بیایید «فکر کنیم انسانها آنقدر احمق هستند که برای اجتناب از شرارتهای موش خرماها یا روباهها به این راضی باشند که توسط شیران بلعیده شوند.» این جمله مربوط به کتاب لویاتان است، اثر هابز!
هابز از «وضعیتی طبیعی» سخن میگوید که در آن هر انسانی گرگ انسان دیگر میشود؛ از وضعیتی که در آن هرج و مرج وجود دارد و هر فردی میتواند به دیگران آسیب بزند، آن هم برای نفع خودش. او میگوید بشر برای رهایی از این وضعیت است که بخشی از حقوق و آزادیهای خود را به دولتها واگذار میکند. این آزادی را واگذاری میکند تا به جایش امنیت بگیرد، تا به جایش با نظم اجتماعی روبهرو شود. در حقیقت این آزادیهای واگذارشده است که دولت را تبدیل به یک هیولای وحشی میکند؛و اسماش را میگذارد لویاتان!
اما مشکل کجا آغاز میشود؟ جایی که این دولت، هیولایی بیمهار شود، که سروقت همان شهروندانی میآید که اختیار و آزادی خود را برای امنیتشان واگذار کردهاند. این همان جایی است که نیاز پیدا میشود به مهارهایی برای این هیولای وحشی!
دانش سیاسی است که به این مساله میپردازد، این که چگونه ساختاری برای حکمرانی طراحی شود که در آن حکمرانان تبدیل به هیولای بیمهار نشوند. تمامی اصول حکمرانی خوب، اصولی هستند برای مهار و کنترل لویاتان!
⭕️طرح صیانت و لویاتان
اینکه ما برای شرارت موشخرماها رضایت دهیم تا توسط شیرها بلعیده شویم، خلاصه آنچیزی است که با نام «طرح صیانت» یا سایر اسامیاش شناخته میشود!
در این طرح همه مردم باید بدیهیترین حقوق اساسی خود را، از حق انتخاب گرفته تا حق کسب درآمد و حق برابری خود را یک جا تقدیم کارگروهی کند که اسماش را گذاشتهاند «کمیسیون عالی تنظیم مقررات»!
در حقیقت طرح صیانت، همه آن حقوقی که در قانون اساسی محترم شمرده شده است را با یک چک سفید امضاء تقدیم چند نفر از حاکمان میکند، چند نفری که هیچگونه مهاری برای کنترل قدرت آنها هم نیست!
البته در کنار آن حقوق واگذارشده شهروندان، حقوق پایهای حکمرانی از هر سه قوه مجریه، مقننه و قضائیه نیز گرفته میشود. از این پس رییسجمهور و وزیرش نه اختیاری در ترافیک اینترنت دارند، نه اختیاری در قیمتگذاری و نه حتی اختیاری در سادهترین کارها! تمامی این اختیارات به کمیسیونها و کارگروههایی واگذار میشود که نمایندگان بخش خصوصی در آن حضور ندارند و حتی نمایندگان دولت در آن دست بالایی ندارند؛ و البته پاسخگوی تصمیمگیریهای خود هم نیستند!
نمایندگان مجلس هم از فردا نمیتوانند، نه برای قیمتگذاری و نه حتی برای پوشش ساده ارتباطاتی منطقه خود، از وزیر یا دولت سوال کنند. اساسا قرار است آن نمایندگان در مورد کدام حقوق و چه خواستههایی از مردم حوزهی خود نمایندگی کنند؟
⭕️موضوع بینارشتهای و پاسخهای بینارشتهای
یکی از تکنیکهای فریبکارانه دنیای فناوریزده امروز آن است که مسائل بزرگی که ماهیتهای چندبعدی دارند، ابتدا تبدیل میشوند به مسالهای صرفا فنی تا تنها مهندسان مشروعیت صحبت کردن در مورد آن بیابند.
طرح صیانت (یا هرچه دوست دارید صدایش کنید مثل طرح نظام تنظیم مقررات) اساسا یک مساله صرفا فنی نیست.
تقلیل دادن مساله «طرح صیانت» به یک موضوع فنی یا اقتصادی، بزرگترین فریبکاری پنهانشده در این طرح است. مساله طرح صیانت مسالهای بینارشتهای است که بخشی از آن به علم سیاست و حقوق بازمیگردد. ما مهندسان هم تنها برخوردار از یکی از عینکهای مشروع برای دیدن و تحلیل این پدیده هستیم؛ کسانی همارز با دیگر متخصصانی که از زاویه علمی دیگر، جنبههای عمیقتر و بنیادیتر را مشاهده و تحلیل میکنند.
در دنیای پیچیده و آشوبناک امروز، ما در ایران به سرعت در حال فروانگاری (Reductionism) مسائل پیچیده به موضوعاتی ساده هستیم؛ موضوعاتی که حلشان نیاز به دانش نداشته باشد و با برانگیختن غرائز طبیعی، به دنبال پاسخهای فوری و سریع باشیم.
طرح صیانت تصویری بدون روتوش از واقعیت سیاستگذاری ایران است؛ واقعیتی که در آن هر فرد یا گروهی با ابزار برچسبزنی، مشروعیت اظهارنظر را از دست میدهد.
گویا در دنیایی که همه تلاش میکنند تا پدیدهها را بینارشتهای ببینند و بفهمند، ما در حال برگشت از دنیای بینارشتهای به دنیای تکرشتهای و تکساحتی هستیم!