nasrin1988
nasrin1988
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

آمورش مجازی، قلم نوری و قصۀ معلمی که دانشجو شد


از اول تیر ماه درگیر کلاس‌های آنلاین هستم. و علی‌رغم روال همیشه، نه در کسوت معلم، که در جایگاه دانشجو و فراگیر، درگیر فرایند آموزشم. راستش را بخواهید باید بگویم که در این چند ماه، با پوست و گوشت و استخوان، سختی‌های آموزش مجازی را هضم کرده‌ام.
وقتی کلاس‌های دانشجویان و دانش‌آموزان کشورهای دیگر را می‌بینی که همگی پشت لپ‌تاپ نشسته‌اند و استاد روی تختۀ هوشمند با قلم نوری دارد چیزی می‌نویسد، هوش از سرت می‌پرد. اما واقعیت در کشور ما صد و هستاد درجه متفاوت است!
زمانی که معلم بودم و از جایگاه معلمی با سختی‌های آموزش مجازی درگیر بودم، فکر می‌کردم که خب کار من سخت‌تر است. طبعا به خودم حق می‌دادم که خسته شوم، عصبی شوم و متوقع باشم از دانش‌آموزم. تصورم این بود که این سر گود که من نشسته‌ام، بار تمام سختی‌ها را به تنهایی به دوش کشیده‌ام و لقمۀ آماده را توی دهان شاگردانم می‌گذارم و آنها وظیفه دارند که بهترین عملکرد را داشته باشند و اصلا بی‌جا می‌کنند که خسته شوند!
ساخت کلیپ، برگزاری کلاس آنلاین، بررسی تکالیف در گوشی و .... تنها بخشی از مصائب معلمی در عصر کرونا بود. اما حالا که دانشجوی درگیر با آموزشم؛ می‌بینم چقدر یادگیری سخت است. چقدر برقراری ارتباط با استاد سخت و دیر اتفاق می‌افتد. چقدر درک و هضم مطالب سخت است.
راستش را بخواهید من همیشۀ خدا جزو آن دسته از دانش‌آموزان و دانش‌جویانی بودم که باید زل بزنند توی تخم چشم استاد و تکان تکان خوردن لب‌هایشان را نظاره کنند و هر واژه‌ای را که از آن لب و دهان مبارک بیرون می‌آید توی هوا بقاپند تا درس به عمق جانشان نفوذ کند. برقراری ارتباط چشمی برایم بی‌اندازه اهمیت داشت.
اما حالا گرفتار پروسۀ خسته‌کننده‌ای هستم که تنها راه ارتباطم با استاد، صداست. صدایی که وقت و بی‌وقت قطع می‌شود. و دست خطی که کج و معجوج روی وایت برد نقش می‌بندد آن هم به مدد موس!
استادی که جمعه‌ها باهاش کلاس دارم، کمی وسواسی است. مدام نوشته‌هایش را پاک می‌کند تا به دست خط مطلوبش برسد که صد البته با موس بهتر از آن از آب در نمی‌آید.
سال گذشته که تجربیات کلاس مجازی‌ام بیشتر شد، عزمم را جزم کردم که اگر امسال هم تدریس آنلاین داشتم، یک سری ابزار برای تسهیل فرایند آموزشی برای خودم تهیه کنم. ابزارهایی مثل قلم نوری هوشمند و پردۀ نمایش و میکروفون یقه‌ای و ....‌
امسال که کلاس‌های خودم حضوری برگزار می‌شود و طبعا نیازی هم به ابزارهای یاد شده تا این لحظه پیدا نکرده‌ام، اما چیزی که ذهنم را درگیر کرده و باعث شده دست به نوشتن این مطلب بزنم این است که چرا استادان گرامی، کمی خودشان را تجهیز نمی‌کنند؟
با این حقوق و مزایای دریافتی، جفا در حق دانشجو نیست که با یک تکه کاغذ یا با خط کج و معوج روی مانیتور درس را تحویل دانشجو بدهی؟
واقعا تهیۀ یک قلم نوری هوشمند که حداقل سر و شکل مناسبی به نوشته‌ها بدهد فکر نمی‌کنم برایشان دشواری خاصی داشته باشد!
کاش این نوشته به سمع و نظر این عزیزان دل می‌رسید و به عنوان درد و دل یک همکار، مورد توجه قرارش می‌دادند. ابزار کار معلمی، کلاس کار اوست و هر چقدر مجهزتر، به روزتر و کارآمدتر وارد میدان شود، به همان نسبت بازدهی کارش بیشتر خواهد شد.

قلم نوریقلم نوری برای تدریسقلم نوری برای طراحی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید