alireza.nasresfahany
alireza.nasresfahany
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

مختصات حکمرانی کارآمد در ج.ا.ا؛ بخش دوم


چرخش به سمت میدان حل مسئله

مهمترین مسئله کشور، مهمتر از سلامت و اقتصاد، نحوه مواجهه نظام تصمیم‌سازی و حکمرانی در برخورد با نظام مسائل کشور است. متاسفانه پژوهشگران حوزه حکمرانی، به یک مدل که در برخورد با منظومه مسائل کشور، تجویزاتی مناسبی از خود ارایه دهند، هنوز نرسیده‌اند.

با بررسی و تامل در متون حکمرانی، می‌توان گفت که این آثار ترجمه‌ای دست چندم حکمرانی در مواجهه با مسائل کشور، دچار «روش‌زدگی» و «گردگویی» هستند. متون آنها سرشار از حرفهایی شیک و واژگان تخصصی است اما نسخه کاربردی برای درمان مسائل کشور ارائه نمی کند.

کشورهای غربی سال‌ها و بارها در میدان حل مسائل خود سعی و خطا کرده ولی این تلاش‌ها را در معرض دید دیگران قرار نمی‌دهند و فقط موفقیت‌ها را برجسته می‌کنند. به طور کلی دانش حکمرانی بویژه در حوزه‌های اقتصادی و اجتماعی، دانشی راهبردی است و کشورهای غربی براحتی آن را در دسترس دیگران قرار نمی‌دهند.

به نظر می‌رسد که ادبیات حوزه حکمرانی ج.ا.ا، نیازمند یک چرخش راهبردی به سمت میدان حل مسائل کشور است.

به طور کلی، دو رویکرد در حل مسائل کشور وجود دارد «رویکردهای آکادمیک و روش‌محور» و «رویکردهای عملیاتی و اقدام‌پژوهانه»است.

بعضی از کارشناسان بر این باورند که تمرکز بر «روش» در کشف نظام مسائل بی فایده است و باید وارد میدان عمل و اجرا شد. آنها بر این نظرند که گاهی «روش زدگی» منجر به آن می‌شود که حتی «حقیقت» فدای «روش» ‌شود. از طرفی رویکردهای آکادمیک وقت و انرژی خود را صرف مقدمات و روش ها می‌کنند و زمانی که به تجویز و راهکار می‌رسند رمقی ندارند و به کلی‌گویی و بدیهه‌گویی بسنده می‌کنند. به همین علت افرادی که در میدان حل مسئله در کشور مشغول هستند، تجویزهای آنها را بی‌معنا و غیرکاربردی می‌دانند. گروه دیگری از خبرگان هم بر این عقیده هستند که بدون روش، نمی‌توان به فهم دقیقی از صورت‌بندی مسائل رسید.

به طور مثال یک مسئله مانند «خشکسالی در کشور» یا «افزایش قیمت بنزین» را صرفا با به کارگیری روش های آکادمیک (مانند تصمیم‌گیری چند معیاره) نمی توان قضاوت کرد و موضوع بسیار پیچیده تر و حساس تر است و ارزش ساعت ها گفتگو دارد.

به طور کلی می‌توان گفت خبرگان حوزه سیاستگذاری با یک دو قطبی مواجه هستند که یکی «بی روشی» و دیگری «روش زدگی» است که به نظر می‌رسد باید در نقطه اعتدال حرکت کرد.

اعتدال در حل مسائل کشور با کاربست روش‌ها و همزمان کنشگری و حرکت در میدان و ارزیابی مستمر از نتایج میدانی معنا پیدا خواهد کرد. بر این مبنا، باید با رویکرد اقدام‌پژوهانه از آخر به اول رسید، یعنی از تصمیم در میدان آغاز کنند و متناسب با آن به چارچوب، روش و ملاحظات میدان برسند. به بیانی دیگر تمام روش‌ها و ابزارهای حکمرانی در استخدام میدان حل مسئله معنا می‌یابد.

در مجموع باید گفت دانش حکمرانی در ایران نیاز به یک تغییر جهت، به سمت رویکردهای حکمرانی «میدانی»، «ابتکاری» و «متناسب با بافت، ساختار و اقتضائات کشور ایران» دارد.

در یادداشت‌های بعدی به اقتضائات دیگر دانش حکمرانی در مواجهه با نظام مسائل کشور پرداخته خواهد شد.

علیرضا نصراصفهانی مدیر گروه آینده‌پژوهی حکمرانی پژوهشکده چشم‌انداز و آینده پژوهی

حکمرانیچشم اندازنظام مسائلآینده پژوهی
علیرضا نصر اصفهانی ؛ آینده پژوه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید