<br/>توی دنیای محصول دیجیتال، هر شغلی که داشته باشی، یکی از دغدغههای اصلیت بیشتر کردن فروش محصول و کاربرانته. و همه میدونیم که زیاد شدن تعداد کاربر با رفع نیاز و تولید یه محصول جذاب و مفید امکانپذیره.
نمیخوام از لزوم اهمیت دادن به تجربهکاربری و این جور چیزا صحبت کنم، چون از کسی پوشیده نیست و یه راست میرم سر اصل مطلب...
در هر کسب و کاری که با کاربر سرو کار داره، یکی از فاکتورهای مهم تولید محصول خوب، بلوغ تجربهکاربری در اون سازمانه که 6 مرحله داره. اینکه سازمان شما توی کدوم مرحله قرار داره، تعیین میکنه که شما چقدر به کاربرانتون اهمیت میدین و چقدر محصولتون برای کاربرانتون مفید و قابل استفاده هست.
1-مرحله اصلا کاربر کیه؟ ?
توی این مرحله اصلا تجربه کاربری معنی پیدا نمیکنه. همه دور همیم تا یه محصول بسازیم اونجوری که دلمون میخواد! نه اونجوری که کاربرمون رو راضی کنه.
2-مرحله یه چیزی به نام تجربه کاربری هم وجود داره مثل اینکه! ?
توی این مرحله بعضی از افراد سازمان از تجربه کاربری اگاهن. به این معنی که میدونن چنین چیزی وجود داره و به صورت پراکنده دربارش میخونن و با دانش محدود سعی میکنن توی کارهاشون بعضی نکاتو رعایت کنن
3-مرحله ظهور دیزاینر?
توی این مرحله سازمان متوجه میشه که به یه دیزاینر نیاز داره. اما همه کارهای سازمان مبتنی بر اصول کاربرمحور نیست. طراح، طراحی میکنه و با نظرات شخصی مدیران ترکیب میشه و محصول نهایی به وجود میاد. اما سایر بخش های سازمان مثل واحد های ارتباط با مشتریان، بازاریابی و... هنوز تو مرحله "اصلا کاربر کیه" موندن.
❌سازمانها وقتی به این مرحله میرسند، توی تله میافتن و تصور میکنن از نظر تجربهکاربر مشکلی نخواهند داشت و به بلوغ کامل رسیدن. غافل از اینکه اگر همه بخشهای سازمان شما کاربر محور نشه، تلاشهای شما بینتیجه یا در بهترین حالت کم نتیجه خواهد بود.
4- مرحله ظهور واحد دیزاین! ?
توی این مرحله سازمان انقدر به بلوغ تجربه کاربری میرسه که یه واحد رو برای یوایکسش در نظر میگیره و توی کارخونه تولیدمحصولش، تجربه کاربری رو یکی از مراحل مهم توی خط تولید قرار میده. توی این مرحله دیگه تجربهکاربری به عهده دیزاینرها هست و نظرات شخصی بیمعنی میشه. در واقع تصمیمات بر اساس دیتا و تستها و دانش تخصصی دیزاینرها گرفته میشه.
✅این نکته رو بگم که واحد های دیگه سازمان هم اهمیت تجربه کاربری رو درک میکنن و در فرایند شرکت میکنند.
5-کاربر راضی، حساب بانکی سازمان هم راضی! ?
توی این مرحله تمام تیمها به یه هدف یکپارچه از تجربهکاربری میرسن و درواقع تمام تیم ها نه تنها بهت جربه کاربری اهمیت میدن، بلکه هدف و کار اصلیشون سرویس دادن به سیستم در جهت بالا بردن رضایت کاربرانه. هدف اصلی توی این مرحله رسیدن به بیشترین حد سود و درامد به واسطه بالا بردن سطح تجربهکاربریه و یه جورایی ما به بیشترین درامد حاصل از اهمیت دادن به کاربر میرسیم.
6- هرچی کاربر بگه! ?
این مرحله همون مرحله پنجه با این تفاوت که از هدف بالاتر بردن سود و درامد فاصله میگیریم و یه جورایی تنها هدفمون میشه کاربرو تمام سازمان بر اساس تجربه کاربری شکل میگیره.
من سعی کردم این 6 مرحله رو خیلی ( تاکید میکنم خیلی ✅) خلاصه توضیح بدم. هرکدوم از این مراحل بسیار توضیحات مفصلی داره که سعی میکنم تو پستهای بعدیم اشاره کنم بهشون.
خوشحال میشم توی کامنتها برام بنویسید که سازمان شما توی کدوم مرحله قرار داره؟
اگر به خوندن و تحلیل مقاله های روز و زبان اصلی تجربه کاربری علاقمند هستید، من در کانالم مهمترین مقالات رو میخونم و تحلیل میکنم. پیشنهاد میکنم به جمع ما اضافه بشی.
کافیه این آدرس رو در تلگرام دنبال کنی
@NedaZamaniDesign