شاید تصور صبحی که بیدار شویم و شبکههای اجتماعیمان کار نکند، بسیار ترسناکتر از چیزی است که ۶ سال پیش فکر میکردیم. سالها قبلتر اگرچه کوسههای بازیگوش بسیاری بودند که این فیبرهای خفته در اعماق دریا را میخوردند، تا ما بدون اینترنت شویم، اما سالهاست که کوسهها مدیریت شدهاند.
این روزها یک نگرانی نوظهور به مجموعهی نگرانیها افزوده شده است: تحریم اینترنت!
۵ سناریو برای تحریمهای جدید اینترنت قابل تصور است، و البته تقریبا هیچکدام منجر به قطع اینترنت نخواهد شد! هر کدام از این ۵ سناریو به صورت ساده و خلاصه و البته به زبانی غیرفنی توصیف شدهاند.
سایتها و دادههای مختلف در سرورهای مختلفی در جهان بارگذاری میشوند. زمانی که کاربر تلاش میکند تا به یک پایگاه یا سایت وصل شود، در حقیقت درخواست خود را اعلام میکند و این درخواست به سمت به پایگاه یا سروری میرود که دادهها روی آن وجود دارد. سپس دادهها از روی آن پایگاه یا سرور فراخوانی میشوند.
به این ترتیب در هر زمانی، مقداری داده از روی سرورهای ایران خارج میشود و مقداری داده از روی سرورهای خارجی به سمت داخل وارد میشود. در انتهای ماه یا دورههای زمانی مشخص این مقدار داده وارد شده از دادههای خارج شده کسر میشود و مابهالتفاوت به شرکتی که خدمات را فراهم کرده است، پرداخت میشود.
حالا اگر کشوری مانند آمریکا اعلام کند که تبادل مالی میان ایران با کشورهای ارائهدهندهی خدمات اینترنت ممنوع است، در حقیقت این خریدار ایرانی میتواند به صورت جبران داده یا سایر روشهای مبادله، بدون نیاز به پرداخت پول، داده دریافت نماید. به عبارت دیگر در بدترین حالت اینترنت قطع نمیشود، بلکه ممکن است پهنای باند تحت تاثیر قرار گیرد. دادههای میزبانیشده در داخل کشور، که اساسا با مشکل خاصی روبهرو نخواهند شد، مثلا خدمات بانکداری، یا سایتهای پخش فیلم دارای مجوز یا خدمات دولتی تقریبا بدون مشکل به فعالیت خود ادامه میدهند.
در این وضعیت نیز خریدار ایران میتواند از روشهای مختلفی به تبادل داده اقدام نماید، روشهایی که بخشی از آن را حدس میزنید و بخشی دیگر را میگذاریم برای روزی که قرار است اجرا کنیم!
دامنههای سطح بالا (Top Level Domain: TLD) یعنی همان پسوند دامنهها مانند .Com یا .Net که در انتهای نام یک دامنه میشنوید. دامنههای سطح بالای کشوری یا ccTLD همان پسوندهای مربوط به یک کشور است، مانند .ir که مربوط به دامنههای ایرانی است. فرض کنید آمریکا اعلام کند که دامنههای .ir تحریم است، یعنی هیچ سروری در هیچ دیتاسنتری نمیتواند میزان دامنههای .ir شود یا نمیتواند خدماتی را از ارائهدهندگان خدمات دریافت نماید. البته در چند روز نخست اندکی اختلالات وجود خواهد داشت، اما مشکل کوتاهمدت است. اولا در این وضعیت کسانی که داخل کشور هستند، میتوانند بدون مشکلی از سایتها و پایگاههایی که در داخل کشور میزبانی میشوند، استفاده نمایند.
حتی در هفتههای گذشته این مورد به صورت یک حالت فرضی در کشور پیادهسازی شد و مشکل جدی ایجاد نشد. حتی بانکها برای ساعتی به صورت فرضی در چنین وضعیتی تست شدند و مشکلات احتمالی رفع شدند. پس در این صورت مشکل در چند روز نخست خواهد بود و زمانی که دامنههای .ir اقدام به انتقال میزبانی خود به داخل کشور میکنند.
