زنها احساسی هستند؟ نخیر ، این شما مردها هستید که با یه نگاه آب میشوید

زنان اغلب موجوداتی تصور میشوند که گویی مستقیماً از سیارهای سرشار از عشق، احساس و لطافت به زمین آمدهاند. هر بار که با دوستم سعید، که بهتازگی ازدواج کرده، صحبت میکنم، با لحنی تحسینآمیز به او میگویم:
«تبریک میگویم سعید؛ پس از سالها زندگی خشک و بیروح مجردی، اکنون همراهی داری که هر صبح با محبت بیدارت میکند، تو را در آغوش میگیرد و زندگیات را به رؤیایی شیرین بدل ساخته است. واقعاً خوش به حالت،»
اما پاسخ سعید، همواره با نگاهی همراه است که گویی رؤیاهایش با واقعیت زندگی مشترک در هم شکستهاند. با لحنی جدی و بیتعارف میگوید:
«تو انگار زندگی زناشویی را با فیلمهای عاشقانه اشتباه گرفتهای! در اینجا نه از بوسههای صبحگاهی خبری هست، نه آغوشهای پرشور ناگهانی. زنان مانند رباتهای دقیق و پیشرفته عمل میکنند: ابتدا شرایط را بررسی میکنند، سپس آن را تحلیل و محاسبه میکنند و اگر همهچیز مطابق استانداردهای ذهنیشان پیش رفت، شاید لطف کنند و واژهای محبتآمیز به زبان آورند. حتی برای یک بوسه ساده نیز مجموعهای از شرایط باید مهیا باشد:
آیا ظرفهای شام دیشب را شستهای؟
آیا حقوقت را بهموقع دریافت کردهای؟
آیا مادر همسرت امروز تماس نگرفته است؟
آیا هوا مناسب است، ابری ولی بدون باران؟
و در نهایت، آیا سیارات در مدار مناسبی قرار دارند؟»
او سپس، با نگاهی خسته اضافه میکند:
«حتی هنگام بوسیدن هم میگوید: لطفاً آرامتر... در حال محاسبهام»
واقعیت آن است که بهندرت زنی را میبینید که با صدای بلند موسیقی در خیابان رانندگی کند یا بیمهابا ویراژ دهد؛ مغز بسیاری از زنان دائماً در حال بررسی منطقی خطرات و ارزیابی ریسکهاست. حتی در سادهترین کارها، مثل ریختن چای، ابتدا احتمال سوختگی را تحلیل میکنند.
آیا تاکنون دیدهاید زنی در خیابان به مردی بوق بزند، خواهش یا حتی اصرار کند تا او را سوار کند و برای رابطهای ......... متقاعدش سازد؟ قطعاً خیر.
زیرا زنان، برخلاف تصور عام، نه تنها منفعل نیستند، بلکه در بُعد احساسات، رویکردی تحلیلگر و منطقی دارند. برای ورود به یک رابطه، مدارک لازم را بررسی میکنند، مصاحبه میگیرند، آزمونهای ذهنی برگزار میکنند و در نهایت، اگر همهچیز مطلوب بود، شاید ....
حالا بگو کی واقعاً احساساتیه؟