ویرگول
ورودثبت نام
Navid Goalpure
Navid Goalpure
خواندن ۱۴ دقیقه·۵ سال پیش

تمپلیت سخنرانی من درباره وب۳

چند وقت پیش در «همایش بلاکچین گرگان» ارائه ای درباره «وب۳» داشتم. از اونجایی که خودم محتوای ارائم رو پسندیدم، تصمیم گرفتم اینجا هم منتشرش کنم. شما در دو صورت مخاطب این مقاله هستین:

۱) اگه دوست دارید خیلی سریع و با تصاویر زیاد، درکی از وب۳ پیدا کنید.

۲) اگه دوس دارید جایی درباره «وب ۳» سخنرانی کنید و دنبال تمپلیتی هستید که ازش الهام بگیرید.


من اینجا خودم رو معرفی کردم و طبیعیه که شما باید این اسلاید رو با اسلاید معرفی خودتون عوض کنین
من اینجا خودم رو معرفی کردم و طبیعیه که شما باید این اسلاید رو با اسلاید معرفی خودتون عوض کنین



برای اینکه وب۳ رو بشناسیم، بهتره از تاریخ وب شروع کنیم. وب 1 از کجا شروع شد؟


کسی اینجا رو می شناسه؟ مرکز تحقیقات هسته ای اروپا (سرن) که در سال 1980 مشغول اجرای بزرگترین پروژه عمرانی تاریخ اروپا بود. یک تونل 27 کیلومتری به شکل حلقه که قرار بود آزمایشات مربوط به شتابدهی و برخورد ذرات در این تاسیسات انجام بشه.

جالبه بدونین در نهایت این پروژه با تنها یک سانتیمتر خطا به انجام رسید.


برای غلبه بر پیچیدگی های چنین پروژه عظیمی بود که « تیم برنرز لی» با ترکیب سه تکنولوژی جدید، وب 1 رو به وجود آورد. و جالبه بدونین اون و همکاراش در نهایت تصمیم گرفتن که حق مولفی برای خودشون ثبت نکنن و این اختراع رو به صورت رایگان در اختیار بشریت قرار بدن.

اما وب 1 قرار بود چه مشکلی رو حل کنه؟ خود برنرز لی به این سوال به این شکل جواب می ده:


متن برای حضار از رو خونده میشه
متن برای حضار از رو خونده میشه

پس برنرز لی با تلفیق HTML ، URL و HTTP صفحات وبی رو ساخت که می تونستن اطلاعات رو نمایش بدن، اون ها رو به هم لینک کنن و سرتاسر دنیا قابل دسترسی باشن.


حالا فرض کنین تیم برنرز لی رو درست بعد از اختراعش سوار یه ماشین زمان می کنیم و به امروز میاریم. اون که حالا تبدیل به«سر تیم برنرز لی» شده دنیایی رو می بینه که توسط فرزند اون عمیقا شکل داده شده.

دنیای امروز بدون وب چه شکلی بود؟ اصلا نمی تونیم تصور کنیم. حالا پدر وب رو تصور کنین که بعد از چهل سال به فرزندش و دنیایی که ساخته نگاه می کنه. فکر می کنین چه احساسی داره؟ آیا به فرزندش افتخار می کنه یا ازش شرمگینه.

(اینجا به شرکت کننده ها فرصت می دیم نظرشون رو بلند اعلام کنن)

خوشبختانه پاسخ به این سوال اصلا سخت نیست. چون سر برنرزلی زنده هست و بارها به این سوال پاسخ داده

متن برای حضار از رو خونده میشه
متن برای حضار از رو خونده میشه
متن برای حضار از رو خونده میشه
متن برای حضار از رو خونده میشه


متن برای حضار از رو خونده میشه
متن برای حضار از رو خونده میشه

برای اینکه بفهمیم چرا سربرنزرلی تا بدین حد از فرزندش سرخورده شد، باید وب۲ رو بشناسیم.

وب دو صفحات وب رو از صفحات استاتیک و ایستا به صفحات داینامیک و پویا تبدیل کرد و با این کار امکان به وجود اومدن کمپانی های بزرگ اینترنتی رو به وجود آورد.


در سال 1994 با اومدن بروزر «نت اسکیپ» که اولین بروزر جهان بود، و خلق زبان جاوا اسکریپت توسط «برندن ایچ» وب 2 متولد شد.

در وب۱، اطلاعات تنها می تونست از سمت سرور به سمت کاربر بیاد. یعنی تنها کاری که شما می تونستین بکنین این بود که اطلاعاتی که می خواین نمایش بدین رو جایی آپلود کنین و تنها کاری که کاربرها می تونستن بکنن این بود که خواننده این اطلاعات باشن.

اما جاوا اسکریپت وب رو تعاملی کرد. حالا می تونستین فرم هایی بزارین که کاربرها پر کنن. دیتابیس هایی بسازین که با داده های کاربرها پر بشن و صفحات وبی که بر اساس اون داده ها ساخته بشن. وب حالا دیگه استاتیک نبود، بلکه کاملا داینامیک شده بود.

اما مشکل اصلی این بود که وب برای همچین منظوری طراحی نشده بود. به همین دلیل شرکت های مختلف هرکدوم با طراحی لایه های اضافی، امکانات مختلفی مثل احراز هویت، تبادلات مالی، امنیت و ... به وب اضافه کردن.

هرکدوم از اونها تبدیل به درگاهی شدن که با گرفتن مشخصات و نیازهای ما، بهمون خدماتی می‌دن که لازم داریم و البته از این طریق، اطلاعات عظیمی از انسانها، رفتارها و نیازهاشون جمع آوری می‌کنن.

اجازه بدید این موضوع رو بیشتر باز کنم.


متن برای حضار از رو خونده میشه
متن برای حضار از رو خونده میشه

از بین مهمترین شرکت های دوران وب۲ گوگل رو انتخاب کردم،‌ نه به این دلیل که از بقیه پولدارتر یا مشهورتره، بلکه به این دلیل که فلسفه ای رو گسترش داد که الهام بخش اکثر کمپانی های نسل خودش شد. فلسفه ای ای چند بعدی که دنیای امروز مارو شکل داده.


متن برای حضار از رو خونده میشه
متن برای حضار از رو خونده میشه

(اینجا از حضار میپرسید کدوم از شما از یک کدوم از این محصولات استفاده کرده؟

و اجازه میدیم عده ای دستشون رو بالا بیارن و بعد ادامه میدیم کدوم از شما برای استفاده از این محصولات پولی پرداخت کردین؟

حالا صبر میکنیم تا همه دستها پایین بیاد)

متن برای حضار از رو خونده میشه
متن برای حضار از رو خونده میشه

آیا گوگل رو رابین هودی میدونین که از شرکت های ثروتمند میگیره تا به مردم خدمات رایگان بده یا اون رو مثل «funland» پینوکیو میدونین که با دادن سرویس های رایگان به بچه ها، اونها رو تبدیل به خرهایی میکرد که بتونه با فروششون پول به جیب بزنه؟


متن برای حضار از رو خونده میشه
متن برای حضار از رو خونده میشه

رای من فانلنده


وب۲ با واسطه هایی که به وجود آورد خدمات زیادی رو به ما داد، اما به خاطر معماریش مشکلاتی رو به وجود آورد که نمیتونیم ازش چشم پوشی کنیم.


