اندیشمندی که به خاطر نقدهای تکاندهندهاش بر غرور علمی و توهمات پیشرفت و انسانگرایی مشهور است، اکنون تمرکز خود را به سمت گربهها سوق داده است — و آنچه آنها درباره رابطه پیچیده انسان با جهان و خودشان آشکار میکنند.
در طول تاریخ فلسفه، تلاشهای متفکران برای تسکین اضطراب انسان، به تراژدی یا کمدی قابل پیشبینی تبدیل شده است. اندیشمندانی از اسپینوزا گرفته تا بردیایف، به دنبال پاسخ به پرسشهای همیشگی بشر بودهاند: چگونه شاد باشیم، چگونه نیکو باشیم، چگونه محبوب باشیم، و چگونه در جهانی در حال تغییر و گذرا زندگی کنیم. اما شاید بتوانیم درسهای بیشتری را از گربهها، آن موجوداتی که بیشترین توجه ما را جلب کردهاند، فرا بگیریم.
کتاب فلسفه گربه ای را نشر لگا به چاپ رسانده است و شما میتوانید با تخفیف این کتاب را از فروشگاه کتاب ۳۰بوک خریداری کنید.
در کتاب "فلسفه گربه ای" ، فیلسوف جان گری شیوه زندگی گربه ها را کشف می کند که عاری از اضطراب و خودآگاهی بیش از حد است و نشان می دهد که چگونه آنها پاسخ هایی به سوالات بزرگ عشق و وابستگی، مرگ و میر، اخلاق و خود را در خود دارند. گربه خانگی مونتنی، که زندگی بدون بررسی او ممکن است ارزش زندگی را داشته باشد; Meo، بازمانده جنگ ویتنام با ظرفیت غیرقابل انکار برای "شادی بی باک"; و Saha، قهرمان گربه ای داستان کوتاه "گربه" اثر کولت، که تمثیلی درباره تله های حسادت انسانی است.
گری با کاوش در ماهیت گربه ها و آنچه می توانیم از آنها بیاموزیم، تفکری عمیق و تحریک آمیز در مورد حماقت استثنایی انسان و وضعیت اساساً آسیب پذیر و تنها ما ارائه می دهد. او مسیری را به سوی زندگی بدون توهم و خیال پردازی ترسیم می کند و نشان می دهد که چگونه می توانیم در برابر بحران و تحول مقاومت کنیم و خود را با صحنه ای تغییر یافته وفق دهیم، همانطور که گربه ها همیشه انجام داده اند.
جان گری، فیلسوف بریتانیایی، مجموعهای جذاب از فلسفه، تاریخ و ادبیات را ارائه میکند تا استدلال کند که ما میتوانیم در مورد بهترین شیوهی زندگی از گربهها چیزهای زیادی یاد بگیریم:
گربهها نیازی به فلسفه ندارند. آنها با پیروی از طبیعت خود، از زندگیای که طبیعت به آنها بخشیده است، راضی هستند. در انسانها، برعکس، نارضایتی از طبیعت آنها به نظر میرسد طبیعی است. حیوان انسان با نتایج قابل پیشبینی غمانگیز و مضحک، هرگز از تلاش برای تبدیل شدن به چیزی که نیست دست نمیکشد. گربهها چنین تلاشی نمیکنند...
اگر گربهها میتوانستند جستجوی معنای انسان را درک کنند، با صدای بلند به پوچی آن میخندیدند.
همانطور که احتمالاً میتوانید از این نقل قولها متوجه شوید، این یک مطالعه بازیگوشانه، تحریک آمیز و به طرز شگفتآوری قابل دسترسی است، و مشاهدات گری در مورد گربهها بدون شک برای هر کسی که گربه عزیزی در زندگی خود دارد، هم خندهدار و هم آشنا خواهد بود.
اما در حالی که ممکن است گاهی اوقات به وجود ساده و عاری از دغدغه گربه خود مارلی حسادت کنم، به سختی میتوان تصور کرد که چنین زندگیای را برای خودم بخواهم. تفکرات گری در نهایت به رسالهای علیه اومانیسم و لیبرالیسم تبدیل میشود که گاهی آن را تحریککننده، گاهی آزاردهنده و در نهایت غیرقابلقبول یافتم.
فقط به دوستداران واقعی گربه که به دنبال یک دوره بازآموزی سریع در فلسفهی مدرن از یک دیدگاه منحصر به فرد و گربهمحور هستند، با احتیاط توصیه میشود.
جان نیکلاس گری، فیلسوف سیاسی انگلیسی است که به فلسفه تحلیلی و تاریخ اندیشهها علاقه دارد. او در سال ۲۰۰۸ از سمت استاد مدرسه تفکر اروپایی در مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن بازنشسته شد. گری به طور منظم در روزنامههای گاردین، تایمز ادبی ساپلمنت و نیو استیتسمن مشارکت میکند، جایی که او سردبیر اصلی نقد کتاب است.