این جریانی که ایجاد شده برای اینکه یک سری امور فقط مربوط به مدیران نیست و هر کسی در هر سطحی می بایست یک سری مهارت هایی که قبل از این مطابق برداشت های عموم مخصوص لایه مدیریتی بود، را داشته باشد، خیلی خوب است. اینکه هر کسی می تواند یا می بایست مدیر باشد تا بتواند مسیر توسعه ای خوبی داشته باشد. امروز یک مقاله در HBR خواندم که به یکی از این مهارت ها اشاره کرده بود. مهارت تقکر استراتژیک. خلاصه و برداشتی از این مقاله را آورده ام:
اگر معتقدید که تفکر استراتژیک فقط مختص مدیران ارشد است، دوباره فکر کنید. تفکر استراتژیک می تواند و باید در هر سطحی از سازمان اتفاق بیفتد. این یکی از آن قسمت های نانوشته همه شرح وظایف هاست. شاید شما هم در محیط کارتان شنیده اید که بزرگ فکر کن، اگر اینطور هست پس باید 4 مهارت را در خودت تقویت کنی:
- اول اینکه حواستان به مسائلی که در کارتان هست باشد و به مشکلاتی که در کارتان ایجاد می شود توجه کنید. فعالانه با همکاران تان در شرکت تان یا در صنعتی که هستید، در موردش صحبت کنید و یافته هایتان را به اشتراک بگذارید. متوجه تاثیری که کارتان و اطلاعات تان در تصمیم گیری استراتژیک در سطح کلان سازمان می گذارد باشید.
- توانایی دوم پرسیدن سؤالات سخت مانند: «موفقیت در سال اول چگونه است؟ چه چیزی می تواند تأثیر منفی در نتیجه کار بگذارد؟ علائم اولیه موفقیت یا شکست چیست؟»
- در مرحله بعد، برقراری ارتباط درست در خصوص موضوعات استراتژیک است. بتوانید طوری مسائل را مطرح کنید که کسانی که حرف شما را می شنوند یا شما را می خوانند، متوجه حرف اصلی شما بشوند و به مسائل حاشیه ای توجه نکنند. در واقع بتوانید استراتژیک صحبت کنید و شنیده بشوید.
- در نهایت، در برنامه شلوغ خود برای تأمل وقت بگذارید. از رفتن به جلساتی که نیازی به شرکت در آنها ندارید، خودداری کنید و زمانی را بری فکر کردن در تقویم تان مشخص کنید. اول ممکن است براساس مفروضات تان این چالش را داشته باشید که فکر کردن، کار کردن نیست ولی وقتی نتیجه فکر کردن تان این باشد که مسائل مختلف را در سطوح متفاوت و بالاتر می بینید و به آن می پردازید، برایتان سخت نخواهد بود.