امیر ناظمی
امیر ناظمی
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

هیچ‌وقت مبارزه تمام نمی‌شود!

استارت‌آپ‌های رشدیافته که به آن‌ها مقیاس‌یافته (Scale-up در برابر Start-up) هم می‌گویند و امروز تبدیل به شرکت‌های بزرگ فناوری اطلاعات شده‌اند، یا همان‌هایی که ما امروز به نام یونیکورن‌ها می‌شناسیم، هر کدام یک روایت داستانی جذاب هم هستند. روایتی که اغلب یک وجه مشترک هم دارند: روایت رقابت یک نو با یک کهنه!

داستان نتفلیکس هم مشابه با تمام آن‌های دیگر روایتی است از رویارویی یک ایده نو با یک ایده کهنه در عرصه فیلم کرایه‌ای. در یک سو بلاکباستر پیر و کهنه است و در سوی دیگر نتفلیکس نو. البته کافی است کمی به عقب‌تر برگردیم تا ببینیم خود بلاکباستر هم روزی همان نو بوده است در برابر سینماداران کهنه.

کتاب «وقت خوب نتفلیکس» روایت این مبارزه است به قلم «جیتا کیتینگ» که «آسا گودرزی» هم آن را ترجمه کرده است. این کتاب از مجموعه‌ای است به سردبیری «حامد عنقا». اهمیت این سردبیری آن جایی است که به یاد می‌آوریم خود حامد عنقا نخستین کسی بود که ایده سریال خانگی را ارائه داد و با سریال «قلب یخی» در ایران این مفهوم تازه را به خانه‌ها آورد. او با قلب یخی پایه‌گذار مفهومی نو در ایران شده بود؛ امری که امروز بینندگان‌اش بیش از تلویزیون است. حالا حامد عنقا با سردبیری مجموعه‌ای از کتاب‌هایی که در خصوص نقطه مشترک فناوری و هنر هستند؛ به ما اهمیت این حوزه یا آن چیزی که در ادبیات علمی به آن «صنایع خلاق» می‌گویند را گوشزد می‌کند.


کتاب «وقت خوب نتفلیکس» دو موضوع را به ما یادآوری می‌کند:

۱-مدیریت شرکت‌های استارت‌آپی و تلاش برای تبدیل آن به یک یونیکورن، یعنی یک مبارزه دائم. اگر دنبال آن هستید تا روزی زیر لب بگویید: «آخیش چالش‌ها تمام شد؛ حالا به ثبات رسیده‌ایم» بهتر است همین امروز این حوزه را ترک کنید. زیستن در فضای اکوسیستم استارت‌آپی یعنی هر روز باید برای چالش آماده بود. باید مدام باخودت تکرار کنی: هیچ‌وقت مبارزه تمام نمی‌شود!

در حقیقت با ظهور هر فناوری، یک چالش برای شما ساخته می‌شود؛ و با تغییر راهبرد رقباء هم شما نمی‌توانید بی‌تفاوت با همان راهبرد پیشین ادامه دهید. به این ترتیب هیچ‌وقت شما به آن ثبات نمی‌رسید و بیهوده به دنبال آن هم نباشید. لازم است شما هر صبح به خودتان یادآوری کنید که امروز چالشی خواهد آمد و من باید برای آن چالش آماده شوم.

چالش‌هایی که بر خلاف تصور اولیه تنها فنی و فناورانه نیستند. بلکه تعداد کاربر بالا در این صنعت یک معنای ضمنی دارد: هر چالش سیاسی، اجتماعی یا اقتصادی می‌تواند یک چالش کاملا تجاری برای شما باشد. در حقیقت گویا مترجم (کامپایلری) در دنیای استارت آپی هست که هر چالش کلان (جهانی یا ملی) و غیرفناورانه‌ای را می‌تواند تبدیل به چالشی کسب‌وکاری و فنی برای شما کند. در حقیقت شما باید پاسخ کسب‌وکاری به موضوعات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کلان دهید.

۲-شرکت‌های موفق همان‌هایی هستند که می‌توانند روندهای بزرگ را به اقدامات کوچک تبدیل کنند. در حقیقت گاهی ما داستان‌ها را وارونه می‌خوانیم و فکر می‌کنیم که فلان شرکت، بر اساس خوش‌شانسی‌اش یک بخش کوچک از کسب‌وکارش را در ادامه تبدیل به یک شایستگی محوری برای خود کرده است. در حالی که داستان واقعی به گونه‌ای دیگر است: ابتدا آن شرکت روندهای جهانی (مثلا گسترش تعداد کاربران اینترنت) را درک کرده است؛ سپس در کنار کسب‌وکار فعلی خود (کرایه دادن دی وی دی) تلاش خود را برای راه‌اندازی یک موتور جستجو یا پخش آنلاین شروع کرده است. در حقیقت او نه بر اساس خوش‌شانسی‌اش؛ بلکه بر اساس توانمندی تبدیل روندهای کلان به محصولات و خدمات ملموس رشد کرده‌اند.

در حقیقت نتفلیکس در برابر هر روند بزرگ جهانی، به خوبی می‌توانست محصول/خدمت مابه‌ازاء خود را طراحی کند؛ هرچند کوچک، هرچند ساده‌شده. این توانمندی است که باعث می‌شود شما با آن استارت‌آپ خودتان، هرچند کوچک باشد، از هر نوآوری جهانی تغذیه کنید و رشد کنید. اگر بخواهم این جمله را افراطی بگویم یک جمله است: اگر با یک روند یا نوآوری بزرگ جهانی روبه‌رو شدید و تغییری در کسب‌وکارتان ندادید؛ آماده سقوط باشید.

خواندن این کتاب‌ها را به خصوص به کسانی که در صنایع خلاق مشغول هستند، توصیه می‌کنم.

نتفلیکسنوآوری
پژوهشگر، علاقمند به حوزه نوآوری و سیاست‌گذاری عمومی| ما محکوم به امیدیم!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید