کلیشهها همیشه هم بد نیستند. بگذارید اصلا یک بار هم که شده با کلیشهها عشق کنیم. با همین جمله بروسلی که میگفت من از کسی که هزار ضربه را یک بار تمرین کرده نمیترسم، من از کسی میترسم که یک ضربه را هزار بار تمرین کرده. مصداقی بهتر از روبن برای این جمله پیدا میکنید؟ کسی که فن مرگبارش را هزاران بار تمرین کرده بود هر بار که آن را اجرا میکرد در عین تکراری بودن تازگی داشت. چه آن زمان که در چلسی تازه به دوران رسیده رانیری بود و چه بعدها که به رئال و بایرن رفت همیشه حریفانش را با همان یک فن ضربه فنی میکرد و بدل فنش را هیچ رقیبی بلد نبود.
هیچ وقت در عرصه باشگاهی در تیمی که دوستش داشته باشم بازی نکرد. چه آن زمان که در رئال بود و چه بعدها که به دشمن درجه یکم یعنی بایرن مونیخ رفت، اما نمیتوانستم دوستش نداشته باشم؛ او پسر سرزمین لالههای نارنجی بود. نه تنها فرزند هلند بود که بارها جامه منجی لالهها را به تن کرده بود. با همان قیافه سادهاش که به هر چیزی شبیه بود الامنجی. نه قد بلندی داشت و نه چهرهای که بتواند به آن بنازد. ساده بود، مثل فوتبالش. از سمت راست حرکت میکرد، نزدیک محوطه به عرض میزد و با هنرمندترین پای چپ زمان خودش چنان توپ را به جایی از دروازه میفرستاد که عنکبوت تار تنیده بود؛ مگر هر چند وقت یک بار آرتیستی پیدا میشد که توپ را سه کنج دروازه بفرستد؟
او اما خالق بزرگترین «ایکاش» زندگی من است. «ایکاش»ی که نه با رفتنش از یادم میرود و نه با گذر زمان. ۲۰ تیر ۱۳۸۹ بود که در ژوهانسبورگ روبن فرصت این را داشت که یک نفرین لعنتی را تمام کند. فرصت داشت تا توپ را از کاسیاس عبور دهد و به تور دروازه اسپانیا بدوزد تا دیگر هیچ کس به خودش جرأت گفتن اینکه «هلند شخصیت قهرمانی ندارد» را ندهد. اما روبن فقط همان یک فن را بلد بود. همان یک فن را بلد بود تا فرصت به آن نابی را هدر دهد تا دست لالهها سه بار از جام کوتاه بماند.
آن توپ را گل نکرد تا هلند هنوز هم «نایب قهرمانترین» باشد.
آقای ضربات تکراری روز گذشته کفشهایش را آویخت. سیصد و اندی گل زد و دلهای بسیاری را شاد کرد. من اما هنوز در دلم میگویم: «کاش هیچ گلی در دنیای فوتبال به ثمر نمیرسید اما روبن آن توپ را به تور دروازه میچسباند».
ما طرفداران هلند هزار بار این صحنه را تصور کردهایم: «روبن با یک چیپ ناز از آن صحنه سربلند بیرون میآید و جیوانی جام را بالای سر میبرد» و ما امروز روبن را بیش از همیشه دوست داریم.