مقدمه: این روزها به دلیل طرح #زیست_شبانه شهرداری دوباره این موضوع تبدیل به یکی از سرفصلهای خبری شده است. یادداشت زیر را بیش از یک سال پیش منتشر کرده بودم، که دوباره بازنشر میکنم.
⭕️فرهنگ سحرخیزان خوب و شببیداران بد
فرهنگ سنتی و رسمی همیشه دوست دارد تا به همهی انسانهایی که غیرمعمول هستند؛ با بدنامی برچسب بزند. مثلا هم فرهنگ سنتی و هم مذهبی سحرخیزان را انسانهایی «سالم، ثروتمند و خردمند» معرفی میکنند و این یعنی شببیداران در نقطهی مقابل آن هستند! هرچند واقعیت آن است تعداد عمدهای از فیلسوفان، هنرمندان و حتی بزرگترین سیاستمداران جهان از استالین تا چرچیل، شببیدار یا دیرخواب بودهاند!
ایمان مذهبی در سنت کلیسا و سایر مذاهب نیز چنین ترجیح فرهنگی را تبلیغ میکند؛ برای همین است که پژوهشهای «کای چی یام»، در دانشگاه واشنگتن، نشان میدهد یک #تعصب گسترده نسبت به سحرخیزان وجود دارد و این فرض عمومی هست که افراد شببیدار وظیفهشناسی و کارآمدی کمتری دارند! هرچند مطالعات روانشناسی چنین چیزی نشان نمیدهد!
به این ترتیب شببیداران همواره دچار «#اضطراب_گناه» میشوند!
بررسیها نشان میدهد که حدود ۱۰٪ جوانان در دورههایی از زندگی شببیدار هستند؛ امری که به مرور و با فشار اجتماعی و البته اقتصادی، در سالهای بزرگسالی کاهش مییابد!
هنوز شواهد فیزیولوژیک یا روانشناسانهای در دست نیست که نشان دهد که سحرخیزی برای همهی انسانها یک مدل مناسب است؛ شاید در بهترین حالت یک روش معمول است!
⭕️زیست شبانه (Nightlife)
در جوامعی که قدرت فرضیات فرهنگ سنتی بیشتر باشد، امکان زندگی غیرمتداول، مانند «زیست شبانه» کاهش مییابد. «زیست شبانه» همچنان شیوهی بخش قابل توجهی از انسانها در تمام جهان است. شهروندان دیرخواب، کارآیی و بهرهوری بیشتری در شبها دارند. اما آنها همواره با احساس گناهآلود شببیداری، نامهایی مانند جغد و بیاعتمادی نزدیکانشان روبهرو هستند؛ به این جرم که ساعت فیزیولوژیکشان مانند بقیه نیست!
دموکراسی اما به معنای حذف اقلیت نیست؛ بلکه به معنای شنیده شدن و پشتیبانی از اقلیت است. برای همین دموکرات شدن شهرها یعنی دیدن نیازمندیهای خاص! #شهر_دموکرات یعنی شهری که رمپ برای عبور ویلچر دارد چون حدود یک درصد از شهروندان نمیتوانند راه بروند؛ مسیر پیادهروی و دوچرخهسواری هم دارد چون حدود ۱۰٪ از مردم استفاده میکنند! و البته «زیست شبانه» هم دارد چون در همین حدود دیرخوابی دارند و با احتساب دیرخوابیهای دورهای بیش از این حدود!
شهرهای ما اما به تمام معانی بالا دموکرات نیست. مثلا #تهران شهری است برای معمولها، یعنی دقیقا کسانی که همهچیزشان معمول است! نه #معلولیت دارند، نه عادات خاص، نه #سبک_زندگی خاص! اینجا همه باید شبیه هم شوند!
دموکراسی از همین توجه مداوم به هر اقلیتی است رشد مییابد! حق شببیداران مثل حق هر اقلیتی دیگری است و جامعه زمانی دموکرات میشود که در برابر حقوق هر اقلیتی حساسیت داشته باشد.
«زیست شبانه» اما در جوامع مسلمان قدمتی طولانی دارد؛ خصوصا در ماه رمضان. شاید هنوز ما نمیدانیم دلیل ممنوعیت «زیست شبانه» در شهرهای ما چیست؟ از فروض سنتی فرهنگی مانند ترجیح #سحرخیزی میآید؟ یا از نگاه #امنیتی؟ اما از هرکجا میآید، برای من نماد است؛ نماد ممنوعیت #دیگرگونه_بودن. ممنوعیت «زیست شبانه» یعنی حق نداری غیرمتداول باشی، حق نداری حتی غیرمتداول بیدار بمانی!
حالا پاشو، ملاتونین بخور، بخواب، فکر نکن و بچهی خوبی باش!