کتاب چگونه محافظهکار باشیم اثر راجر اسکروتون، تصویری پیچیده و چندوجهی از محافظهکاری ارائه میدهد که ریشه در عشق عمیق به روستای انگلیسی و شک و تردید عمیق نسبت به تحولات مدرنیته دارد. اسکروتون، استاد کلمات، با ترکیب خاطرات شخصی، تأملات فلسفی و انتقادات سیاسی، استدلالی جذاب، اگرچه در نهایت رضایتبخش، میسازد.
در قلب محافظهکاری اسکروتون، دفاع از سنت به عنوان مخزنی از خرد و دژی در برابر نیروهای فرساینده مدرنیته قرار دارد. او با فصاحت فضایل روستاهای انگلیسی، اهمیت خانواده و ارزش نهادهایی را که آزمون زمان را پشت سر گذاشتهاند، ستایش میکند. دلتنگی نوستالژیک اسکروتون برای دنیای از دست رفته آشکار است و انتقاد او از افراطگرایی فردگرایی و مصرفگرایی هم به موقع و مرتبط است.
با این حال، کتاب «چگونه محافظهکار باشیم» در نهایت با بدبینی ذاتی و فقدان چشماندازی مشخص برای آینده خدشهدار میشود. تمرکز اسکروتون بر گذشته، هرچند قابل درک، توانایی او را در ارائه راهحلهای عملی برای چالشهای فوری امروز محدود میکند. انتقاد او از جامعه مدرن اغلب بینشآمیز است، اما انرژی سازنده لازم برای الهام بخشیدن به نسل جدید محافظهکاران را ندارد.علاوه بر این، دفاع اسکروتون از ملیگرایی و شکگرایی او نسبت به چندفرهنگگرایی مشکلساز است. اگرچه ستایش میراث خود قابل درک است، اما اصرار او بر هویت ملی مشترک خطر کنار گذاشتن اقلیتها و تقویت تفرقه را دارد. انتقاد او از چندفرهنگگرایی اغلب تنوع را با نسبیت فرهنگی اشتباه میگیرد و سهم مثبت مهاجران در جامعه را نادیده میگیرد.
کتاب اسکروتون میتوانست فراخوانی قدرتمند برای محافظهکارانی باشد که به دنبال جهتگیری جدید هستند. در عوض، این کتاب تأملی متفکرانه اما در نهایت غمانگیز بر دنیایی است که دیگر وجود ندارد. در حالی که بینشهای او در مورد ماهیت محافظهکاری ارزشمند است، اما تحت الشعاع بدبینی و نوستالژی او قرار میگیرد.در عصر تغییر سریع و قطبیسازی فزاینده، محافظهکاران به چیزی بیش از دفاع از گذشته نیاز دارند. آنها به یک چشمانداز قانعکننده برای آینده نیاز دارند که ضمن حفظ بهترین سنتهای ما، به چالشهای زمان ما نیز پاسخ دهد. کتاب «چگونه محافظهکار باشیم» اسکروتون سهم ارزشمندی در کانن محافظهکاری است، اما در ارائه نقشه راهی که محافظهکاران به شدت به آن نیاز دارند، ناکام میماند.