? برنامهریزی سناریویی شامل دو قسمت است اول، سناریوها از طریق فرآیند سیستماتیک به تصویر کشیدن وضعیت آینده و بازگو کردن آن توسعه مییابند. دوم، برنامهریزی راهبردی بر پایه خروجیهای سناریو. سناریوها مخصوصا هنگامی که با آیندهای با عدم قطعیت روبرو هستند مناسب میباشند. شرکت رویال داتچ شل برنامهریزی سناریویی را برای تصمیمگیری راهبردی خود به کار گرفت و توانست بحران انرژی در سال 1973 و 1979 ، کاهش تقاضا برای نفت، گسترش جنبشهای محافظه کارانه در سطح جهان و سقوط اتحادیه جماهیر شوروی را پیشبینی کند. به هر حال برنامهریزی سناریوی فقط در قلمرو مدیریت استراتژیک و آن هم برای تصمیمگیری استفاده نمیشود و میتواند در تعیین استراتژی یک واحد تجاری یا محصول استفاده شود. همچنین سناریونگاری ابزاری مناسب برای مدیریت بحران است زیرا سناریوها فرد و سازمان را نسبت به ریسکها و مشکلات حساستر و آگاهتر مینماید و امکان واکنش سریعتر به اتفاقات را میدهد و در دوران جهانی شدن، به تصمیمگیرندگان اجازه میدهد تا دید سازمانی خود را گستردهتر کنند و پیامدهای آن در بافت جامعه و محیط بررسی کنند. به علاوه برنامهریزی سناریویی در فعالیتهای علمی، یک پلاتفرم مناسب برای ارتباط بهتر بازیگران و ذی نفعان مختلف در فرآیندهای تصمیمگیری میباشد.
?برنامهریزی سناریوی در دو ناحیه از مدیریت نوآوری را پشتیبانی میکند. قبل از به وجود آمدن ایده و بعد از آن. در مرحله اول از تکنیک سناریونگاری استفاده میشود تا الهامبخش باشد و تصویر پابرجاتر از نیاز آیندهی مشتری و بازار را در افق زمانی معین ارائه دهد. برنامهریزی سناریویی به عنوان ابزاری خلاق برای زایش سیستماتیک ایده به کار میرود. هنگامی که ایده ایجاد شد.
?امکانسنجی فناورانه و تجاری ایده به کمک تکنیکهای سناریونگاری بررسی میشود. در این زمان سناریونگاری، به کمک مدیریت ریسک در تصمیمگیری با عدم قطعیت میآید و از اینکه منابع را در فرآیندهای نوآورانهای سرمایهگذاری شود که موفقیت آمیز نیست، جلوگیری میکند. در یک بررسی عمیقتر، سه نقش آیندهنگاری سازمانی در افزایش ظرفیت نوآوری یک شرکت ذکر کردهاند. 1) نقش راهبردی، که حوزههای نو در کسب و کار را کاوش میکند؛ 2) نقش آغازگر، که تعداد مفاهیم و ایدههای نوآورانه را افزایش میدهد؛ 3) نقش مخالف، که یک پروژه نوآورانه را به چالش میکشاند تا کیفیت خروجیها را افزایش دهد.
?یک رویکرد سناریویی، مدیران حوزه نوآوری را قادر میسازد تا فرآیند توسعه محصولات یا خدمات نوین را مطابق با معیارهای نو تراز کنند و ظرفیت بازار را برای استفاده از فرصتها پیشاپیش بررسی کنند. از یک سو، این کار ریسک نوآوری نامناسب برای بازار را کاهش دهد. از سوی دیگر، فرصتهایی را به وجود آورد تا در ابتدای کار، ظهور آینده بالقوه را درک شود و آن را شکل دهد. به علاوه برای حمایت از نوآوریهای در حال پیشرفت با تکنیک سناریونگاری میتوان تفکر خارج از چارچوب و محدودیتهای قراردادی و روال همیشگی داشت و نوآوریهای ریشه ای را با شفافیت بیشتری ارائه داد.
?برگرفته از مقاله
-H.A. von der Gracht, C. Stillings, An innovation-focused scenario process — A case from the materials producing industry, Technol. Forecast. Soc. Change (2012)