امیر ناظمی
امیر ناظمی
خواندن ۳ دقیقه·۹ ماه پیش

⚛️درس‌هایی از یک اشتباه

در سال‌های ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ نظام حکمرانی ایرانی به این ادراک اشتباه رسیده بود که تولید نفت در آمریکا رو به افول است و این کاهش تولید منجر به وابستگی بیشتر آن‌ها به کشورهای نفت‌خیز از حمله ایران خواهد شد. امروزه برای ما آشکار است که این پیش‌فرض اشتباه منجر به چه اشتباهاتی در سیاست‌های کلان ایران شده است.

روند تولید نفت خام
روند تولید نفت خام


تصویر بالا که میزان تولید نفت آمریکا را نشان می‌دهد به خوبی نادرستی این ادراک از جهان و سیاست‌های پیامد آن را نشان می‌دهد. در حقیقت امروز آمریکا بزرگترین تولیدکننده‌ی نفت خام در جهان است. اما این مسیر را می‌توان از دهه ۱۹۹۰م. مشاهده کرد.

نکتته قابل توجه آن است که اظهارات مقام‌های سیاست‌گذار ایران در دورانی است که تولید نفت در آمریکا دچار افول شده بود و فهم غیرسیستمی از این کاهش منجر به آن شده بود که سیاستمدار ایرانی این تصور اشتباه را داشته باشد، که شرایط همین‌گونه باقی خواهد ماند.

بررسی این اشتباه به دلایل مختلفی حائز اهمیت است. که در ادامه بر دو جنبه‌ی آن تاکید شده است. اما این تاکید بر اساس یک نگاه سیستمی ارائه شده است و نه خلاصه کردن سیاست در فرد یا افراد.


⭕️نگاه سیستمی

هر سیاستی تصمیمی برای آینده است. به همین دلیل نیز زمان و تاریخ را می‌توان سنگ محک موفقیت یا شکست یک سیاست در نظر گرفت. بسیاری از سیاست‌های اشتباه را می‌توان حاصل ادراک نادرست یا پیش‌بینی‌های اشتباه از آینده دانست. اما نگاه ساده‌اندیشانه همواره تلاش دارد تا اشتباه را از سطح سیستمی به سطح فردی بکشاند. این‌که چرا یک سیاست موفق یا شکست خورده است، بیش از آن‌که تابع افراد باشد، تابع نظام (یا همان سیستم) حکمرانی است.

دستیابی به توسعه نیز در گرو همین سیستمی دیدن موضوع است. جامعه‌ای توسعه می‌یابد که بدون تعارف یا مقدس‌انگاری، بتواند اشتباهات تاریخی خود را بشناسد و تلاش کند تا به بهبود نظام حکمرانی بپردازد.

به عبارت دیگر بهبود وضعیت سیاست‌گذاری در هر زمینه‌ای نیازمند بازبینی‌های مداوم در سیاست‌گذاری‌های پیشین یک کشور است.


1️⃣تقدم گذشته بر آینده

سیاستمداران و سیاست‌گذاران ایرانی در سطوح بالای سیاسی ایران، در زمانی دچار این فهم نادرست در خصوص نفت شدند که روند تولید نفت خام در آمریکا در حال کاهش و افول بود.

نگاه گذشته‌نگر به جای توجه بر فهم تغییرات و تحولات آینده، تلاش دارد تا بر اساس گذشته دنیا را بشناسد. این بزرگترین چالش سیستم حکمرانی در ایران است، که در مساله نفت به خوبی خود را آشکار ساخته است.

در این نگاه گذشته‌نگر، آینده ادامه‌ی روندهای پیشین دانسته می‌شود. در حالی که در نگاه درست، روندها یکی از بنیان‌های ساخت آینده هستند و در کنار تصاویر، اقدامات و رویدادها یکی از ۴ جزء ساخت آینده هستند.

این نگاه گذشته‌نگر نه تنها در خصوص نفت، بلکه در خصوص تعریف آینده و حتی در سند چشم‌انداز ۱۴۰۴ ایران نیز به وضوح آشکار است. چشم‌اندازی که بر اساس مفاهیمی بنیان نهاده شدند (در سال ۱۳۸۴) که اساسا در دنیای امروز معنادار نیستند. سیاست‌گذار گذشته‌نگر است که مطلوب خود و آرمان‌شهر خود را در گذشته می‌یابد، و نه آینده!


⭕️به‌روز نبودن

نه تنها سیاست‌گذار گذشته‌نگر است، بلکه عامل دیگری نیز این وضعیت را بحرانی‌تر می‌کند، و آن به‌روز نبودن است. زمانی سیاستمداران ایرانی ادعای اتمام و کاهش نفت آمریکا را طرح کردند که حداقل از ۳ سال قبل‌تر این روند کاهشی در حال تثبیت و رو به افزایش بود.

در حقیقت نقش گذشته چنان در ذهن این سیاستمداران پررنگ بود که به داده‌ها کمترین توجه را داشتند.


⭕️قفل نهایی: مقدس‌انگاری سیاست

مقدس کردن سیاست، مانع از نقد سیاست می‌شود. نقد سیاست مانع از تصحیح و بهبود سیستم حکمرانی می‌شود و در نهایت سیستم حکمرانی تبدیل به سیستمی ناکارآمد و پراشتباه می‌شود.

تا زمانی که این فهم برای سیاستمداران به وجود نیاید که سیاست ذاتا امری زمان‌مند است و مقدس و غیرمقدس ندارد، می‌شود بارها و بارها این اشتباه را تکرار کرد.


گفت جسته‌ایم ما یافت می‌نشود!

اشتباهکشورنفتسیاست گذاریآینده
پژوهشگر، علاقمند به حوزه نوآوری و سیاست‌گذاری عمومی| ما محکوم به امیدیم!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید