نگاه طراحانه به معقوله شهر وجه تمایز طرحهایی با اثر ماندگار است که چهره شهر را به نحو احسنت تغییر میدهند و در مقابل پروژههایی که نگاه زودبازده با نتیجه آنی که سرمایه الویت آن است، قرار میگیرند. روند توسعه شهری خواه ناخواه اتفاق میافتد. کاربریهای قدیمی متروک جای خود را به نیازهای سرمایهداران جدید میدهند و هویت شهر خارج از توان ما تغییر میکند. این تغییر ناگزیر است اما، نگاه مسأله محور به طراحی و یافتن پاسخ باتوجه به نیازهای اکنون و پیشبینی نیازهای آینده، با صرف زمان و مشارکت گروهی میسر میشود. تا الگویی برای توسعه باشد بهطوری که همهی جوانب اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی لحاظ شود. یعنی به طور کلی توسعهای که پایداری آن تضمین گردد. این امر سبب میشود که جنبههای اجتماعی- زیست محیطی در طراحی تأثیر مهمی بر کالبد خیابان و درنهایت شهر داشته باشد. هرچند که ارزش افزوده آن نیازهای اقتصادی را نیز در بر میگیرد.
تعریف معنا در کالبد خیابان بیشتر از کارایی به بیان و مفهوم مرتبط است. طراحی کالبدی با رویکرد منظر؛ "ارتباط و انتقال معانی موجود در فضا را به بیشترین حد میرساند و ضمن پویایی و غنابخشی به شرایط ادراکی و به ویژه رفتاری؛ زمینه ساز لذت و نشاط در انسان است." به نظر برخی صاحب نظران، توجه به "مکان سازی و ویژگیهای آن" و "موجودیت واحد و تفکیکناپذیر فرد و محیط در منظرههای خاص"، نوعی پاسخ اساسی به یکی از جنبههای مهم سلامت انسان یعنی "احساس فضاهای سالم و پرمعناست".
آسایش و رفاه در فضای شهری وابسته به آب و هوا و اقلیم است. به عنوان مثال: چنانچه در خاطرات خیابان ولیعصر تهران میبینیم آنجایی که فواره حضور داشته و نهر آب میگذشته و در کنار حضور دائمی چنارهای ولیعصر زندگی در مقیاس انسانی جریان داشته است و در محیط کنش انسانی اتفاق میافتاده است. خیابان ولیعصر هویت جمعی ماست. تکه تکه اش عناصر مهم، متفاوت و متنوعی را در بر دارد که نمونهای جامع از شهر تهران است.طبیعت، عنصر وحدت در خیابان ولی عصر است. عامل انسجام جزء به جزء خیابان ولیعصر چنارهای آن است که از ابتدا تا انتها نشانی از آن یافت میشود. اتحادی که اجزاء متفاوت و حتی متناقض خیابان را به یکدیگر پیوند میزند. در قدیم گذر آب از شمال تهران به سمت جنوب در نهرهای خیابان ولیعصر نیز شاخص بوده است. سرعت زندگی کمتر و سنگفرش خیابان با حضور پررنگ طبیعت عامل وحدت مردم با روح خیابان بوده است. اقلیم کم نظیر خیابان از شمال به جنوب متغیر بوده و هربخشی هویت منحصر به فرد خود را داشته است. که به دلیل افزایش سرعت زندگی، حضور پررنگ ماشینها و تخریبهای پی در پی درحال نابودی است. ساختمانهای بلند هرروز بیشتر درختان را مورد تهدید قرار میدهند. و با محدود شدن انسانها به حمل و نقل سواره خیابان دیگر محلی برای گذران وقت نیست و عاملی برای عبور و مرور است.
بازگشت عناصر طبیعی به خیابانها میتواند امید بخش حضور پررنگتر افراد در خیابان باشد. گذر آب به شکل جوی یا فواره، گیاهان نه به عنوان تزیین بلکه دارای تعامل با افراد در کنار کاهش سرعت حرکت وسایل نقلیه از طریق افزایش عرض پیادهرو، تغییر کف سازی خیابان به سنگفرش همگی از جمله راهکارهایی است که میتوان برای بهبود عملکرد خیابان انجام داد. شهر دوست دار طبیعیت، شهر دوست دار انسان نیز هست.