نازنین رجایی
نازنین رجایی
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

زن در تاریخ اروپا؛نقیصه یا قدیسه؟

  • قسمت اول


در قرون وسطی زنانی که سواد داشتند جادوگر نامیده می‌شدند که مجازاتشان سوزانده شدن یا خفه شدن در آب بود ؛ زن پارسا زنی بود که پیرو سخنان شوهر و کشیش باشد و وظیفه اصلی او فرزندآوری و خانه داری بود
در قرون وسطی زنانی که سواد داشتند جادوگر نامیده می‌شدند که مجازاتشان سوزانده شدن یا خفه شدن در آب بود ؛ زن پارسا زنی بود که پیرو سخنان شوهر و کشیش باشد و وظیفه اصلی او فرزندآوری و خانه داری بود



آیا زن انسان است..؟

همین سوال کافی‌است تا متوجه شویم زنان اروپایی در قرون وسطی و رنسانس چه راه طولانی‌ای برای رسیدن به حقوقشان در پیش داشتند..!

در اوایل عصر رنسانس در ایتالیا دوباره بحث انسان شناسی شروع شد و اینجاست که به بحث جنسیت میرسیم، طبق قصه‌ای که ادیان نقل میکنند( مسیحیت و یهودیت) دلیل هبوط آدم ( نافرمانی از دستور خدا و تبعید به زمین) حوا بود؛ طبق پیدایش در انجیل، آدم از خاک بود و حوا از دنده آدم خلق شد..!

اینجاست که تلنگری میخوریم

پس حوا از آدم و برای آدم خلق شده؟ بله! حداقل طبق باور بیشتر کشیشان مسیحی در قرون وسطی و رنسانس نه تنها جواب این سوال مثبت هست، بلکه حوا دلیل ذلیلی آدم در پیشگاه خدا بود و بار این گناه همواره بر دوش دختران حوا سنگینی میکرد؛ برای مثال طبق گفته ترتولیان زنان دروازه ورود شیطان هستند و یا پاپ اینوکنتیوس سوم در اثر ”ذلالت بشر” منظورش از ذلالت همان جنس مونث است..!

در کل پدران کلیسا در جواب سوال ”زن چه موجودی‌است؟” اینگونه پاسخ میدادن:

دشمن صمیمیت، شرارت گریز ناپذیر، طبعاً اغواگر، هراس انگیز در خانه، مصیبت دل انگیز، ذاتاً شر

اما آیا فقط کشیشان و مذهبیان پیرو مسیحیت همچنین تفکراتی رو داشتند؟ مسلما با گفتن «بله» به این سوال در حق جناب ارسطو و فیلسوفان پیرو او کم لطفی کردیم! این فیلسوف بزرگ زنان رو “خطای طبیعت” میدونست و اونها رو “نقیصه” یا “مرد ناقص” به حساب میاورد و البته که نهایت لطف امثال ارسطو و برخی پدران کلیسا به زنان تاکید بر اهمیت نقش ویژه اونها در خانه بود؛ برای مثال توماس آکوئیناس زن و مرد به یک اندازه خداگونه میدید و معتقد بود هر دو قدرت نجات بخشی مشابهی دارند اما همین ها هم فقط تحت سروری مردان امکان پذیر بود!


(خلاصه داستان اینکه دختران اروپایی حوا راه درازی در پیش داشتند تا به آنچه مستحقش هستند برسند)

البته که گاهاً عیب های زنان مورد تخفیف قرار میگرفت و آنها دیگر نه تنها دروازه شیطان نبودند بلکه در صورت پاکدامنی و پرهیزکاری “عروس مسیح” هم خطاب می‌شدند؛ اما واقعیت تلخ اینجاست که باز هم لطفی در حق زنان نشد چرا که این صفات انتزاعی و مغلطه آمیز صرفا پوششی بود بر بحث عریان ضد زن بودن مسیحیان…

این باورهای ضد و نقیض موجب ظهور اشعار اشراف تروبادور شد که خواستار بانوی نجیبی بودند که تنهایی فیزیکی و دوشیزه بودنش شرط علاقه آنها به او بود؛ این اشعار تاثیر عمیقی بر فرهنگ اروپاییان گذاشت و به طور خلاصه کشیشان برای سرپوش گذاشتن بر حقیقت ضد زن بودن کتب مقدس و پدران اعظم کلیسا دست به دامن مغالطه هایی شدند که در ظاهر شاید زیبا بود اما در عمل باز هم جسم زن را خواستار بود و به توانایی های ذهنی آن توجهی نمیکرد


در واقع هر جایی از تاریخ؛ مردان، زن و زنانگی را تعریف کردند، دقیقا همانجا نقطه شروع ظلم به زنان بود


(ادامه دارد…)


قرون وسطیرنسانسزنان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید