ویرگول
ورودثبت نام
ندااستوری
ندااستوری
خواندن ۹ دقیقه·۳ سال پیش

مدیر محصول | از معرفی شغل تا وضعیت بازار کار

عزیزانم سلام. به ندااستوری خیلی خوش اومدی. این اولین مصاحبه‌ی ما بود که در اواخر خرداد ۱۴۰۰ ضبط و منتشر شد. تصمیم گرفتیم برای دوستانی که ترجیح میدن متن بخونن، متن مصاحبه‌ها رو هم داخل ویرگول منتشر کنیم. دیگه بیشتر از این توضیح نمیدیم. بریم و قسمت اول مصاحبه با مریم اسماعیلی رو بخونیم.


اگه از گوگل اومدی و تمایل داری نسخه ویدیویی رو ببینی، می‌تونی روی معرفی مدیر محصول کلیک کنی.

سوال ۱: خودت رو معرفی کن.

مریم اسماعیلی هستم متولد سال ۷۲. کارشناسی رشته مکانیک و ارشد رشته mba در دانشگاه صنعتی شریف خوندم. الان حدودا چهار سال هست که در یکتانت کار می­‌کنم و در حال حاضر مدیر محصول یکتانت هستم.

سوال ۲: چی شد از رشته مکانیک تغییر فیلد دادی؟

من از اون دسته آدم‌­ها بودم که نمی‌­دونستم باید چیکار کنم. بعد از کنکور مشاورم پیشنهاد داد مکانیک بخونم و منم چون هیچ ایده‌­ای نداشتم قبول کردم.

پنج سالی که مکانیک می‌­خوندم خیلی تلاش کردم به این رشته علاقه‌­مند بشم اما اتفاقی نیفتاد. تهویه و بایومد که شبیه مهندسی پزشکی هست رو امتحان کردم اما هیچ کدوم جذبم نکرد؛ در آخر متوجه شدم به مکانیک علاقه ندارم و تصمیم گرفتم اپلای کنم. بعد از تافل دادن فکر کردم باید همین رشته رو به صورت تخصصی‌­تر بخونم برای همین از اپلای هم منصرف شدم و بین رشته‌­های دیگه جستجو کردم.

بین رشته اقتصاد و mba مردد بودم که در آخر با مشاوره اساتید و بقیه رشته mba رو انتخاب کردم.

سال ۹۵ شروع کردم و بعد از ترم اول به فکر کار کردن افتادم. قبل از اون از سال ۲۰۱۵ که تافل دادم حدود دو سال به صورت خصوصی تافل درس می­‌دادم. بعدش تصمیم گرفتم به طور جدی بیام توی یه شرکتی کار کنم تا اینکه برای یکتانت اپلای کردم.

داستانش هم اینطوری بود که توی کانالی به اسم mbaاستخدام عضو بودم و فقط آگهی‌­ها رو می‌دیدم تا اینکه اگهی استخدام یکتانت رو دیدم که نوشته بود ما محیط جوون و شادابی داریم و کسانی که علاقه­‌مند به یادگیری هستن بیان و اپلای کنن. جزو شرایطش هم زبان خوب و اجتماعی بودن بود. ایمیل فرستادم و زنگ زدن و هماهنگ کردیم و مشغول به کار شدم.

با پوزیشن کانتنت شروع کردم که کار محتوا می‌خواستن؛ البته خیلی توی این پوزیشن نموندم.

سوال ۳: دقیقا توی مدیریت محصول چیکار می­کنین که انقدر طرفدار داره؟

کلا پروداکت منیجمنت چیه؟ اول این رو بگم که داریم راجع به مدیریت محصول دیجیتال حرف می‌­زنیم که الان خیلی ترند شده و افراد دوسش دارن. به طور خلاصه اگه بخوام براتون توضیح بدم این محصولاتی که همین الان ما داریم روی گوشیمون هر­روز باهاشون کار می‌­کنیم مثل اسنپ و... افراد مختلفی براشون زحمت می‌کشن از توسعه‌دهنده‌ها تا کسانی که کار فروش می‌کنن و... .

