چرا حزب الله لبنان در ماجرای عملیات طوفان الاقصی و وقایع پس از آن ورود جدی ندارد؟
بخش اول
حزب الله لبنان در عملیات قهرمانانه حماس علیه رژیم صهیونیستی موسوم به "طوفان الاقصی" راهبرد موضع "موازنه در پاسخ" را در پیش گرفته است و در برابر هر اقدام دشمن صهیونیستی، اقدام متناسب و به اندازه انجام می دهد و عملا نشان داده است که لااقل فعلا قصد درگیری پایدار با اسرائیل را ندارد.
این موضوع برای برخی از نیروهای انقلاب و دوست داران مقاومت، ابهاماتی را ایجاد کرده است و سوال می کنند که چرا حزب الله لبنان، حماس را که همانند خودش وابسته به ایران است تنها گذاشته است؟
پاسخ کامل به این سوال گرچه نیازمند بررسی دقیق شرایط منطقه، شرایط لبنان، شرایط حزب الله و وضعیت جمهوری اسلامی ایران است اما پاسخ خلاصه این است:
1- نه ایران و نه حزب الله و نه هیچ یک از اضلاع جبهه مقاومت، حماس و مردم مظلوم فلسطین را تنها نگذاشته و نمی گذارند و ایران و جبهه مقاومت از همه امکانات خود برای حفاظت از مردم غزه و حماس استفاده می کنند اما ورود به درگیری مستقیم با اسرائیل تنها راه حفاظت و حمایت نیست.
2- صرف نظر از میزان و شدت بمباران های غزه، این اقدام دیوانه وار رژیم اشغالگر قابل پیش بینی بود زیرا حماس بزرگترین ضربه نظامی و امنیتی از زمان تشکیل اسرائیل را به پیکره آن رژیم وارد کرده است و اعتبار آن رژیم را نابود کرد و طبیعی است که رژیم صهیونیستی واکنشی دیوانه وار نشان بدهد.
3- در شرایط کنونی، گسترش دامنه ی جنگ به سود هیچیک از طرفین درگیری نیست و کمترین خطای راهبردی یا اقدام نسنجیده به ویژه گشایش جبهه ای جدید در مرزهای شمالی و یا شرقی اسرائیل با لبنان و سوریه و مشخصاً با حزبالله و سایر نیروهای نیابتی ایران می تواند جنگی غیرقابل مهار در ابعادی به مراتب گستردهتر را برانگیزد که دامنه آن تمام خاورمیانه را فرا می گیرد و احتمالا قدرت های بزرگ را نیز درگیر می کند. به همین خاطر هر طرفی میکوشد به نحوی از وقوع این احتمال جلوگیری کند. امریکایی ها و اروپایی ها بنا به دلایل خود، ایران و محور مقاومت بنا به ملاحظات خود و حماس نیز بنا بر مصالح خود دنبال گسترش جنگ نیستند و اسرائیل نیز تنها دنبال خروج آبرومند از این بحران است و به خاطر ترس از ورود به غزه و سرنوشت نامعلوم سربازان خود در صورت ورود به غزه، قصدی برای ادامه نبرد را ندارد و نهایتا دنبال نمایش ورود به غزه با ورود محدود به یک یا دو ناحیه کوچک است.
4- راهبرد ایران و جبهه مقاومت در این مرحله تا حد ممکن "بازدارندگی حداکثری" و "نبرد حداقلی" است و تنها از طریق روسیه و سایر کشورها تلاش می کند تا نبرد در همین شرایط فریز شود و حماس نیز همین راهبرد را دارد زیرا ادامه وضع موجود به ضرر غیر نظامیان فلسطین تمام خواهد شد. لذا حزب الله و سایر جبهه های مقاومت در منطقه تماما ضمن حفظ آماده باش صددرصدی، همه تلاش خود را می کنند تا حملات به غزه پایان بگیرد و در صورت تعرض به مواضع مقاومت در لبنان و سوریه، پاسخ متناسب بدهند و از گسترش دامنه جنگ جلوگیری نمایند.
5- بحران های پس از فرونشستن آتش جنگ کنونی که دامنگیر اسرائیل و رژیم نتانیاهو خواهد شد و همچنین فشارهای روزافزون کشورهای منطقه و جهان به اسرائیل و از بین رفتن عادی سازی روابط با اعراب و نیز از بین رفتن افسانه شکست ناپذیری اسرائیل به اندازه ده ها نبرد نظامی بر آینده رژیم صهیونیستی و بحران های داخلی آن اثر دارد و اتفاقا گسترش جنگ می تواند به اسرائیل کمک کند از این بحران ها عبور کند زیرا بقای آن رژیم در جنگ است و نه آرامش. لذا ایران و بازوهایش با خونسردی تمام منتظر اتمام جنگ و شروع طوفان های پس از جنگ در اسرائیل هستند.
6- جمهوری اسلامی ایران با همه ی نیروها و متحدانش در منطقه در پیوند و ارتباط دائم است و شمار این نیروها در میان گروه های فلسطینی که طالب جنگ مسلحانه هستند به حماس و سرایا القدس خلاصه نمیشود و شامل گروه های قدیمی نزدیک به سازمان الفتح و دهها سازمان کوچک تر و حتی بعضا با گرایشات چپ نیز می شود و وجه مشترک آن ها این است که همگی از اقدامات شهرک نشینان یهودی افراطی در کرانه ی غربی رود اردن و حاشیه غزه و حملات رژیم صهیونیستی به ستوه آمدهاند. ایران هنوز کارت های دیگر خود در داخل اراضی اشغالی را رو نکرده و بازی با کارت های دیگر را شروع نکرده است. حتی به نظر می آید حماس نیز همه ی توانمندی ها و هنرهای خود را به نمایش کامل نگذاشته است. نمونه اخیر این که حماس به تازگی از موشک عیاش با برد 250 کیلو متر در نبرد طوفان الاقصی استفاده کرد که دوربردترین موشک حماس تلقی می شود و می تواند شمالی ترین نقطه اسرائیل را هدف قرار بدهد. ساده اندیشی است که از اکنون، صحبت از مداخله حزب الله یا سایر بازوهای منطقه ای ایران کرد.