قبل از شروع، به شما پیشنهاد میکنم اگر پایانبندی تاریک را دوست دارید، در اولین فرصت این کتاب را مطالعه کنید اگر نه، سمت این کتاب نروید.
کتاب مغازه خودکشی، طنزی تلخ است که مرگ را برای شما روایت میکند. کاراکترهایی که نویسنده در این کتاب خلق کرده است، همگی صورتی ناراحت دارند و روزی نیست که به فکر خودکشی نباشند.
کتاب مغازه خودکشی داستانی است درباره مردن. مردن افرادی که دیگر امیدی برای زندگی ندارند و میخواهند به زندگی خود پایان دهند.
نوع نگاه نویسنده در نوشتن داستان کتاب مغازه خودشی بسیار متفاوت است و خواننده را به سمت خود میکشد.
حال اگر میخواهید با داستان این کتاب بیشتر آشنا شوید در ادامه این مطلب همراه من باشید.
این رمان سیاه، درباره خانواده تواچ و کسب کار منحصربهفرد آنهاست. این خانواده در مغازه خود شعاری دارند با این موضوع: آیا در زندگی شکست خوردهاید؟ لااقل در مرگتان موفق باشید.
در این مغازه وسایلی فروخته میشود که به افرادی که میخواهند مرگ آسانی داشته باشند، کمک کنند.
خدماتی که این خانواده به مشتریان خود ارائه میدهد، بسیار ترسناک است. ممکن در اواسط کتاب از خود بپرسید چقدر همه چیز این جا غمزده و ناراحتکننده است.
زمان و مکان داستان مشخص نیست. اما چیزی که در کتاب به خوبی نمایان است این که ناامیدی و غم بسیار فراگیر شده است و مردم دیگر دلیلی برای زنده ماندن ندارند.
آمار خودکشی در این شهر بسیار بالاست و در این میان مغازه خودکشی هم به خود افتخار میکند که به افراد در خودکشیهایشان کمک میکند.
داستان جایی جالب میشود که خانواده صاحب یک فرزند پسر میشوند و اسم پسر را آلن میگذارند. آلن برعکس همه آدمهایی است که ما در کتاب مغازه خودکشی دیدهایم. او خوشحال است! آلن لبخند میزند و و کمک به دیگران را دوست دارد.
او علاقهای به خودکشی ندارد و قوانین مغازه را رعایت نمیکند و همین باعث خشم خانوادهاش شده است. رفتارهای آلن در داستان باعث تغییرات اساسی در خانواده و شهرشان میشود...
برشی از کتاب
زندگی همینه که هست. اگه سخت بگیری، اونم بهت سخت میگذرونه. این ماییم که بهش ارزش میدیم. با همهی کمبودهایی که این دنیا داره، زیباییهای خودش رو هم داره. نباید از زندگی زیاد انتظار داشته باشیم. نمیشه باهاش جنگید! بهتر اینه که نیمهی پر لیوان رو ببینیم.
نام اعضای خانواده تواچ هر کدام یادآور افراد سرشناسی است که خودکشی کردهاند که در پانویس کتاب توضیح آن آمده است.
ژان تولی کاریکاتوریست، فیلمنامهنویس و رماننویس فرانسوی متولد 26 فوریه 1953 است. ژان تولی علاوهبر تصویرسازی و فیلمسازی، کتابهای موفقی نوشته است. او همچنین موفق به دریافت جایزههای ادبی زیادی شده است.
این نویسنده برای اولین بار توسط احسان کرم ویسی با رمان مغازه خودکشی به فارسی زبانان شناسانده شد. او مغازه خودکشی را در سال 2006 نوشت و در سال 2012 انیمیشن آن را ساختند.
من به شما پیشنهاد میکنم ابتدا کتاب را بخوانید و بعد انیمیشن آن را نگاه کنید. انیمیشن مغازه خودکشی را میتوانید از سایت فیلم تو سریال دانلود کنید.
در حالی که همه چی در حال فروپاشی است، فردی پیدا میشود که سعی میکند امید را در وجود همه روشن کند. مانند شمعی که سالهاست خاموش شده است و یک نفر با کبریت از راه میرسد.
از قسمتهای جالب کتاب که در آن خانواده تواچ با پیشنهاد دادن آن برای کار خوب بازار گرمی میکنند، دیدن اخبار تلویزیون است. اخباری که 99 درصد آن شامل خبرهای بد و تاریک است.
در مقابل همه سیاهیها، آلن نوری در تاریکی است. خانم و آقای تواچ از دست لبخندها و خوشبینیهای آلن به تنگ آمدهاند و حتی از چیزهای بد، ظاهری خوب و زیبا در میآورد.
کتاب مغازه خودکشی پایانی تکاندهنده دارد و مخاطب را سرجای خود میخکوب میکند. میتوان گفت ننویسنده مخاطب را تا اتنتها خوشحال نگه میدارد و سپس تیر آخر را به سمتشان پرتاب میکند.
اگر به رمانهای سیاه و فانتزی علاقه دارید این کتاب را به شما علاقهمندان پیشنهاد میکنم. اگر این کتاب را خواندید نظر شما راجع به داستان چی بوده است؟
امیدوارم از نقد این کتاب لذت برده باشید. ارادتمند شما نگار حامی حقوق کتابها