در این سناریو البته احتمالا دیتاسنترهای ایرانی کارشان اندکی رونق نیز خواهد گرفت.
این وضعیت نیز مشابه با وضعیت سناریوی ۲ است و تنها زمانی برای انتقال میزبانی به ایران نیاز است. در این وضعیت نیز مردم با مشکلات زیادی روبهرو نخواهند شد، اما کسبوکارهایی که به خارج از ایران سرویس میدهند، نمیتوانند به خوبی قبل چنین خدماتی را ارائه دهند.
زمانی که کاربری متقاضی اتصال به یک سایت خارجی میشود، یک سری از فعالیتها برای هدایت کاربر به سروری که میزبان آن سایت یا خدمت است، انجام میشود. به عبارت سادهتر یک سری هدایتهایی لازم است تا کاربر را به همان سایتی که اعلام کرده است و در جایی در این دنیا قرار دارد، برساند. در این فرآیند سرورهای خاصی (Root name server) برای هدایت کردن و تطبیق نام دامنه با آدرس آن سرور یا IP مورد استفاده قرار میگیرند. حالا فرض کنید که آمریکا بخواهد نام هر سایتی که مالک ایرانی دارد یا .ir است از روی این سرورهایی که هدایت میکنند، حذف کند. یعنی وقتی کاربر متقاضی اتصال به یک سایت یا پایگاه مشخص ایرانی میشود، در میانهی راه گم میشود، چون ابزارهایی که قرار است هدایت کنند، آدرسها یا نامهای مربوط به آن سایت را از دست دادهاند. این سناریو نیز هرچند بر خلاف حقوق بینالملل و حتی حقوق بشر است، و تقریبا یک اعلان جنگ به جهان، و نه ایران است، اساسا به لحاظ فنی نیز بسیار پیچیده است، یا به عبارت دیگر حتی امکانپذیر نیست.
این سرورهای هدایتکننده در جهان توزیع شدهاند و به صورت مرتب اطلاعات همدیگر را خوانده و تکمیل میکنند. در این صورت اگر تنها یکی از این سرورها چنین نکند، سایر سرورها به صورت اتوماتیک، کمبود اطلاعات خود را از دیگری میخوانند.
در جهان ۱۳ سرور اصلی با تعداد زیادی نقطه توزیعیافته وجود دارد و اساسا کسی مالک یا حاکم آنها نیست. غیر از آنکه این تحریم از جنس مالی نیست. در یک کلام نه تنها این تحریم ریسک بزرگ برای آمریکا است، بلکه از لحاظ فنی تقریبا امکانناپذیر و از لحاظ اختلال نیز دارای دامنهی تاثیراتی فراتر از ایران است.
هر سایت یا اپلیکیشن یا پایگاه دادهای، از خدمات متنوعی از سایر شرکتها استفاده میکند. مثلا وقتی شما سایت شرکت خودتان را راهاندازی میکنید، یک شرکت به شما خدمات ایمیل میدهد، یک شرکت دیگر به شما خدمات نقشه میدهد، دیگری به شما خدمات امنیت در مبادله اطلاعات (SSL) میدهد و .... حالا تحریم اصلی آمریکا، در تمامی سالهای گذشته آن بوده است که این خدمات مبتنی بر وب را برای سایتهای ایرانی تحریم کرده است.
به یاد دارید که مثلا اپلیکیشنهای ایرانی از روی بازارهای فروش اپلیکیشن حذف شد. مثلا در App-Store اپلیکیشنهای زیادی از ایرانیان حذف شد.
واقعیت آن است که این تحریمها جدید نبوده و سالهای سال است که ایران تحت چنین تحریمهایی بوده است. تحریمهایی که برای نخستین بار نیست و همیشه راهحلهایی برای آن تولید شده است.
