سلام. امروز با دومین روز از کارآموزی در شرکت تکنوسان همراه شما هستم!
جذابیت امروز بیشتر به تعریف و تمجید ها و البته شکایت ها و تخریب روحیه های آقای یوسفی بود *_*
اول کلاس ایشون شروع کردن به اشکال گرفتن از مقاله های ارسالی دیروز که تمرینامون به حساب میومد (خب بزارین بگم پستی که دیده بودید و خوشتون اومده بود صرفا یک تمرین ساده بوده و من اصلا انتظار لایک و کامنت نداشتم ازش! و وقتی امروز اقای یوسفی بهش اشاره کرد اومدم نگاه کردم:) و واقعا ممنونم که با این سایت خوب آشنا شدم و تجربه های خیلی بیشتری پیدا کردم در نتیجه فکر کنم تا آخر کارم هر روز براتون خاطره بنویسم!!)
صحبت های ایشون و ایرادهایی که میگرفتن یجوری بود که نمیدونستی الآن داره راجع به تو حرف میزنه و این مشکل تو بوده یا نه! این قضیه اول برام یکم اذیت کننده بود... نه که خیلی ذوق داشتم و با انرژی زیاد اومده بودم توی این کار دوست داشتم ازم تعریف بشه!
بعد که بیشتر فکر کردم دیدم این موضوع نه تنها اذیت کننده نیست بلکه یجورایی توانایی مدیریت آقای یوسفی رو میرسونه و البته خب خیلی هم جذابه! چون هم کنجکاوت میکنه راجع به کارت فکر کنی و ببینی تو هم مشمول حرف ها و ایراد ها میشی یا خیر! هم اینکه راجع به ایرادهای احتمالی فکر میکنی چون کمتر کسی به ایرادهایی که به بقیه گرفته میشه گوش میده (شاید هم فقط به اونهایی که داشته فکر کنه و ایرادهایی که میتونسته داشته باشه و شاید توی آینده براش پیش بیاد رو اصلا در نظر نگیره. و البته برعکس!) البته به جز اینکه بیان ایرادهای افراد توی یک جمع به صورت انفرادی خودش (شاید)! میتونه عواقبی هم داشته باشه...
موضوع بعدی صحبت های آقای یوسفی راجع به تجربه هاشون بود (که خب تجارب کلا خیلی با ارزشه... از نظر من) که خب هم یک دید کلی به آدم میداد هم اگه دقت میکردی خیلی راز و پند های مدیریتی، اقتصادی، بازاریابی و کلی چیز دیگه داشت!
:) البته شوخ طبعی به موقع آقای یوسفی هم تو زمینه سر نرفتن حوصلمون و خواب رفتن مغزمون بی تاثیر نیست! و خب شاید اینه که صحبتاشونو جذاب میکنه!!!
و در آخر با تمرینی که بهمون دادن و البته صحبت هایی که دیدمون رو راجع به فقط دیدن یک محصول و ویژگی هاش کاملا بهم میریخت، رفتند سراغ تعریف و نقد تکی نوشته هامون!
که حرف هاشون برای مقاله من شامل تقریبا همون کامنتی که برام گذاشتن (برای پست قبلی) و یسری اطلاعات راجع به رشته های علوم پایه و البته فیزیک میشد که خب نشون میده متن من رو کامل و با دقت خوندن و البته یادشون مونده (البته همه ی متن ها رو)!
پست بعدی تمرین امشبه! ما باید یک محصول (که خب «پاور بانک مدل NEST II شرکت کانفلون»ـه) برای دو مخاطب به صورت جدی و اداری و تخصصی، و دوستانه و راحت معرفی کنیم!
