⭕️تاریخ انقضاء سیاست
سیاست درست مانند کنسروی که مصرف میکنیم، تاریخ مصرف دارد؛ تاریخ مصرفی که گاه به همان اندازه کوتاه است. همانطور که وینستون چرچیل، نخستوزیر سابق بریتانیا روزی گفته بود کشورش دوست و دشمن دائمی ندارد، فقط منافع ملی دائمی دارد، امروز هم میتوان گفت هیچ سیاست همیشگی وجود ندارد، بلکه منافع ملی همیشگی است و سیاستها در خدمت منافع ملی هستند؛ موقت و هدفمند!
سیاست ابزار رسیدن به اهداف و منافع ملی است؛ ابزاری که در یک زمان و مکان مشخص باید ما را به هدف برساند و بعد باید برای زمان بعدی تغییر کند.
اگر قبول کنیم که شبکههای اجتماعی یک موضوع مهم در عرصه فناوری است که پیامدهایش حوزههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را تحتتأثیر قرار میدهد، پس ناگزیر هستیم توجه و اهمیت دادن به آن را توسط سیاستگذاران نیز پذیرا باشیم.
ترکیب نگاه ویژه سیاستگذاران به شبکههای اجتماعی و ترکیب آن با منقضی شدن تاریخ مصرف سیاست میشود این گزاره کلیدی:
⏺⏺ما هیچ سیاست دائمی برای شبکه اجتماعی نداریم. ما منافع ملی دائمی داریم و سیاستهای موقت برای دستیابی به آن منافع ملی است.
⭕️تاریخ انقضاء سیاستها در جهان
روسیه تلگرام را فیلتر میکند تا به اهدافش دست یابد و بعد که توافقها انجام شد، تلگرام نیز آزاد میشود. نمونهای از اتخاذ یک سیاست برای منافع ملی آن کشور و البته استفاده از همان سیاست برای دستیابی به اهداف و سپس اتمام و انقضاء سیاست!
همانگونه که میدان جنگ اغلب تنها ابزاری است برای گرفتن امتیازات بیشتر در میزهای توافق! سیاستی مانند مسدودسازی هم به کار میرود برای آنکه بر سر میز مذاکره و توافق با آن شرکت بتوان امتیازات بهتری برای کشور گرفت یا به زبان دیگر منافع ملی را بهتر ارتقاء داد.
آمریکای ترامپ هم تیکتاک را فیلتر میکند تا به هدفش که خرید آن است، دست یابد و فردای خرید احتمالا آزاد خواهد شد. ما اما سیاست را تبدیل به یک اصل هویتی میکنیم.
وقتی مسالهای هویتی میشود باید امکان حل آن مساله را دیگر فراموش کرد. عدهای میشوند موافقین آن سیاست و عدهای مخالفین آن. نه موافقین و نه مخالفین هیچ گاه دست از نظر خود نمیکشند.
آنها اساسا هویتشان را نه از دلایل منطقی که از موضعشان در برابر آن سیاست کسب میکنند؛ پس هیچوقت به دنبال حل مساله یا تغییر دیدگاه خود نیستند. به این ترتیب سیاستها تبدیل به کینههایی تاریخی میان بازیگران میشود؛ کینههایی که سر از انتقامها درمیآورد.
به این ترتیب ما اما استادان دائمی کردن سیاستهای موقت هستیم؛ آن هم بیتوجه به منافع ملی!
⭕️تجزیه و تحلیل راهبردی
سیاست باید بر اساس تغییر زمان و تغییر متغیرهای تصمیمگیری تغییر کند. تعریف هر نوع سیاستی که خیابانی یکطرفه باشد و بدون ارزیابی و بازبینی خودش نشاندهنده یک چالش و مشکل سیاستگذاری است.
اگر روزگاری در ایران به هر دلیلی افراد تصمیمگیر آن زمان تصمیم به مسدودسازی شبکههای اجتماعی گرفتهاند؛ امروز با تغییر زمان و موقعیت نیاز به بازبینی دارد.
فقدان دلیلهایی مشروع برای تداوم یک سیاست، به اندازه تصمیم به اجرای یک سیاست میتواند اعتراضبرانگیز و بیش از آن کاهشدهنده مشروعیت تصمیمگیری باشد. کاهش مشروعیت یک سیاست است که نخستین پایههای اعتماد عمومی به سیاستگذار را کاهش میدهد.
بازبینی سیاستها در دنیای امروز خودش فینفسه یک مطالبه است؛ مطالبه وقتی جدیتر میشود که این بازبینی در خصوص سیاستی باشد که زیر علامت سوالهای جدی است.
تا وقتی به پرسشهایی ساده مانند دلایل مسدودسازی شبکههای اجتماعی مانند توئیتر پاسخ داده نمیشود؛ نمیتوان انتظار داشت که جامعه نیز مشارکتجویانه همراه سایر سیاستهای فضای مجازی شود.
این پرسش هم بماند بر انبوه پرسشهای بیپاسخ! کی زمان بازبینی یک سیاست است؟ و با چه فرآیندی؟