علیرضا نصراصفهانی، احمد برومند کاخکی
وقتی در جلساتی هستیم که از مفهوم یا نام «آیندهپژوهی» یاد میشود، به طور عیانی، این پرسش در ذهن مخاطبین ناآشنا متبادر میشود که «واقعا آیندهپژوهی چیست و آیا میتواند با توجه به حواشی موجود، کمک درخوری کند؟». پرسشی که ممکن است ذهن هر پژوهشگر، کارشناس، مدیر یا دانشجویی را به خود مشغول سازد. در این بخش سعی داریم، روایت خودمان را حاصل از تجربههای قبلی، در ۴ ویژگی خلاصه کنیم.
آینده پژوهی یک جنبش اجتماعی برای تغییر
گشودگی و باز بودن《آینده》، امکان حدس و احتمالات آینده را دشوار ساخته اما هیچگاه نمیتواند فضای گفتگو را سلب کند (آینده مردمی و دموکراتیک است). آینده متعلق به همه مردم، اعم از زن و مرد، پیر و جوان، کودک و نوجوان، تحصیلکرده و سیاستمدار، پژوهشگر و دولتمرد است و همه حق حداکثری بر آن دارند. آینده میتواند بستری باشد که تمامی بازیگران تغییر (بازیگرانی که میتوانند مسیر شکلگیری آینده را تغییر دهند) در آن جمع میشوند، گفتوگو میکنند و بر اساس تصویر ذهنیشان، اقدام میکنند. برای تغییر به همه مردم نیاز داریم، آینده پژوهی این فرصت را در اختیار ما قرار میدهد. شاید کمتر موضوعی باشد که همگان بر آن حق اظهار نظر و امکان دخل و تصرف داشته باشند؛ اما آینده، حائز چنین ویژگی است. روشهایی چون داستانگویی، بازی وارسازی، جمعسپاری، پنل شهروندی، دلفیهای وسیع، پیمایشهای ملی و ... از جمله روشهای آیندهپژوهی در این عرصه هستند.
#FuturesForAll
آیندهپژوهی و فرصت احیاء آینده
آینده از دست رفتنی است، اگر آن را احیا نکنیم! جریانهایی که هماکنون رخ میدهند، برای برخی زندگیبخش و برای برخی پر از استرس و ناامیدی است. همین نگاه درباره آینده نیز وجود دارد. احیاء آینده یعنی غنیمت شمردن فرصتها و همیشگی کردن آن، فرصتهای که نامحدود نیست و شاید تکرارنشدنی باشد. بعضی از ذهنیتها، تمرکزشان بر تهدیدها است (اصطلاحاً تهدیدنگر هستند) و بعضی دیگر، غالباً خوشبین و فرصتبین. آینده، تمام قد رخ میگیرد و آیندهپژوهی نیز با شناسایی زودهنگام نوظهورها، شما را قانع میکند که سوار بر موج فرصتها شوید و خود را نسبت به تهدیدات، آماده کنید. بسیاری از روشهای برنامهریزی همانند swot و همچنین ابزارهای مدیریت آیندهنگرانه مثل تحلیل روند، چرخ آینده و ... فنون مرتبط این هدف هستند.
#SaveTheFuture
آیندهپژوهی، پردازش رویاها
آیندهپژوهان معتقدند، تاریخ و آینده توأمان وضعیت کنونی را میسازند. تاریخ یعنی روندهای گذشته که منجر به وضعیت کنونی شدهاند؛ آینده یعنی کشش تصاویری که شوق حرکت امروز ما را تأمین میکند. شاید بیحرکتی و عدم هر گونه اقدام، حاصل از یک تصویر خنثی از آینده است (تصویری که نه ترسناک است و نه شیرین). رویاپردازان و هنرمندان، نقش بسزایی در این بخش دارند. سرزمین آینده را رویاپردازان کشف میکنند. آنها تصاویر جذاب و شوقانگیز از آینده را روایت میکنند. امید اجتماعی و اراده تغییر را در جامعه شکل میدهند، شوق حرکت و انگیزه را در بین مردم جاری میسازند و به نوعی آیندهسازی میکنند. مگر نه این است که کتاب «سفر به ماه» ژول ورن، با بشر چنین نمود! روشهای تخصصی تصویرپردازی (چه در سطح انفرادی و چه در سطح اجتماعی)، در آیندهپژوهی کاربرد فراوان دارند که مهمترین آنها سناریوپردازی و چشم اندازپردازی است.
#Futureisdreamer
یادگیری از آینده و تصمیمات هوشمندانه
تعجب نکنید. میتوان از آینده آموخت، آن را به کار گرفت و موجبات حرکت را فراهم ساخت. گویی که پرداختن به آینده، تجربه ایجاد میکند و تصمیم امروز ما را غنیتر میکند. آینده پژوهی یک فرایند مستمر و زنده و در حال رفت و برگشت (میان حال و آینده) است و سعی دارد، لحظههای شیرین و تلخ آینده را به چشممان بیاورد. اگر نظم تغییرات رو به آینده، برایمان قابل درک شد، به طور قطع انتظار داریم دقت و غنای تصمیمات امروز ما بیشتر شود (منظور کنشها و واکنشها در برابر تغییرات محیطی). روشهایی نظیر برنامهریزی بر پایه فرض، عدمقطعیتهای بحرانی، برنامهریزی پابرجا، نقشهراه، بک کستینگ (برنامه ریزی از آینده به سمت حال) و ... ابزارهایی برای هوشمندتر شدن تصمیمات ما هستند که در خلال فرایندهای آیندهپژوهی به کار گرفته میشوند.
#FuturesLearning