دیروز که مشغول پرسه‌زنی در خاطرات کاری‌ام بودم، به این فکر می‌کردم که در هر دوره‌ای که حس فرسودگی شغلی به روحم رخنه کرد، چه علت یا علت‌هایی در ایجادش دخیل بوده‌اند.?
در این فهرست مهم‌ترین‌هایش را به‌صف کردم، تصمیم گرفتم با شما هم به اشتراک بگذارم و نظرات دوستان حاضر در صحنه را جویا شوم. ادامه این لیست را شما تکمیل کنید.?
▪️ابهام در نقش فرد و جایگاه شغلی در سازمان
▪️کمبود فرصت رشد و پیشرفت شغلی
▪️متحمل‌کردن نقش‌های متعدد به نیروها
▪️سختی و غیرمنعطف‌بودن شرایط کاری
▪️ارتباط از بالا به پایین در محیط کار
▪️توجه‌نکردن مدیران به نظرات نیروها
▪️بازخوردنگرفتن‌های به‌موقع و به‌جا
▪️تشویق‌نشدن بابت عملکرد مناسب
▪️استقبال‌نشدن از ایده‌ها و خلاقیت
▪️ایجاد چالش و درگیری متعدد بین همکارها
▪️عدم هم‌خوانی نقش شغلی و میزان درآمد
▪️فضای کاری بسیار خشک و سنگین
▪️عدم آموزش‌های موثر برای نیروها
▪️اجبار و تحمیل نظرات در کار تیمی
▪️هم‌خوانی‌نداشتن‌های ارزش‌های سازمان با ارزش‌های فردی نیروها
البته ممکن است تمامی این موارد برای همه به یک اندازه اهمیت نداشته باشد و هر کسی شاخص‌های منحصربه‌فرد خودش را دارد؛ اما برای من پررنگ‌ترین‌هایش این‌ها بودند.?
❓️چه عواملی روح پرشور و مشتاق کاری تو را دچار فرسایش می‌کند؟ دیدگاهت را برایم بنویس ?
●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●
● این داستان: میزان حساسیت سنسورهای ترک محل کار :)
#نازنین_تراب_نژاد
#فرسودگی_شغلی