  • امنیت: اگه وب۱ رو به خاطر بیارید، می‌بینید که هدف ساختش این بود که شما بتونید داده های عمومی رو با دیگران به اشتراک بزارید. وب برای نگهداری و انتقال داده های حساس و اطلاعات مربوط به حریم خصوصی طراحی نشده بود. بعدها با لایه های اضافی که شرکت ها طراحی کردن این امکانات به وب اضافه شد، اما فراموش نکنید که امنیت نتیجه معماری درسته و با ایجاد لایه های اضافی تامین نمیشه. این معماری که همه داده های مهم رو توی یک سرور ذخیره می‌کنه، معماری مورد علاقه هکرها و سارقین اطلاعاته، چون با نفوذ به تنها یک سرور می‌تونن به داده های میلیون‌ها کاربر دسترسی پیدا کنن. مثل هک یاهو و لو رفتن اطلاعات ۵۰۰ ملیون کاربر!
  • سانسور: در سال ۲۰۱۰ گوگل از چین خارج شد و دلیل اون رو تلاش دولت چین برای سانسور «اخبار مربوط به نقض حقوق بشر» و «فسادهای مالی مقامات حکومتی» اعلام کرد. می‌بینید که این سیستم به قدرتمندان امکان سانسور مطالبی که میخوان رو می‌‌ده و تنها امیدمون برای گردش آزاد اطلاعات اینه که کسایی که قدرت رو در دست دارن «evil» نباشن و انتخاب کنن نفع مردم رو به نفع خودشون ترجیح بدن. اون هم در شرایطی که بر اساس اساسنامه هاشون، وظیفشون «بیشینه سازی منافع سهامدار هاست» نه احترام به حقوق مردم!
  • حریم خصوصی: اگه رسوایی کمبریج آنالیتیکا رو سرچ کنین میبینید که کمپانی ها و حکومت ها چطور حریصانه از اطلاعات ما استفاده می‌کنن تا کنترل ما و رفتارهای مارو به دست بگیرن. اونها حتی می‌تونن ما رو اینترنت بیرون کنن. چند نفر از شما برای ساخت حساب کاربری در سایتهایی غیر گوگل از حساب کاربری گوگلتون استفاده میکنین؟ لطفا دستاتون رو ببرید بالا! میدونین اگه گوگل اجازه دسترسی به حساب کاربریمون رو نده، ما حتی نمیتونیم دیگه به داده هامون در اون سایتها هم دسترسی داشته باشیم!

(اگه خواننده این مقاله هستین بهتون قویا توصیه میکنم مطلب «چرا واتس‌اپ هیچوقت امن نمی‌شه» که از پاول دوورف ترجمه کردم رو بخونین)

  • بالانس قدرت و ثروت: یووال نوح هراری در کتاب انسان خداگونه چنین مثالی میزنه. اون میگه هرچی میگذره ما داده های بیشتری از خودمون و زندگیمون رو در اختیار کمپانی های بزرگ و هوش های مصنوعی که اونها توسعه می‌دن میزاریم. به زودی روزی میرسه که دختری به نام «سارا» با دستار صوتی گوگلش مشورت میکنه و میپرسه که از بین «جک» و «جیم» که هردو ازش خواستگاری کردن،‌ کدوم رو به انتخاب کنه و دستیار صوتیش بهش چنین جوابی میده:
من میدونم که تو ترجیح میدی بهت بگم با جیم ازدواج کن. دلیلش اینه که تو ۷۰ درصد به تیپ و قیافه اهمیت میدی. درحالیکه داده های من نشون میده تیپ و قیافه تنها ۱۴درصد در یک ازدواج موفق نقش داره. من داده های فیزیولوژیک تو -مثل دمای بدن، فشار خون، هورمونهای شادی آور و چیزهای دیگه‌ات رو وقتی باهرکدوم از اون‌ها در ارتباط بودی ذخیره کردم. از روی سرچ هات و مطالبی که توی یوتیوب نگاه میکنی و البته گفتگوهایی که با من داری دیدگاهت به زندگی رو میدونم و از تو چه پنهون من به همین داده های مربوط به «جیم» و «جک» هم دسترسی دارم و داده های من با اطمینان میگه شانس خوشبخت شدن تو با جک خیلی بیشتر از جیم خواهد بود. اگه بخوام دقیقتر بگم احتمال جدایی تو بعد از ۳ سال زندگی مشترک با جیم ۸۷ درصده درحالیکه این احتمال برای جک تنها ۱۲ درصده!