در کوتاهمدت، مشکلی جدی برای اینترنت ایرانیان روی نخواهد داد. در بلندمدت نیز تحریمها تاثیر جدی نخواهند گذاشت. اما واقعیت آن است که تنها راه برای کاهش همین تاثیرات نیز سرمایهگذاری در زیرساختها بوده و هست. مثلا اگر شرکتهای بزرگ خارجی در ایران دیتاسنترهای خود را به صورت مشترک با ایرانیها تاسیس کرده بودند، هر ۵ سناریوی تحریمی که گفته شد، بیش از اینها ناکارآمد شده بود. واقعیت آن است که هرچه کشوری خود را از جامعهی جهانی مجزا کند، آسیبپذیری آن بیشتر خواهد بود.
رشد زیرساختی که در طول دولت اول روحانی روی داد، میزان آسیبپذیری را به شدت کاهش داده است. اگر وضعیت ما مشابه با سال ۹۲ بود، میزان آسیبپذیری قابل مقایسه با وضعیت اکنون نبود! تحلیل اشتباه آن است که کشوری بخواهد میزان وابستگی خود را به کشورهای دیگر کاهش دهد؛ و به صورت وارون تصمیم درست آن است که هم میزان دادههای ورودی بالا باشد و هم میزان دادههای خروجی! در این صورت است که تحریمها کاملا بدون تاثیر میشوند و اساسا هیچ کشوری در فکر تحریم ما نخواهد رفت.
تحلیل اشتباه دقیقا از جایی شروع میشود که فکر کنیم اگر ما اینترانت ملی داشته باشیم، آنگاه در برابر تحریمها پایدارتر میشویم! این استدلال یک کلاهبرداری خطرناک است. پایداری در برابر تحریمها بر خلاف ادعاهای سادهانگارانه زمانی خواهد بود که همزمان هم میزان دادهی ورودی و هم خروجی افزایش یابد؛ یا به عبارت دیگر ما جهانیتر شده باشیم. وقتی دیتاسنترهای بزرگ در ایران باشند، زمانی که از لینکهای متعدد و متنوعی جریان داده میان ایران و سایر نقاط جهان در جریان باشد، هر نوع تحریمی اختلال در سایر کشورها را افزایش میدهد!
امروز تهدید آمریکا خطری جدی برای ایران نیست، اما برای بیاثر کردن کامل هر تحریم یا حتی تهدید به تحریم اینترنت ایران، لازم است تا گسترش زیرساختهای اتصالی به جهان را در دستور کار قرار دهیم. اگر امروز اندکی هزینه در این زمینه نماییم، فردا سخن گفتن از تحریم ایران، در عمل تهدید سایر کشورها خواهد بود.
پایداری وضعیت شبکه در امروز، نتیجهی توسعهی گسترده در ۴ سال گذشته در زیرساخت بوده است؛ برای پایداری بیشتر در ۴ سال آینده نیاز به سرمایهگذاری امروز هست. نمیتوان به بهانهی اندک بودن منابع مالی، اینترنت و زیرساخت فناوری اطلاعات را کمتر از نان و شکر و برق دانست. امروز اینترنت نیز تبدیل به یک نیاز پایه و اساسی شده است، و البته تامین آن بسیار کمتر از هر کالای اساسی دیگری نیاز به هزینه دارد. هر نوع آسیبی برای اینترنت یعنی بیکاری، از بین رفتن امنیت روانی و بالاتر از همه قطع شدن از دسترسی به اطلاعات و دانش و در نتیجه تعطیل شدن تدریجی توسعه. در تمامی روزهایی که مردم از گرانیها در هراس بودند، کمتر خبر یا گزارش بود که دغدغهی اینترنت به عنوان یک کالای اساسی در هزارهی جدید را طرح کرده باشد. ما نیاز به تغییر این نگرش در نگاه خود به جهان داریم. فراموش نکنیم که اینترنت کالای اساسی دنیا امروز است.