یه سری افراد هم هستن که اسمشون پروداکت منیجره و مدیر محصولن. وظیفه اصلیشون خوب جلو رفتن محصوله که یک طیف گسترده‌­ای رو شامل میشه. از روز اولی که برای محصول ایده‌­پردازی می‌کنه که چی باشه و چه ویژگی‌­ها و کاربرد­هایی داشته باشه، مشتری یا کاربر به چه چیزی نیاز داره تا اینکه کاربر چجوری این نیازش رو باید برطرف کنه. به اینا فکر میکنه و به توسعه‌دهنده تحویل می­ده و یه محصول اولیه‌­ای آماده می­کنه. این محصول رو به یه سری افراد عرضه می‌­کنه و فیدبک می­‌گیره، مانتیور می‌­کنه و سعی می‌­کنه این محصول بهترین حالت ممکن رو داشته باشه.

بیشترین مهارتی که باید داشته باشه اینه که بتونه نیاز کاربرها رو بشناسه، توانایی حل مسئله داشته باشه و همین‌­طور مهارت‌های ارتباطی خوبی داشته باشه چون بین تیم و مشتری نقش میانجی رو داره.

سوال ۴: برای ورود به پروداکت چه تخصص هایی نیازه؟

اگه بخوام از خودم بگم من اول اومدم کار کانتنت رو انجام دادم و از اینجا شروع کردم و وارد یکتانت شدم. بعد خیلی سریع وارد بخش ارتباط با مشتری شدم و با مشتری های بزرگ در ارتباط بودم. کم کم به سمت کارهای جدید رفتم مثلا می‌خواستیم تبلیغات داخل اپلیکیشن و نصب اپ داشته باشیم برای همین پلتفرم های خارجی رو بررسی کردیم و روی اون‌ها کمپین اجرا کردیم تا ببینیم مشتری چجوری نتیجه می‌­گیره و تحقیقات انجام دادیم. در کنارش کار محصولی کردم. اون موقع می­‌خواستیم یه تعداد فیچر جدید به تبلیغات یکتانت اضافه کنیم.

اینجا بازم بررسی کردیم که پلتفرم­‌های خارجی مثل گوگل به مشتریشون چی میدن. بعد از این کارها چون واقعا پوزیشن محصول نداشتیم یکم فاصله گرفتیم. می‌دونستیم یه سری چیزا لازم داریم و یه سری دولوپر هم داشتیم که این کار­ها رو انجام بدن اما تیم محصولی نداشتیم. یکتانت درحال گسترش بود و تیم مارکتینگ هم لازم داشتیم و به من پیشنهاد شد که کارهای مارکتینگ رو انجام بدم.

اوایل کار بودیم و داشتیم کارهای مارکتینگ رو تست می‌کردیم که توی همون حول و حوش تصمیم گرفتیم تیم محصول هم داشته ­باشیم و پیمان که هد فنی هست پیشنهاد داد که بیا می‌­خوایم کار محصول کنیم و خودمم که قبلا این کارو کرده­ بودم و بهش علاقه داشتم قبول کردم.

اینکه چی باید بلد باشیم واقعا طیف گسترده­‌ای داره چون خود پروداکت منیجمنت کارهای متنوعی رو شامل میشه و در طی مسیر شغلیت و حتی در یک روز کارهای مختلفی می‌کنی! به ­خاطر همین افراد با پیش‌­زمینه‌های مختلف به این سمت میان. بعضی‌­ها زمینه فنی دارن و کار دولوپ و کد زدن هم کردن. این‌­ها می‌تونن توی محصولاتی که دانش فنی مهمه، خیلی خوب پرفورم کنن ولی الزاما نیاز نیست که یه مدیر محصول دانش فنی داشته باشه.

بعضی‌­ها هم مثل من از طریق بیزنس و ارتباط با مشتری اومدن و این کمکشون می‌کنه که مشتری رو خیلی خوب ­بشناسن. باید با دغدغه‌ها و نیاز­های مشتری کاملا آشنا باشین. البته از بک گراندهای مختلف میشه اومد. وقتی افراد از بک‌گراندهای مختلف برای مدیریت محصول اپلای می‌­کنن من خودم خیلی به پیش زمینشون توجه نمی‌کنم که مثلا فنی خونده خیلی خوبه. اینا مهمه اما بیشتر جنس و مهارت خود فرد مهمه که از طریق مختلف میشه اینو فهمید مثلا از طریق مصاحبه دقت میکنیم که این‌ها رو داره یا نه.

مهم‌ترینش اینه که نگاهت نگاه محصولی باشه یعنی دغدغه کاربر رو داشته باشی. مثلا این محصول قراره چه نیازی رو رفع کنه، چیکار کنی تا سریع­‌تر و درست‌­تر به نیاز کاربر پاسخ داده بشه. باید توانایی حل مسئله داشته باشی؛ یعنی وقتی یه مسئله جلوت می­‌ذارن بتونی از دید ذی­نفعان مختلف بهش نگاه کنی و بفهمی چه کاری لازمه انجام بدی و از یه طرف دیگه خیلی آدم ارتباطی باشی. ارتباطی منظورم برونگرایی نیست یعنی هوش هیجانی داشته باشی تا بتونی با افراد مختلف ارتباط بگیری و راحت کار تیمی کنی به ­خاطر اینکه یه زمان خیلی زیادی از این پوزیشن به ارتباط با بقیه چه مشتری‌ها و چه هم تیمی‌هات می‌گذره.

واسه همین فکر می‌کنم بیشتر این مهارت‌ها مهمه تا اینکه چه بک گراندی داشتی و از کدوم واحد اومدی. بچه‌هایی که توی خود شرکت هستن پتانسیل خیلی خوبی دارن که به تیم محصول منتقل بشن چون مشتری‌ها و صنعت رو خیلی خوب می­‌شناسن.

سوال ۵: پله­‌های پیشرفت در حوزه محصول چندتاست و از کجا باید وارد بشیم؟

بستگی داره. پروداکت منیجمنت توی هر کشور و حتی هر سازمانی باهم خیلی فرق داره. توی خود یکتانت هر تیم باهم متفاوتن. به ­خاطر همین نمیشه خیلی با­دقت گفت که چیکار باید کرد. ولی جاهایی که پروداکت پوزیشن مشخص داره این­طوریه که تو به عنوان آدمی که پتانسیلش رو داره و می­‌خواد وارد پروداکت منیجمنت بشه به عنوان دستیار محصول یا APM شروع می‌­کنی. اولین بار گوگل این پوزیشن رو به کار برد یعنی افرادی رو در کنار مدیر محصول‌­ها قرار می­‌داد تا یاد بگیرن و خودشون تبدیل به مدیر محصول بشن. این راه خوبی برای ورود به این حوزه است و معمولا شرکت‌های حسابی این پوزیشن رو دارن. (تعریف APM یا دستیار محصول)

وقتی تازه وارد این پوزیشن شدی میای الفبای کار رو یاد می­گیری، چجوری با ابزارهای مختلف کار کنی، رفتار کاربر رو تحلیل کنی، آمار و ارقام و عدد و دیتا رو چطور تفسیر کنی و یکم زبان فنی یاد می‌گیری. معمولا دغدغه‌ها در سطح فیچره. هرچی جلوتر میای مهارت‌هات تقویت میشه.

مدل رشد یه پروداکت منیجر اینطوریه که میتونی همین چیز­هایی که الان داری رو توی مقیاس­‌های بزرگ­تر تجربه کنی. مثلا اگه الان داری روی سطح فیچر یه محصول کار می­‌کنی فردا روی یه محصول جدید کار کنی یا اگه روی یه محصول ساده کار می­‌کنی هر چی تجربه‌ت بیشتر میشه می‌­تونی روی مسئله‌­های سخت­‌تر کار کنی. این روالیه که از APM به PM افراد طی می‌­کنن و هرچی جلوتر میری سطح دغدغه‌هات متفاوت میشه. اوایل بیشتر به جزئییات یه محصول فکر می­‌کنی هرچی جلوتر میری آینده محصول رو می‌بینی و کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت می‌تونی برنامه­‌ریزی کنی. مثلا چیارو بهش اضافه کنیم؟ چه چیزهایی رو حذف کنیم؟ با ذی­نفعان مختلف مثل مدیرعامل، مدیرفنی یا تیم لیدر­ها حرف می­‌زنی و کلا سطح دغدغه‌هات متفاوت میشه و از بالا به مسائل نگاه می‌­کنی.

