ویرگول
ورودثبت نام
ناز
ناز
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

چالش کتابخوانی طاقچه: انجمن شاعران مرده

انجمن شاعران مرده ، فیلمی ست که در سال ۱۹۸۹ به کارگردانی پیتر ویر منتشر شد که فیلمنامه نویس آن تام شولمن بود. این فیلمنامه بر اساس کتابی است به همین نام نوشته ان.اچ.کلاین.بام، با این تفاوت که فیلم زودتر از انتشار کتاب به نمایش درآمد!

رابین ویلیامز در نقش آقای کیتینگ ، معلم ساختار شکن و نواندیشی است که در آکادمی ویلتون تدریس زبان انگلیسی رو به عهده گرفته . مدیریت آکادمی به عهده «گیل نولان » است مردی پایبند به مقررات ( احتمالا منطق مقررات هم صرفا از منطق خودش نشأت میگیره!).

اغاز داستان از جایی ست که در صدمین سال تاسیس آکادمی ویلتون ، گیل نولان نطق آغاز مراسم را سر میدهد و از حضار میخواهد که ارکان چهارگانه را نام ببرند : سنت ، افتخار ، انضباط ، سرافرازی. اینها کلماتی بود که جمعیت پسران جوان در پاسخ به سوال نولان ، فریاد زدند . پسرانی که احتمالا به تدبیر و دوراندیشی والدین شان ( که در سالن حاضر بودند ) به این آکادمی آمده بودند و احتمالاً برای وزیر و وکیل و پزشک شدن!

جان کیتینگ در اولین برخورد با دانش آموزان ، نشان میدهد که ساختار متفاوتی برای تدریس دارد و مفاهیم متفاوتی را دنبال میکند . چیزی که کیتینگ به دانش آموزانش می آموخت اندیشه ی « دم را غنیمت بشمار » و به نوعی مرگ آگاهی بود . آگاهی از اینکه ما فرصت کوتاهی داریم و باید از این فرصت کوتاه استفاده کنیم ، انتخاب کنیم ، آرزو بسازیم و دنبال کنیم تا در آخر ، در آخرین نفسی که در این دنیا میکشیم غم و حسرت چیزی را نداشته باشیم ‌. جرأت تغییر کردن ، جرأت انتخاب کردن و پذیرش مسئولیت عواقب آن و یک کلام جرأت زنده بودن و زندگی کردن ، ایدئولوژی کیتینگ بود.

بچه ها با تحقیق در مورد وی ، متوجه میشوند که معلم شان در زمان تحصیل در آکادمی ویلتون ، محفلی را با نام شاعران مرده اداره میکرده . هفت نفر از شاگردانش تصمیم میگیرند تا این محفل را احیا کنند.

روایتی از ایجاد تغییر توسط یک معلم در نوجوانان ،روایت روشنگری، روایت تزریق شور و شوق و جسارت ، روایت جهت دادن و معنا دادن به نیروی شوق جوانی ، روایتی با پایان غیرمنتظره با شخصیت پردازی های ظریف و فضا سازی مطلوب .

« فقط به این فکر نکنید که نویسنده چی میگه، بلکه زمانی رو صرف کنید و ببینید خودتون چی فکر میکنید.»

کمرون که حسابی گیج شده بود گفت:«فکر میکنید این چیزهایی که گفت ، سر امتحان بیاد؟»

« اندیشه و کلمات چنان قدرتی دارن که میتونن جهان رو دگرگون کنند.»

« غرق در خیال فرداییم ، وقتی فردایی در کار نیست»

« حس میکنم هرگز پیش از این زنده نبودم . سالهاست که خطر نکردم و برای چیزی دل به دریا نزدم اصلا نمیدونم چی هستم یا چی میخوام بشم.»

« نمیخواهم لحظه مرگ دریابم که هرگز زندگی نکرده ام »

« اینجا فقط داریم نقش بازی میکنیم یا به آنچه میگیم ایمان داریم؟»

« در میان مردمان کاملا تنها باش ، تا بفهمی چقدر توان ایستادگی داری.»

« اگر درباره چیزی اطمینان داریدخودتون رو مجبور کنید تا به اون از دریچه دیگه ای نگاه کنید . حتی اگه به نظرتون اشتباه یا احمقانه باشه.»

« قدرت اراده و تصمیم او همیشه تحت سایه ی تهدید و تنبیه و تقصیر ها فرو می پاشید.»

« نگران نباش ، روز اول همیشه سخته ، اما از پسش برمی‌آیم . همیشه یه جورایی از پسش برمی‌آیم.»

لینک دریافت کتاب انجمن شاعران مرده از طاقچه:

https://taaghche.com/book/49054


شاعران مردهانجمن شاعرانچالش کتابخوانی طاقچهطاقچهچالش کتابخوانی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید