ویرگول
ورودثبت نام
ناتور دشتی
ناتور دشتی
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

سلطنت دل: پایان اسارت تک‌همسری و ابتذال چندهمسری

در زیست بوم ما، هم ازدواج کردن کار بسیار دشواری است، هم جداشدن. برای ازدواج کردن باید از هفت خوان رستم گذشت و برای جداشدن از هفت خوان اسفندیار. انگار ازدواج در زیست بوم ما یوغ اسارت است و جداشدن داغ ننگ. گاهی برای فرار از همین یوغ اسارت تن به هر رابطه‌ای می‌دهیم. گاهی هم پس از پذیرش این یوغ فقط زمینی می‌بینیم که باید شخم زد و خاموش بود. گاهی هم یواشکی چشم به زمین دیگری داریم. اما می‌ترسیم که خود را از این یوغ آزاد کنیم، چراکه در پس این یوغ، داغ ننگی است که اصلاً دلچسب نیست.

کاش اینقدر همه چیز دشوار نبود. کاش این‌همه محضر و دفتر اسناد رسمی و ثبت احوال و دادگاه خانواده و فک و فامیل وجود نداشت.

کاش می‌شد مثل آدمیزاد آنان که سرشار از عشق بودند در یک عصر دل‌انگیز به سادگی خواندن چندجمله و تقدیم تنها یک حلقه، عاشقی را آغاز کنند و آنان که لبریز از خستگی و نفرت بودند در یک عصر آزادی به سادگی خواندن چندجمله و پس دادن یک حلقه با هم وداع کنند.

کاش همه چیز اینقدر ساده بود تا سلطنت دل اینقدر دور از ذهن نمی‌نمود!

که اگر دل سلطان بود

ازدواج نامش یوغ و جدایی نامش ننگ نبود.

که اگر دل سلطان بود

هیچکس به زور زیر یوغ نمی‌ماند و یواشکی خیانت نمی‌کرد

نوشته‌های پریشان یک ناتور دشتی که برآمده از فضیلت انزواست و گریزی برای در امان بودن از دون کیشوت شدن!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید