من ابتدا قصد داشتم یک متن جدید و یادداشت تازه بنویسم، اما بعد فکر کردم شاید بتوانم با یک مقدمه، به دو سؤال اول پاسخ دهم و آنها را بررسی کنم.
همهچیز از هفته گذشته تا امروز تغییر کرده است؛ حتی، شاید مسیر زندگی من!
نمیدانم سرانجام یادداشتی که مشغول نوشتن آن هستم به کجا ختم خواهد شد و حتی مطمئن نیستم این کلماتی که کنار هم میچینم به تحلیل شباهت دارد یا نه. گمان میکنم در نهایت ملغمهای از یادداشت، تحلیل، و گزارش خواهد شد. وضعیت فعلیام شبیه پیرمرد داستان غصه چخوف است که دنبال گوش شنوایی برای حرفهایش میگردد.
آن سازمان و قرارداد به مثابه آزمایشگاه کثیفی است که کوروش علیانی میگوید؛ همان Dirty Laps. در یادداشت پیشینم به تحریمها اشاره کردم و نگرانیها درباره از دست رفتن امنیت را بررسی کردم. پس از نوشتن آن یادداشت، تلاش کردم موضوع را بیشتر درک کنم. اولین مرجع من توئیتر بود، جایی که با اظهارنظرهای آقای آملی لاریجانی درباره پذیرش پالرمو آشنا شدم؛ و همینجا بود که همهچیز شروع شد!
قرارداد FATF شامل ۴۲ راهکار است که تاکنون ۴۰ مورد آن توسط ایران پذیرفته شده است. اما تمام بحث و جدالها بر سر دو معاهدهی پالرمو و CFT است. جالب اینکه، ایران و کره شمالی تنها کشورهایی هستند که در لیست سیاه FATF قرار دارند.
آقای آملی لاریجانی میگوید ایران بهزودی پالرمو را با حق تحفظ میپذیرد. اما مسئله اصلی، معاهده CFT است. پالرمو به جرائم سازمانیافته میپردازد؛ گرچه خطراتی دارد، اما فعلاً قصد بحث درباره آن را ندارم. تنها نگرانیام این است که آیا «حق تحفظ» ایران در پالرمو واقعاً پذیرفته میشود؟
از سوی دیگر، مسئله CFT پیچیدهتر است. این معاهده اجازه هیچگونه کمک مالی به محورهای مقاومت را نمیدهد. از نگاه بسیاری از کشورهای عضو FATF، سازمانهایی مثل حزبالله و حتی سپاه بهعنوان سازمانهای تروریستی شناخته میشوند و CFT جلوی هر نوع کمک به آنها را میگیرد. آیا ایران این معاهده را خواهد پذیرفت؟ احتمال آن کم است، اما صفر نیست./ البته هنوز به طور رسمی و واضح به این موضوع اشاره نکردهاند اما کشورهایی مانند استرالیا و کانادا حتی سپاه را هم تروریست خواندهاند و ما با پدیرش این معاهده تقریبا باید تمام سردارانمان برای بازجویی به این سازمان تحویل دهیم!
میگویند پذیرش FATF میتواند به کاهش تحریمها کمک کند. اما باید دقت کنیم که تحریمهای اولیه بیشتر بر نهادها متمرکز است و FATF روی تابعیت تأثیر میگذارد. به این معنا که تا زمانی که ایران در لیست سیاه FATF باشد، شهروندان ایرانی در تجارتهای بینالمللی و حتی افتتاح حساب بانکی با مشکل روبهرو خواهند بود. بااینحال، بررسیها نشان میدهد که سالهاست تحریمهای ثانویه آمریکا همین محدودیتها را ایجاد کرده است و عملاً لیست سیاه FATF تأثیر چندانی ندارد. بنابراین، وعده بهبود مالی از طریق FATF بیشتر شبیه ماسکی برای تحمیل این معاهدات است.
همچنین با فرض بر اینکه پذیرش FATF میتواند روابط مالی ایران با جهان را بازتر کند، باید در نظر بگیریم برای برخی از شرکتهای استارتاپ داخلی که در شرایط محدودیت شکل گرفتهاند، این موضوع چالشبرانگیز خواهد بود. رقابت آزاد با نمونههای خارجی ممکن است به تعطیلی این شرکتها و افزایش بیکاری منجر شود.
در جمهبندی این دو سوال باید مطرح کنم که به نظر من دولت فعلی با توجه به شعاری که دارد میتواند از این صحنه بازی طوری ماهی بگیرد که حتی زمینهای برای نشستن پشت میز مذاکره با آمریکا را نیز فراهم کند. اما هنوز مسائل زیادی باقیمانده است که در پاسخ به سوالات بعدی به آنها نیز اشاره خواهیم کرد.
* منابع این هفته بیشتر از صحبت با اساتید و بررسی سندهای اصلی این حوزه بوده است.