گوگل یا فیسبوک در محل کار خود سالن استراحت یا بازی دارند؛ اما هیچ شرکت سنتی نمیتواند با افزودن اتاق بازی تبدیل به یک شرکت فناورانه و پیشرو شود. همانطور که کشورهای توسعهیافته اغلب درآمد سرانه بالایی دارند؛ اما هستند کشورهای کوچکی که درآمد سرانه بالا دارند اما توسعهیافته نیستند.
توسعهیافتگی در واقعیت چیزی نیست جز دسترسی آزاد! دسترسی آزاد یعنی شرایط نژادی یا روابط اجتماعی یا خانوادگی شما تاثیری در دسترسی شما نداشته باشد. اگر شما بر اساس توانمندی به آن منابع دسترسی داشته باشید؛ شما در کشور توسعهیافتهای زندگی میکنید. در حقیقت نظام دسترسی به منابع مختلف است که توسعهیافتگی را شکل میدهد. مثالهای زیر را در نظر بگیرید:
⏺مجوز فعالیت: اگر مجوز فعالیت برای برخی به دلیل پارتی وجود داشته باشد و برای دیگری وجود نداشته باشد؛ یعنی جامعه شما توسعهیافته نیست!
⏺داده و اطلاعات: اگر برخی از شرکتها به واسطه ارتباطات خاصی که دارند به دادههای عمومی دسترسی دارند؛ مثلا کسبوکاری نقشههای شهری را دارد و دیگری ندارد؛ یعنی جامعه شما توسعهیافته نیست!
⏺منابع مالی مانند وام: اگر برخی از شرکتها با کمترین تضامین یا نیازمندیها میتوانند وام بگیرند و دیگرانی نمیتوانند؛ یعنی جامعه شما توسعهیافته نیست!
⏺پروژه گرفتن از دولت
⏺تخصیص ارز
این لیست میتواند مدام و مدام افزوده شود!
⭕️دسترسی محدود و باز
جوامع را میتوان در این دوگانه قرار داد:
1️⃣نظم دسترسی محدود (Limited Access Order): نظمی که در آن افراد بر اساس خودی یا غیرخودی بودن به منابع دسترسی دارند.
2️⃣نظم دسترسی باز (Open Access Order): نظمی که در آن دسترسی به منابع تابع شرایط عینی و قابل دسترس برای همه است.
این تعریف از توسعه را نوبلیست شناختهشده داگلاس نورث و همکارانش پایهریزی کردهاند. بر این اساس توسعهیافتگی ترکیبی اجتماعی-اقتصادی-سیاسی است که در آن مفاهیمی مانند عدالت، رشد بنگاههای اقتصادی و رابطه میان سیاستمداران و بازیگران اقتصادی را آشکار میکند.
⭕️پیششرطهای دسترسی آزاد
برای رسیدن به دسترسی آزاد اما نیاز است تا پیششرطهای بسیاری روی دهد؛ پیشفرضهایی که شامل موارد زیر است:
⏺شفافیت: برای آنکه دسترسی محدود به خودیها نباشد لازم است تا شرایط دسترسی به منابع و گیرندگان آن منابع و نحوه گزینش آنها شفاف شود.
⏺تنوع: دسترسی آزاد یعنی پذیرش تنوع در یک جامعه. دسترسی آزاد زمانی روی میدهد که قومیت یا مذهب یا عقاید تاثیری بر دسترسی منابع نداشته باشد. به عبارت دیگر دیوارهای خودی و غیرخودی شکسته شده باشد.
⏺معیارهای عینی و کمی: اگر دسترسی به منابع مالی عمومی (مانند وام دولتی) وابسته به معیارهایی غیرعینی باشد (که بر اساس بررسیهای انسانی صورت میگیرد)؛ یعنی افرادی میتوانند مانع دسترسی آزاد باشند. هر چقدر جامعهای توسعهیافتهتر باشد میزان دسترسی شما بر اساس معیارهایی عینی مانند درجه اعتباری شما یا میزان پرداخت مالیات اتفاق خواهد افتاد؛ و این همان توسعهیافتگی است.
⏺عدم تاثیر جهتگیریهای سیاسی: دسترسی باز یعنی برای انجام هر کاری نیاز به بررسی صلاحیت سیاسی شما نباشد! مثلا اگر شما ویژگیهای عینی اقتصادی برای ورود به بورس را دارید بتوانید وارد بورس شوید؛ قرار نیست صلاحیت سیاسی شما در این خصوص بررسی شود! یا مثلا اگر شما میخواهید سازمان مردمنهادی ایجاد کنید، بتوانید مشابه دیگران چنین کنید.
⏺عدم تاثیر وابستگی خانوادگی: هر چقدر روابط خانوادگی میان سیاستمداران بیشتر باشد؛ یعنی دسترسی آزاد برای صندلیهای سیاسی وجود ندارد.
در حقیقت توسعهیافتگی وابسته به یک مفهوم کلیدی است: دسترسی آزاد به منابع!
⭕️گامی در جهت توسعه
برای توسعه تنها کافی است در هر مسندی که هستید، دسترسی محدود را تبدیل به دسترسی باز کنید؛ چه از طریق شفافیت یا گذاردن معیارهای عینی و کمی یا کاهش وابستگی به جهتگیری سیاسی؛ به این ترتیب توسعه در افق دید جامعه قرار میگیرد.
این یادداشت ادامه دارد.