?چای «منبع» هند نبود، انگلیس به یکی از منابع هند تبدیلش کرد.
انگلیس فهمید هند پتانسیل کشت این گیاه را دارد.
انگلیس بذر چای را قاچاقی به هند آورد.
انگلیس چای بومی هند را توسعه داد، و انحصار چین را شکست.
?اما حتی اگر چای تولید بومی خود هند بود، باز هم هند نمی تونست از پس چین بر بیاید، چون مدیریت انگلیس داشت آن تجارت را هدایت میکرد.
?در مورد الماس آفریقا هم داستان مشابهی وجود دارد. حالا بگذریم که کلا درباره سهم همه این محصولات در ثروت کشور استعمارگر اغراق شده است. بسیاری فعالان اقتصادی هیچوقت در عمر خود رنگ آن الماسها را هم ندیدند.
ولی فرض کنیم یک مشت الماس وارد کشور شد، وقتی نیروی مولد وجود ندارد چکار میتوانید با آن انجام دهید؟ جز اینکه درون صندوقچهتان قایمش کنید؟
من الماسی به اندازه یک گردو هم داشته باشم و حاضر باشم بدم به یک تعمیرکار، نمیتونم در تهران کسی را بیابم که گیربکس بیامو را باز کند، عیبیابیکند، عیبش را برطرف کند و دوباره آن را ببند.
?صرف منابع مفت، کشوری را ثروتمند نمیکند، مثالی غولپیکرتر از ایران لازم دارید؟