هراری میپرسه، کدوم از ما هست که بعد از شنیدن چنین پاسخی بگه : «نه! من هنوز میخوام با جیم ازدواج کنم!» و من سوال دیگه ای میپرسم: ما از کجا بدونیم دستار صوتی گوگل داره از چه الگوریتمی استفاده می‌کنه؟ از کجا بدونیم «جک» بهش پول نداده تا اون رو در پیشنهاد به دخترهای مجرد با درآمد سالانه بیشتر از ۲۰۰ هزار دلار در رتبه بالاتری قرار بده؟ از کجا بدونیم فردا به ما نمی‌گه تو انتخابات به کی رای بدیم و از کجا بدونیم چرا داره به ما میگه کی رو توی انتخابات انتخاب کنیم؟

هوش مصنوعی داره روز به روز پیشرفته تر میشه و هرچی بگذره بشریت، کنترل بخش بزرگتری از زندگیش رو به اون میده. فراموش نکنین چنین پیشرفت عظیمی، تنها با تحلیل داده های عظیم جمع آوری شده از کاربران بسیار بسیار زیاد اتفاق می‌فته. در شرایطی که اطلاعات ما چنین سرویس هایی رو به وجود میاره که قراره کنترل زندگی و شغل ما رو در اختیار بگیرن، مهمه که مالکیت این محصولات متعلق به همه مردم باشه نه چند کمپانی خاص. این همون دلیلیه که ما توی ایران، صنعت نفت رو ملی کردیم و هرسال این اتفاق رو جشن میگیریم. به نظرم چنین جشنی برای صنعت هوش مصنوعی اتفاق نمی افته تا وقتی که داده های ما توی سرورهای غول های کامپیوتری جمع آوری و تحلیلی میشن!


وب۳ چیه و چطور می‌تونه این مشکلات رو حل کنه!


متن برای حضار از رو خونده میشه
متن برای حضار از رو خونده میشه

چون زیبایی این متن توی ترجمه از بین می‌رفت،‌ تصمیم گرفتم خودش رو عینا براتون بنویسم. کریس دیکسون میگه: وب۲ دوران «don't be evil» بود، اما وب۳ «can't be evil» هست. و البته این اصطلاح رو از «مونیب علی» گرفته که در آخرین اسلاید دربارش توضیح می‌دم.

x


در وب۲، تراکنش مالی، یک اقدام آفلاینه که از طریق یک پرتال آنلاین انجام می‌شه. تو این سیستم برای پرداخت های مالی حتما نیاز دارید از واسطه هایی مثل پی‌پال، ویزاکارت، شاپرک و... استفاده کنید تا پولهایی که توی واسطه ای به نام بانک دارید رو انتقال بدید.

این سیستم دو مشکل داره. یکی اینکه ناقض حریم خصوصی ماست. چرا باید این شرکت های واسطه از جزییات پرداختی ما اطلاع داشته باشن؟ چرا باید بدونن چه زمانی برای خرید چه محصولی، چه مبلغی رو خرج کردیم؟

مشکل دوم اینه که به این واسطه ها امکان بلوکه کردن حساب های ما رو می‌ده. در ابتدای سال ۹۸، سیلی تو استان گلستان اومد که خرابی های بسیار زیادی به بار آورد. افراد محلی زیادی - از جمله «امین» و «واقف» دو نفر از دوستان من- تو شبکه های اجتماعیشون شماره حسابشون رو اعلام کردن و از دوست هاشون خواستن کمک های مالی کنن تا اونها بتونن با حضور درمنطقه، نیازهای مردم سیل‌زده رو برطرف کنن. طبیعتا دولت هم در اقدامی مشابه همچین درخواستی کرد.

دوستان اون‌ها، که تجربیات تلخ قدیمی، اعتماد اون‌ها به سیستم های دولتی رو از بین برده بود، مبالغ اهداییشون رو مستقیم به حساب امثال امین و واقف ریختن، چون اونها رو از نزدیک می‌شناختن و بهشون اطمینان داشتن. اون‌ها انتخاب کردن از سرمایه شخصیشون -که حق کامل تصمیم‌گیری دربارش رو داشتن - و از طریق دوستانی که مثل امین و واقف، داشتن به سیل‌زده ها کمک کنن، ‌اما متاسفانه دولت حساب های امین‌ و واقف و سایرین رو بلوکه کرد،‌ پولهاش رو برداشت و اعلام کرد که به حساب هلال احمر واریز می‌کنه. این مشکلیه که ما با واسطه ها داریم.

