، اپیدمی سارس در سال 2003 نیاز به پایش را شدت بخشید و موجب افزایش کارآیی و اثر بخشی آن در سرتاسر جهان شد.


بسیاری از دانشمندان علاقه‌مند شده‌اند تا دیدگاهی جامع‌تر نسبت به ظهور بیماری‌های عفونی داشته باشند. رشد جمعیت و گرمایش جهانی عوامل تشدید کننده در ظهور بیماری‌های عفونی هستند که از سوی بیشتر محققان شناسایی شده است. این عوامل تعیین‌کننده در سطح جامعه، بستر مناسبی برای شیوع بیماری‌های عفونی فراهم می‌کند. از این منظر، پایش و فعالیتهای تشخیصی رویکردهایی ثانویه در جهت پیشگیری هستند و نقطه ضعف این روش‌ها شناسایی این نوع بیماری ها بعد از به وجود آمدن آن است. رویکردهای اولیه با هدف پیشگیری به دنبال اصلاح یا حذف عوامل ریسک‌آور هستند. این راهبردهای پیشگیری که با هدف سلامتی انسان اجرا می‌شود شامل ایمن‌سازی، بهبود زیرساخت‌های بهداشت عمومی، استفاده محتاطانه از مواد شیمیایی ضد میکروبی، بهبود متغییرهای اجتماعی است.


از دیدگاه سیستماتیک جامع‌نگر، بدون آنکه از این موضوع دچار شگفتی شویم عوامل اجتماعی موثر بر بیماریهای عفونی نوپدید با یکدیگر مرتبط هستند و بر هم اثر می‌گذارند و بسیاری از این عوامل آنتراپوجنیک(ایجاد شده توسط انسان) هستند. بنابراین، اپیدومولوژیست‌های دامپزشکی و اقتصاد‌دان‌های حوزه سلامت و مسببان این بیماری‌ها در جمعیت حیوانات در سرتاسر جهان باید هشیار باشند که فعالیت آنها در بسیاری ابعاد پتانسیل آن را دارد که بر سلامت انسان و در واقع ادامه حیات یک تمدن اثر بگذارد. در هر صورت، بسیاری از ما در این حوزه فعالیت می کنیم بدون آنکه متوجه حوزه گسترده و تاثیرگذار فعالیت‌های خود باشیم. ولی چرا؟


اپیدمولوژیست‌های دامپزشک با جمعیت (به عنوان نقطه مقابل حیوانات که فردی زندگی می‌کنند) سر وکار دارند و عوامل پیچیده چندبعدی سلامت حیوانات (و نه مدل های علی منفرد و ساده) را بررسی می‌کنند. ولی آنها از سنت‌های علمی تجربی پیروی می‌کنند و بر داده‌ها و آمار تکیه دارند. این رویکرد برای بررسی مسائل تا سطح معینی مناسب به نظر می‌رسد، و بر اساس مشاهدات همیشه سیاست‌گذاری حوزه سلامت حیوانات در فقدان اطلاعاتی که اپیدمولوژیست آن را کافی بدانند انجام می‌شود. هستون بر این موضوع تاکید کرده بود که «بهترین سیاست‌گذاری‌های حوزه سلامت حیوانات برآمده از نگاه توامان به سیاست و علم است». بنابر این واقعا بهتر است وقتی که اپیدمولوژیست‌ها روی موضوعی مطالعه می‌کنند جایگاه آن را در جهان در چندین سطح بررسی کنند تا اینکه فقط آن منظر «علم» یا «سیاست» بررسی کنند.


به نظر می‌رسد تفکر انتقادی نسبت به آینده باید جزء اصلی هر مطالعه‌ای باشد که به دنبال بررسی جدی چالش‌های جهانی است مانند بررسی بیماری‌‌های عفونی نوپدید. در همین راستا از اپیدمولوژیست‌ها باید درخواست کرد تا تاثیرات احتمالی راه‌حل‌های پیشنهادی‌شان را بر نسلهای آینده بررسی کنند. اپیدمولوژیست‌ها به عنوان بخشی از این جامعه فرصتی منحصر به فرد در اختیار دارند و در واقع تعهدی اجتماعی دارند تا در تمام فعالیتهای خود نقش مهم خود را را در نظر داشته‌ بگیرند. بی‌شک روش تحلیل لایه‌ای علتها به ما کمک می‌کند تا با حداکثر تلاش خود به سمت این هدف حرکت کنیم و از این نگاه فنی زیست‌پزشکی رها شویم که فقط به دنبال معالجه‌ بیماری‌ها با دارو و درمان است. روش تحلیل لایه‌ای علتها اولین قدم در این مسیر برای توسعه ارزیابی‌های جامع‌تر از نیازها است تا با ابداع راههای جدید برای اندیشیدن و عمل کردن، به یک خودآگاهی جهانی جدید در این موضوع دست پیدا کرد.


این یادداشت بخشی از کتاب تحلیل لایه ای علتها 2 سهیل عنایت الله با ترجمه مهدی مبصری، علیرضا نصراصفهانی، مریم یوسفیان، محمد فراهانی از انتشارات اندیشگاه علم و صنعت جهان معاصر است. مطالعه این کتاب جهت نگاه عمیقتر و گسترده تر به کروناویروس به عنوان یک ویروس عفونی نوپدید مفید است.

تحلیل گفتمانبیماری‌های عفونی نوپدیدکروناتحلیل لایه ای علتهاآینده پژوهی
علیرضا نصر اصفهانی ؛ آینده پژوه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید