⭕️مقدمه
پدرام سلطانی عزیز در توییتی کوتاه نوشته بود:
«وقتشناسی
در آداب معاشرت یعنی سر وقت آمدن
و در آداب سیاست یعنی سر وقت رفتن»
و به فکر فرو رفتم که آیا تنها در دنیای سیاست است که «سر وقت رفتن» ادب است؟
⭕️راهبرد خروج (Exit Strategy)
«سر وقت نرفتن» همان رویه دیگری نداشتن «راهبرد خروج» است. کسی که راهبرد خروج ندارد، نمیتواند وقت مناسب را بشناسد و همین است که او را تبدیل به فرد شکستخورده میکند.
واقعیت دنیای استارتآپی آن است که همپای شناسایی فرصتها و «اقیانوسهای آبی»، داشتن توانمندی خروج، حیاتی است. در تمامی این سالها شاهد رشد و افول بسیاری از استارتآپها بودهام. کاری به رشد ندارم؛ اما اگر بخواهم مهمترین دلیل افول را ذکر کنم تنها و تنها یک جمله است: نداشتن راهبرد خروج!
⭕️بازشناسی خروج در دنیای استارتآپی
خروج موفق استارتآپها، یکی از این ۳ حالت اصلی است:
1️⃣پیدا کردن سرمایهگذار و تبدیل به یک شرکت بالغ و خروج از دنیای استارتآپی و وارد شدن به دنیای صنعت و اقتصاد
2️⃣ادغام و تملیک (M&A) یعنی وقتی شرکت بزرگتری کل شرکت شما را خریداری میکند و اغلب شما با برندتان حتی خداحافظی میکنید و میشوید جزئی از آن شرکت بزرگ؛ یا گاهی با رقیبتان ادغام میشوید و با همدیگر تشکیل یک شرکت بزرگتر با سهم بزرگتر بازار پیدا میکنید.
3️⃣ورود به بازار بورس و عرضه سهام اولیه (IPO) و وقتی به بورس وارد میشوید، عملا تنها یک یا دو سالی وقت دارید تبدیل شوید به شرکتی که قواعد دنیای شرکتهای بزرگ را میپذیرد و خداحافظی میکنید با دنیای استارتآپی؛ هرچند ممکن است هنوز بازیگری قوی در اکوسیستماش باشید؛ خصوصا وقتی شروع به شناسایی بهترین استارتآپها برای ادغام یا سرمایهگذاری و تنوع پورتفوی خود میکنید.
اما استارتآپهای ایرانی به شدت دلبسته به روشهای اول و سوم هستند. یعنی رویایشان آن است که بزرگ و بزرگتر شوند با همان برند خودشان. واقعیت دنیای استارتآپی در کشورهای توسعهیافته اما اغلب سرنوشت دوم است؛ چیزی حدود ۹۰٪.
برندهایی که افولشان برایم همیشه دردآور بوده است؛ همانهایی بودهاند که چنان دلداده راهبرد بزرگشدن (۱ یا ۳) بودهاند که ادغام یا فروختهشدن به دیگری و رقیب را نوعی توهین هویتی قلمداد میکردهاند؛ یا آنقدر دست دست کردهاند که فرصت مناسب از دستشان ربوده شده است. بسیاری از برندهای خوب این سالها که حالا دیگر در بازار نیستند؛ کافی بود «سر وقت رفتن» را خوب یاد گرفته بودند تا شکست نخورند.
بسیاری از آنها اصرار داشتند بر هویت مستقلشان، آنها در رویایشان روزی را نمیدیدند که جزئی از یک شرکت بزرگ سنتی باشند؛ یا روزی که با اسم رقیبشان کار کنند. آنها آنقدر اصرار کردند تا نهایتا همه رویاهایشان را باختند.
در دورههای آموزشی کمتر از خروج صحبت میشود؛ و همه اهمیت خروج آن است که باید از همان روز نخست، از همان ابتدا، این تصویر خروج تبدیل به «پاد-رویا»ی شما نشود. تبدیل به یک ناسزا یا حتی تصویر شکست در تصویرهای شما از آینده نشود.
———
?دنیای استارتآپی ۱
از این پس سلسله یادداشتهایی با عنوان دنیای استارتآپی به مرور منتشر خواهم کرد. بهاشتراکگذاری فهم خودم از دنیای استارتآپی ایران
واژه پاد-رویا را ساختم به معنای آنکه تصویری در جنگ و تعارض با رویاهای شما باشد.