پول در وب۳ یک محصول دیجیتاله که در ذات اینترنت تعبیه شده. برای این که کالایی رو بخریم یا بفروشیم به هیچ واسطه ای احتیاج نداریم. خود اینترنته که ما رو احراز هویت می‌کنه و امکان پرداخت و دریافت کریپتوکارنسی ها رو به ما می‌ده. درنتیجه هرکسی که به اینترنت دسترسی داره، امکان استفاده از سیستم مالی‌ای رو خواهد داشت، که کاملا توسط خودش کنترل می‌شه.

جالبه بدونین ۶ و نیم میلیارد نفر در سراسر جهان به سیستم مالی بانکی دسترسی ندارن، اما ۲ میلیارد نفر از اون‌ها به اینترنت دسترسی دارن و طبیعتا میتونین حدس بزنین که وصل کردن اون ۴ و نیم میلیارد نفر دیگه به اینترنت، بسیار راحت تر از اتصال اون‌ها به سیستم‌های بانکی سنتی خواهد بود!


برای وب۳ سه فیچر کلیدی رو نام بردم و سعی می‌کنم برای هرکدومشون یک محصول رو هم به عنوان نمونه معرفی کنم. شاید بهترین مثال برای built-in money اتریوم باشه، اما از اونجایی که تعداد بیشتری از شما با اتریوم آشنا هستید، تصمیم گرفتم به جاش brave رو معرفی کنم.

خالق جاوا اسکرپیت و بنیانگذار موسسه موزیلا «برندن ایچ» طرح انقلابی دیگه ای رو شروع کرده. طرحی که هدفش «نفوذ به قلعه گوگله».

اگه به خاطر داشته باشین گفتم ۹۵ درصد درآمد گوگل از تبلیغات هدفمنده. یعنی گوگل، داده های وبگردی ما رو جمع آوری می‌کنه و به کمپانی هایی که میخوان محصولی رو تبلیغ کنن، این امکان رو می‌ده که محصولشون رو به کسی نشون بدن که شانس خرید بیشتری داره.

این مدل به کمپانی ها کمپین های موفق تری می‌ده، ما رو با تبلیغاتی که برامون خواستنی تره،‌ کمتر از قبل آزار می‌ده و البته گوگل رو یکی از ثروتمند ترین کمپانی های جهان می‌کنه.

حالا برندن ایچ و Brave اومدن و میگن، اگه داده های وبگردی ما اینقدر ارزشمنده، چرا باید ثروتش به گوگل برسه و نه به خود ما! اگه شما به جای سایر بروزرها از بریو استفاده کنین - که پیشنهاد می‌کنم حتما این کار رو بکنین- بریو سعی می‌کنه جلوی هرنوع تبلیغات تو سایت هایی که بازدید می‌کنین رو بگیره و یک صفحه وب تمیز به شما نشون بده. اما اگه شما دوست داشته باشین، میتونین با فعال کردن امکان «دیدن تبلیغ» تبلیغات ببینین و البته ۷۰ درصد پولی که شرکت ها برای این تبلیغات پرداخت میکنن در قالب توکن BAT به خود شما می‌رسه!

همونطور که احتمالا حدس زدین، نقل و انتقال این مبالغ از طریق هیچ بانک و شرکت واسطه ای انجام نمیشه و خود اینترنت این کار رو برای شما انجام می‌ده!


اگه نحوه کار بیت‌کوین یا تورنت رو بدونین، احتمالا میدونین معماری «PeerToPeer» چیه و چه فرقی با معماری «Client/Server» یا بهتر بگم «Slave/Master» داره. اما اگه نمی‌دونین، به صورت خلاصه بگم که برخلاف معماری وب۲ که همه داده ها در یک سرور ذخیره می‌شه، در وب۳ از انواع مختلف معماری های غیرمتمرکز استفاده می‌کنیم که باعث می‌شه داده ها در یک مکان ذخیره نشن. با ذخیره داده ها در جاهای مختلف، هرزمان که یکی از اون‌ها دسترسی کاربر به داده ها رو قطع کنه، کاربر میتونه از طریق نودهای دیگه به اطلاعاتش دسترسی پیدا کنه.