افراد مختلف وقتی به این مرحله می‌­رسن یا سعی می‌کنن توی حوزه‌های مختلف این رو تجربه کنن، مثلا اگه من توی محصول BtoC هستم که با افراد در ارتباطه، سعی می‌کنم جنس محصول BtoB رو هم تجربه کنم که با سازمان‌­ها در ارتباط باشم یا اگه یه محصولی که بیشتر CRM هست رو انجام دادم میرم یه محصول فنی رو هم تجربه می‌کنم. دسته بعدی دوست دارن عمودی رشد کنن یعنی اول APM بعد PM بعد پروداکت لید که یه سری پروداکت منیجمنت رو هدایت می‌کنه و بعد بشن وی پی پروداکت یه مجموعه‌ای که بتونن یک سری پروداکت توی زیرمجموعه خودشون داشته باشن.

همینطور میشه گفت تو وقتی داری کار محصول می‌­کنی یک جنس چیزهایی رو داری تمرین می‌­کنی که خودت بتونی بعدا کسب و کار بزنی؛ با آدم‌های مختلف کار کردی و نیازهای بازار رو می‌دونی می‌تونی مدیرعامل یه مجموعه­‌ای بشی چون مهارت­هایی که لازمه یه مدیرعامل داشته باشه یعنی شناسایی دغدغه افراد و نیازهاشون رو پیدا کردی و کاندیدای خوبی برای این کاری که البته به نظر من بستگی به خود فرد هم داره.

سوال ۶: مسیر رشد از جونیور به سینیور مدیر محصول چقدر طول میکشه؟

عدد مشخصی که نداره اما معمولا اینطوریه که اگه آدم‌ها یه بیسیک تجربه‌­ای از فضای کاری داشته باشن یعنی بالغ باشن و بدونن با تیم‌­ها باید چجوری کار کرد ولی تجربه­‌ای توی زمینه محصول نداشته باشن انتظار میره بین شش ماه تا یک سال چم و خم کار دستشون بیاد و به صورت رسمی پروداکت منیجر بشن. این بستگی به خود سازمان هم داره که چطوری این مسیر شغلی رو چیدن مثلا توی یکتانت ما نردبان شغلی و سطح‌های مختلف داریم تا بتونیم این اسکیل رو هرچقدر بزرگتر تجربه کنیم. من خودم بعد از دو سه سال حس میکنم الان دستم اومده که چی به چیه. بعضی‌ها می­گن سه چهار سال زمان لازمه؛ باهاشون موافقم چون اگه تو قراره A B تست کنی باید به دفعات این رو تجربه کنی و برای آدم‌­­­های مختلف ران کنی. من چندین بار فیچر رو ران کردم و تونستم دیتا انالیز کنم و تیم‌های مختلف رو تجربه کنم و همه این‌ها لازمه و زمانش باید سپری بشه، این تجربه نیازه تا پیشرفت کنی. برای همین فکر می­‌کنم چندین سال زمان نیازه البته بعضی‌ها هستن که خیلی سریع‌­تر می‌­تونن رشد کنن چون توی تیم‌های قوی قرار می‌­گیرن و خیلی سریع­‌تر یاد می‌گیرین اما خیلی کم پیش میاد که اینطوری بشه که توی بازه کوتاه بتونی این مسیر رو طی کنی.

جمع‌بندی

تبریک میگم شما الان محتوای یک ویدیوی ۲۵ دقیقه‌ای رو خوندی و با کلیت مدیریت محصول آشنا شدی. به زودی متن مصاحبه‌ی دوم رو هم به این مقاله اضافه می‌کنیم.

مدیرمحصولمعرفی شغلبازارکارمسیرشغلیپروداکت منیجر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید