ویرگول
ورودثبت نام
ندا کیایی
ندا کیایی
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

از توران خانم یاد بگیر!

1. پاداش یا جزا؟
پیاده‌روی با لباس کم در یک روز بارانی، جو سمی محیط کار، ابتلا به یک بیماری سخت یا از دست دادن عزیزان. در زندگی روزهایی هست که همه خود را ناتوان می‌بینیم. روزهایی که آرزو می‌کردیم کاش در زندگی‌مان وجود نداشت. اما با وجود همه آنها ما محکوم به ادامه دادن هستیم. جبری متناقض که می‌تواند کمی تا قسمتی ناعادلانه و در عین حال بزرگوارانه باشد؛ جبری به نام موهبت زندگی.

2. مهربان باش و بپذیر!
با یک نگاه ساده می‌توان گفت موقعیت‌هایی که از دست ما خارج هستند و به عوامل بیرونی برمی‌گردند به ۲ دسته تقسیم می‌شوند: خوش‌شانسی یا بدشناسی. در هر ۲ موقعیت این ماییم که باید از این فرصت (یا بهتر بگوییم، اجبار) استفاده کنیم. وقتی از اجبار صحبت می‌کنیم، مفهوم پذیرش پررنگ می‌شود. تنها با پذیرفتن این موقعیت‌هاست که می‌توانیم از این هدیه اجباری، بهتر استفاده کنیم یا دست کم راحت‌تر با آن کنار بیاییم. قطعاً پذیرفتن موقعیت‌های سخت و بدشانسی‌ها آسان نیست. اما چاره‌ای جز «تاب آوردن» و پذیرش زندگی با آغوش باز وجود دارد؟

3. دانم سرآرد غصه را، رنگین برارد قصه را
حافط در بیتی از اشعار خود از سرانجامی شاد و دلخواه صحبت می‌کند. اما این سرانجام شاد را از آه خون‌افشانی می‌داند که هر صبح و شب می‌کشد.
تاب‌آوری همین است. این که با وجود همه سختی‌ها بتوانی راهکاری هوشمند و نزدیک را برای گذراندن شرایط سخت با کمترین آسیب ممکن پیدا و اجرا کنی.

4. تو آسیب‌ناپذیر نیستی
هر چند درباره تاب‌آوری صحبت می‌کنیم اما نباید فراموش کنیم هر انسانی روزهایی دارد که می‌تواند شکست بخورد، گریه کند یا حتی به زمین و زمان ناسزا بگوید. کمال‌گرایی ممکن است باعث شود خود را همیشه در مقام یک قهرمان ببینید و کوچک‌ترین ناتوانی‌تان ضربه بزرگی به شما بزند. همیشه پذیرفتن اشتباه از یک قهرمان سخت‌تر از یک آدم معمولی است. پس تا حد ممکن با خود مهربان باشید و از خودتان بت نسازید.

5. سخت نگیر، فقط بدو!
برای تاب آوردن در برابر شرایط ناگوار نیاز است آماده باشیم. لازم نیست لباس رزم بپوشید و هر لحظه بجنگید. همین که خود را برای شرایط سخت آماده کنید و «انتظار» مهربانی همیشگی از دنیای بیرون را نداشته باشید کافی است. ورزش کردن، مدیتیشن، سفرهای ماجراجویانه و تجربه‌گرا، خواندن داستان‌های زندگی دیگران و فکر کردن به راه‌های جایگزین می‌تواند به شما کمک کند. اصلاً همین الان امتحان کنید. کافی است برای ۱۰ دقیقه بدوید.

6. از توران خانم یاد بگیر!
مستند توران خانم درباره زندگی توران میرهادی، یکی از چهره‌های تأثیرگذار و زنان موفق ایرانی در حوزه آموزش و پرورش کودکان است. توران خانم حتی با وجود مرگ عزیزانش و همه رنج‌هایش، زندگی را اینگونه توصیف کرد: «رنج بزرگ را به کار بزرگ تبدیل کنید.»

7. زندگی دردناک است
هیچ‌کس نمی‌تواند ادعا کند که رنجی در زندگی نداشته است. شاید هدف زندگی پیدا کردن لحظه‌های کوتاهی برای آرامش، از بین رنج مداوم ادامه دادن باشد. این شمایید که تصمیم می‌گیرید می‌خواهید در تاریکی بمانید یا به دنبال روزنه‌هایی هر چند کوچک از نور باشید.

8. کرونا به ما آموخت ...

کرونا باعث شد تنهایی، فاصله‌ گرفتن از نزدیکان، ترس از ابتلا به بیماری و مرگ تنها برای عده کمی از جامعه نباشد. این بار شرایطی ایجاد شد که ما نتوانیم چندان خود را استثنا از دیگران بدانیم. این ترس جمعی باعث ایجاد یک بحران بزرگ شد. بحرانی که نمی‌توان بدون پذیرش، زندگی کردن با آن و «تاب آوردن»، از آن عبور کرد. آیا جمله «باید زندگی با کرونا را بیاموزیم.» مفهومی جز «تاب‌آوری» در برابر یک شرایط خاص دارد؟

9. می‌آموزم پس هستم
این روزها با تلاش محمد نجفی در یک گروه «بیست تا سی‌ ساله» به زندگی و چطور زندگی کردن فکر می‌کنیم. برای من تعامل با این افراد و شنیدن تجربه‌هایشان راهی است که فراموش نکنم روزهایی بود که بدون ماسک و فاصله اجتماعی کنار هم جمع می‌شدیم، به هم لبخند می‌زدیم و اشک‌هایمان را تقسیم می‌کردیم. در این قرنطینه سخت این هم نوعی «تاب‌آوری» است. نه؟

صبرتحملکروناسختیبدشانسی
از ترس‌هایم می‌نویسم تا زنده بمانم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید