احتمالا اگر کسی زودتر به بیماران سرطانی اطلاع داده بود که آنان ریسک سرطان دارند، بیش از هر خیر و نیکوکار دیگری که در فکر تهیه داروهای بیماران سرطانی است، به آنها لطف کرده بود!
آن نیکوکار فرضی داستان ما، کسی است که نه به جمعآوری پول نیاز دارد و نه نیازی به برگزاری کمپینها دارد، او تنها و تنها بر پایه دادهها است که بزرگترین نیکوکاریها را انجام میدهد!
⭕️رفاه برپایه داده
رفاه انسان امروزی به میزان زیادی وابسته به داده شده است! این دادههای انبوه هستند که میتوانند نیازمندترینها را برای هر موضوعی شناسایی کنند. وقتی دادههای کلان سلامت ما در کنار هم مینشینند و با هم ترکیب میشوند، میتوانند هشدار زودهنگامی برای بیماریهایی باشند، که ممکن است ما را زودتر از موعد، به مرگ بکشنانند.
اما وقتی این دادهها با دادههای درآمد اقتصادی ترکیب شوند، آنگاه میتوان رفاه بیشتری را انتظار داشت. وقتی بدانیم نیازمندترین گروهها به داروها کدامها هستند. تصور کنید اسنپ و تپسی دادههای مربوط به معلولان حرکتی را بدانند و به صورت پیشفرض خودروی مناسبتر برای او ارسال میکنند.
یا تصور کنید وقتی فیلیمو و نماوا میتوانند به گروههای کمدرآمدتر یا مناطق کمتربرخوردار سرویسهای فیلمهای آموزشی رایگان یا با تخفیف ارائه دهند؛ همانگونه که در روزهای پیش فیلیمو مددرسه را برای دانشآموزان افغانستانی رایگان کرد. یا تصور کنید زمانی که هزینههای دورههای آموزشی آنلاین بر اساس دادههای وضعیت اقتصادی، بتواند متغیر باشد.
به این ترتیب ما شاهد مفهوم جدیدی به نام «احسان داده» یا «دگردوستی دادهای» (Data Philanthropy) هستیم. بر اساس این مفهوم جدید گاه میتوان رفاه یا سلامت یا آموزش یا توانمندی یک جامعه را از طریق بهاشتراکگذاری داده یا یکپارچگی آن افزایش داد.
بر اساس «دگردوستی دادهای»، بنگاههای خصوصی، خصوصا کسبوکارهای بر پایه داده، تلاش میکنند تا از طریق یکپارچگی دادههای خود، و البته با حفظ «حریم خصوصی» زمینههای ارتقاء جامعه خود را فراهم آورند.
«بشردوستی دادهای» اگرچه مفهوم جدیدی است، اما نوعی از جمعسپاری (Crowdsourcing) دادهها است، با دو تفاوت:
1️⃣هدف آن خیررسانی، بشردوستی و حتی بیش از آن طبیعتدوستی برای یک جامعه است؛ هرچند ممکن است منافع کسبوکارها را نیز همزمان افزایش دهد.
2️⃣این نوع از دگردوستی و احیان تنها و تنها توسط کسبوکارها امکانپذیر است. این کسبوکارها هستند که دادههای خود را با حفظ حریم خصوصی با یکدیگر بهاشتراک میگذارند؛ با هدف توسعه دگردوستی
⭕️تغییر نهاد خیریه
کودک کار سر چهاراه میزند به شیشه ماشین و شما مثل همیشه فرو میروید در تردید کمک کردن یا رها کردن! سالهاست که در این تردید فرو میروید که آیا باید کمک کرد (نیاز کودک معصوم) یا رها کرد (جلوگیری از تقویت باندهای بهرهکشی از کودکان). تصمیمتان را میگیرید ولی یک افسوس برایتان باقی میماند: کاش میدانستم چه کسانی نیازمندترینها به این کمکها هستند!
در حقیقت چالشهای اصلی نیکوکاری در دنیای امروز ۱)شناسایی نیازمندان و ۲)کمک مناسب با آن نیاز، است. چالشهایی که تنها و تنها با دادهها و بهاشتراکگذاری آنها امکان پاسخدهی دارد.
اما چالشهای دیگری نیز وجود دارد؛ مانند درک تفاوت خیر فردی و گروهی. در نظر بگیرید ترافیک عجیب عصرهای پاییزی و زمستانی را. کمک برای حل این مساله، یک احسان فردی نیست؛ بلکه نوعی احسان جمعی است. مسیریاب اینترنتی را در نظر بگیرید که دادههایش را برای تحلیل ترافیک و بهبود شبکه حملونقل شهری به صورت آزاد منتشر میکند. انتشار این دادهها هم میتواند انجام مطالعات (مانند پایاننامه) دانشگاهی را امکانپذیر کند و هم مهارت دانشجو را همزمان افزایش میدهد. این امر زمانی که به صورت مشترک و توسط رقباء انجام میشود؛ دارای تاثیرات جمعی و نوعی از «دگردوستی دادهای» است.
به این ترتیب خیریههای فردا دیگر خیریههایی برای جمعآوری پول و گرفتن زمین نیستند؛ بلکه خیریههایی دادهای هستند. خیریههایی که از طریق زمینهسازی برای بهاشتراکگذاری داده میان بنگاهها، زمینههای لازم برای شناسایی دقیقتر گروههای مخاطب را فراهم میآورد.
⭕️یک پیشنهاد
فناوریهای جدید همواره به همراه خود مفاهیم جدید و شیوههای جدید در زندگی هدیه میآورند. پیشنهاد میکنم بخش خصوصی برای نوروز امسال، به جای روشهای متداول همیشگی توزیع بستههای هدیه، روی پروژههای «دگردوستی دادهای» تمرکز کند.
«دگردوستی دادهای» نیز مانند هر مفهوم جدید دیگری نیاز به تمرین دارد. نیاز دارد به پایلوتهایی برای به آزمون کشیدن همت و توان خود!
اتاق بازرگانی و سازمان نظام صنفی رایانهای شاید بازیگران مناسبی برای «دگردوستی دادهای» باشند.