فیلم Her نقدی عمیق از اتکای فزاینده جامعه معاصر به فناوری برای برآوردن نیازهای عاطفی و اجتماعی ارائه میدهد. این فیلم آیندهای را به تصویر میکشد که در آن انسانها آنقدر در زندگی دیجیتالی خود غوطهور میشوند که بهطرز بیمارگونهای به فناوری روی میآورند تا به نیازهای عاطفی و اجتماعی خود(کارکردی که اساسا از تعاملات واقعی، رودررو و مابین انسانی انتظار میرود) پاسخ دهند که غالبا به بهای تعاملات واقعی انسانی تمام میشود.
فیلم Her اسپایک جونز در سال 2013 یک کاوش تفکر برانگیز در مورد عشق، تکنولوژی و ماهیت در حال تحول روابط انسانی در عصر دیجیتال است. این فیلم که در جامعهای نزدیک به آینده می گذرد، بر روی تئودور تومبلی، نویسندهای تنها تمرکز دارد که رابطه عاطفی عمیقی با یک سیستم عامل هوشمند مصنوعی به نام سامانتا برقرار میکند.
فیلم Her از طریق به تصویر کشیدن این رابطه نامتعارف، سؤالات مهم جامعه شناختی را در مورد تأثیر فناوری بر صمیمیت، هویت و ماهیت ارتباطات انسانی در دنیایی که به سرعت در حال تغییر است، مطرح میکند.
یکی از برجستهترین جنبههای فیلم Her، بررسی راههایی است که فناوری از طریق آنها میانجیگری روابط انسانی را برعهده میگیرد. این فیلم جامعهای را نشان میدهد که در آن فاصله افراد از هم به طرز چشمگیری زیاد میشود و برای برآوردن نیازهای عاطفی خود به رابطهای دیجیتالی و تعاملات مجازی تکیه میکنند.
رابطه تئودور با سامانتا، در حالی که عمیقاً صمیمی است، پارادوکس ارتباطات مدرن را برجسته میکند:
توانایی برقراری ارتباط بدون محدودیت با هرکس، در هر مکان و هر زمان، در حالیکه هنوز عمیقا احساس تنهایی میکند.
این مضمون میتواند منعکسکننده مفهوم جامعهشناس شری ترکل[1] از "تنها در کنار هم" قلمداد شود، که در آن افراد به دلیل غوطهور شدن در فناوری دیجیتال از نظر فیزیکی حضور دارند اما از نظر احساسی از هم جدا هستند.
شری تورکل -"تنها درکنار هم"
شری تورکل، جامعهشناس و روانشناس، در کتاب خود با همین نام، ایده «تنها در کنار هم» را مورد بحث قرار میدهد. این مفهوم به موقعیت متناقضی اشاره دارد که در آن افراد از نظر فیزیکی به یکدیگر نزدیک هستند، اما از نظر احساسی از هم دورند، زیرا در دستگاههای دیجیتال خود غرق شدهاند.
فیلم Her این مضمون را به وضوح نشان میدهد: تئودور در دنیایی زندگی میکند که در آن مردم دائماً با وسایل شخصی خود در تعامل هستند و اغلب تعاملات واقعی انسانی حضور پررنگی ندارد. رابطه او با سامانتا، یک هوش مصنوعی، نماد این پدیده است. در حالی که سامانتا همراهیِ عاطفی و شبیهسازی یک ارتباط را فراهم میکند، او هنوز یک موجود غیرانسانی است و تکیه تئودور به او در نهایت او را از روابط انسانی معنادار دور میکند.
ایده تورکل هم به این موضوع اشاره میکند که فناوری، در حالی که توهم همراهی را ارائه میدهد، در واقع میتواند منجر به انزوای عاطفی بیشتر شود، زیرا افراد به جای ایجاد ارتباط عمیق با دیگران، بیشتر به دستگاههای دیجیتال خود وابسته میشوند.
شری تورکل در کتاب خود به این سوال میپردازد که در عصر ماشینهای هوشمند، انسان بودن چه ویژگی خاصی دارد؟
فیلم Her با به تصویر کشیدن دنیایی که در آن مردم برای همراهی به هوش مصنوعی روی میآورند، نگرانیهای گستردهتری در مورد فرسایش ارتباطات واقعی انسانی را نشان میدهد. از نظر جامعهشناختی، میتوان این را تفسیری درباره بیگانگی و مسخ شخصیت نیز دانست که میتواند ناشی از زندگی در جامعهای با تکنولوژی بالا باشد.
این فیلم نشان میدهد درحالیکه فناوری میتواند آسایش و راحتی فراهم کند، ممکن است به تضعیف پیوندهای اجتماعی سنتی نیز کمک و افراد را بیشتر منزوی و از یکدیگر جدا کند.
کارل مارکس - مفهوم ازخودبیگانگی
فیلم Her علاوهبر کاوش در پیامدهای فناوری بر هویت و روابط فردی، به موضوعاتی همچون مصرفگرایی و کالاییسازی احساسات نیز میپردازد. سامانتا، به عنوان محصولی که برای رفع نیازهای عاطفی تئودور طراحی شده، نمایانگر کالاییسازی صمیمیت در جامعه سرمایهداری است. با چنین دیدگاهی، پرسشهای مهمی در بعد اخلاقیِ تولید و بازاریابی محصولاتی که مرز بین انسان و ماشین را محو میکنند، و راههایی که این محصولات درک ما از عشق و روابط را شکل میدهند، مطرح میشود.
این فیلم دعوتنامهای است برای مخاطب به اندیشیدن در مورد عواقب کالاییکردن احساسات و خطرات بالقوه اجازه دادن به فناوری برای تسلط بر صمیمیترین تجربیات. با ورود مفاهیمی همچون مصرفگرایی و کالاییسازی، تئوری ازخودبیگانگی کارل مارکس که در اصل برای نظامهای کارگری و اقتصادی بهکار می رفت، می تواند در نقد و بررسی قلمرو عاطفی و اجتماعی فیلم Her نیز تعمیم یابد.
مارکس استدلال کرد که در یک جامعه سرمایهداری، کارگران از کار و محصولاتی که ایجاد میکنند و انسانیت خود بیگانه میشوند. در این فیلم اگرچه بیگانگی تئودور از کارش نیست، اما ما شاهد بیگانگی تئودور از تجربیات و روابط اصیل انسانی هستیم. شغل او شامل نوشتن نامههای شخصی برای دیگران است؛ کاری که او را از تجربه و بیان احساسات واقعی دور میکند. این بیگانگی در رابطه او با سامانتا تشدید میشود، رابطهای که گرچه به ظاهر رضایتبخش است، اما در نهایت چیزی جز جایگزینی برای ارتباط واقعی انسانی نیست.
مفهوم بیگانگی در اندیشه کارل مارکس بیانگر بیگانگی انسان در وجوه مختلف، بیگانگی از خود، بیگانگی از کار، بیگانگی از طبیعت، بیگانگی از انسانهای دیگر است.
در فیلمHer این مسئله که چگونه فناوری میتواند این بیگانگی را با ارائه روابط شبیهسازی شده تشدید کند، مورد نقد قرار میدهد. روابطی که اگرچه راحت و در دسترس هستند، اما فاقد عمق و درک متقابلی هستند که مشخصه تعاملات واقعی انسانی به شمار میروند.
کلام آخر از نقد و بررسی فیلم Her
با بهکارگیری، بسط و تعمیم مفاهیمی همچون ایده «تنها در کنار هم» شری ترکل- جامعهشناس و روانشناس- و مفهوم ازخودبیگانگی کارل مارکس میتوان گفت فیلم Her تفسیری انتقادی از تأثیرات فناوری بر روابط انسانی و ساختارهای اجتماعی ارائه میدهد. این فیلم نشان میدهد با ادغام فناوری در زندگی ما، خطر از دست دادن ارتباط با جنبههای اساسی تعامل و هویت انسانی وجود دارد.
از این منظر پرسشهای مهمی در مورد پیامدهای بالقوه جایگزینی ارتباطات واقعی با ارتباطات مصنوعی و راههایی که این تغییر ممکن است ادراک ما از واقعیت، هویت و رضایت عاطفی را تغییر دهد، مطرح میشود. فیلمHer یک داستان هشداردهنده را به تصویر میکشد و بینندگان را ترغیب میکند که پیامدهای جامعهشناختی و روانشناختی وابستگی فزاینده ما به فناوری و اهمیت حفظ ارتباطات انسانی اصیل در دنیای دیجیتالی رو به رشد را در نظر بگیرند.
فیلمHer یک کاوش قدرتمند از پیامدهای جامعهشناختی فناوری بر عشق، هویت و ارتباطات انسانی است. این فیلم از طریق به تصویر کشیدن رابطه تئودور با سامانتا، تفسیری تکاندهنده درباره پیچیدگیهای صمیمیت در عصر دیجیتال ارائه میکند و بینندگان را به چالش میکشد تا پیامدهای اجتماعی و اخلاقی گستردهتر اتکای فزاینده ما به فناوری را در نظر بگیرند.
[1] Sherry Turkle