برای مثال معماری PeerToPeer، بلاکچین استیم رو انتخاب کردم. برای اینکه بدونین استیم چیه و چیکار میکنه این جمله رو به خاطر بسپارین:
«استیم همون کاری رو با شبکه های اجتماعی می‌کنه که بیت کوین با سیستم های مالی انجام می‌ده»

استیم با هدف دیسنترالایز کردن شبکه های اجتماعی، توسط «دن لریمر» بنیانگذاری شد. و البته هر کسی می‌تونه هر شبکه اجتماعی که می‌خواد رو روی استیم بسازه. تیم استیم هم به نوبه خودش، یک شبکه اجتماعی رو به نام «steemit» ساخته و منتشر کرده.

پست های کاربران در شبکه های اجتماعی نیروگرفته از استیم در حافظه ۲۱ نود که به صورت دموکراتیک انتخاب میشن ذخیره میشه،‌ و همه کاربران - تاکید میکنم،‌همه کاربران،‌نه فقط اون ۲۱ نود- می‌تونن به همه داده ها دسترسی داشته باشن. این رویکرد، کاملا متفاوت با رویکرد فیس بوکه که تنها خودش به داده های کاربران دسترسی داره و همه ما تنها مصرف کننده های محصولات اون هستیم.

از طرف دیگه پست ها و کامنت هایی که کاربران می‌زارن با دریافت لایک از طرف دیگران، ایجاد درآمد می‌کنه. مثل Brave، اینجا هم این جابجایی پول توسط واسطه ای انجام نمی‌شه و خود بلاکچین استیم، این مبالغ رو به حساب افراد واریز میکنه.

هر نوع داده ای که روی بلاکچین استیم منتشر بشه، غیرقابل حذف و غیرقابل سانسوره و هیچ کس توانایی تغییرشکل محتوای این بلاکچین مطابق با نظر و سلیقه شخصی خودش رو نداره.



اگه طراحی فیسبوک،‌ مالکیت داده های ما رو برای خودش نگه می‌داره و طراحی «استیم»، مالکیت داده های مار و به همه کاربرها میده،‌ بلاک‌استک طوری طراحی شده که مالکیت داده های ما رو به خودمون بسپاره.

فرض کنید از شما از اپلیکیشنی استفاده می‌کنید که سوابق بیماری یا داده های مربوط به سلامتتون رو نگهداری می‌کنه. ترجیح می‌دین این داده ها، تحت اختیار اون کمپانی باشه یا همه مردم توانایی مشاهده اونها رو داشته باشن؟ احتمالا هیچکدوم!

کاربران بلاک استک می‌تونن تنظیم کنن که داده هاشون روی کامپیوتر شخصی خودشون یا روی یک سرور ابری که انتخاب می‌کنن - یا سرور های بلاک استک به اسم گایا- ذخیره بشه و هر زمانی که اپلیکیشنی احتیاج داشت به اون اطلاعات دسترسی داشته باشه، باید از کاربر اجازه بگیره. با اجازه کاربر، اون داده در اختیار اپلیکیشن قرار می‌گیره و هرزمانی که کاربر این اجازه رو باطل کنه، دسترسی اپ به اون داده برای همیشه قطع میشه.

میگن وقتی «مونیب علی» -بنیانگذار بلاک استک- معماری اون رو برای «سر تیم برنرز لی» توضیح داد، برنرز لی اینقدر خوشحال شد که تقریبا رقصید!

برای شناخت بهتر پروژه جذاب بلاک استک پیشنهاد میکنم سخنرانی دوست داشتنی مونیب علی در تدکس نیویورک رو ببینید.


اگه دوس دارین به فایل های این ارائه دسترسی داشته باشین، می‌تونین از اینجا دانلود کنین. به خاطر داشته باشین که هرگونه استفاده و تغییر در این فایل ها طبق قوانین GPL3 آزاده!





بلاک‌چینوبکریپتوکارنسیblockchainوب۳
نوید گل پور هستم. استارتاپر و فعال حوزه بلاکچین. اینجا درباره اخلاقیات تکنولوژی، بلاکچین و تاثیرات اون‌ها بر دنیای پیچیده ما مطلب می‌نویسم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید