دیروز به شکلی عجیبی زندگی تو گوشی بهم زد و امروز هم تکرار کرد. تمام ۱۰ سال گذشته خوندم و نوشتم، درباره کتاب، درباره سیاست، درباره اجتماع، درباره جهان. اما دیروز و امروز خالیام از کلمه. تو پادکست «ناوکست» که کتاب «انسان خرمند» رو توضیح میده خوب گفت که گندم آدم رو اهلی کرد نه انسان گندم رو. کار منو اهلی کرده، نه من کار رو. خوب فهمیدید که داستان گندم به قاعده عمر جهانه! یاوه میگم و پرتوپلا. شاید آره؛ شایدم نه. کسی چه میدونه من مثل مسمار همه این اوبژههای پراکندهام. من شدم جمع اضداد.