یک اسطوره
کارلوس گون (Carlos Ghosn) مدیرعامل همزمان نیسان-رنو-میتسوبیشی یک اسطورهی صنعت است! او نه تنها بهخاطر مدیرعاملی همزمان ۳ کمپانی بزرگ یک استثناء است، بلکه از لحاظ ملیت هم یک استثناء است. گون یک برزیلی - لبنانی - فرانسوی است که خود را کمی هم ژاپنی - آمریکایی-آفریقایی میداند (بخاطر زندگی و ارتباطات ژنتیکی البته)! به همین تعداد نیز زبان خارجی میداند البته! و همهی این زبانها برای او مادری محسوب میشود!
گون نمونهی نوظهور مدیران آینده است. مدیرانی که دیگر مدیر نیستند؛ بلکه رهبران بزرگ صنعت هستند. گون همزمان عضو کمیته برگزاری داووس نیز هست. داووسی که میزبان بزرگترین سیاستمداران است. گون در پاسخ به پرسشی که از او در خصوص ورود به عرصهی سیاست در برزیل شد، چنین پاسخ میدهد: برای کمک به مردم کشورم راههای دیگری هم هست و من راه اقتصادی را برمیگزینم.
امروز گون تاثیرگذارترین مدیر خودرویی جهان است که از سال ۱۹۹۹ تا کنون یک رکورد بینظیر را برجای میگذارد. او تمامی راهبردهای خودش را بر تنوع و چندگانگی فرهنگی استوار ساخته است. گون این ویژگیهای فردی خود را تبدیل به مزیتهای این گروه خودرویی در جهان کرده است.
به عنوان مثال او تا سال ۲۰۱۶ به غیر از مدیرعاملیهای فوق به صورت همزمان مدیرعامل شرکت روسی آوتوواز (AvtoVAZ) روسیه نیز بود. همان شرکتی که از دهههایی دور خودروی لادا را تولید میکرد. زمانی که اتحاد راهبردی او اقدام به خرید این شرکت روسی کرد، پوتین به او میگوید: ما به این دلیل شرکت شما را انتخاب کردیم چون شما تنها گروهی هستید میتوانید هویت لادا را حفظ کنید. شما تنها گروهی هستید که تنوع و تفاوتهای بومی را میشناسید و میتوانید توسعه دهید!
گون نمونهی یک انسان جهانوطنی است که در جهان گسترده به کشورهایی از شرق دور تا ینگی دنیا تعلق دارد. او از سال ۲۰۰۴ به عضویت تالار مشاهیر خودرویی جهان درآمده است. گون هم شوالیهی فرانسوی است (۲۰۰۲) هم از مشاهیر ژاپنی (۲۰۰۴).
حالا فقط تصور کنید یکی از اجداد این گون، ایرانی از کار درآمده بود! حالا بود که به عنوان یک چندتابعیتی نالایق نمیتوانست در ایران هیچ شغلی داشته باشد! بله گون به این ترتیب حق نداشت ایرانخودرو و سایپا را مدیریت کند! او دوتابعیتی که هیچ، او چندتابعیتی بود! تصور کنید ما در کدام دنیا در حال زندگی هستیم.
همین تصور فاصلهی دنیایی است که به پیش میرود و مایی که به سویی دیگر به پیش میرویم! دنیایی که چندملیتی و چندفرهنگی بودن را فرصت میداند و مایی که آن را تهدید! و امنیت البته همیشه بهانهی خوبی برای حذف رقباء است؛ کسی نمیگوید دزدها را باید گرفت، بلکه الان دغدغهشان دوتابعیتیها است!