نگار عقیق
نگار عقیق
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

مسافر حیات

بهراد فرخنده در شامگاه اول خرداد ۱۴۰۰ در حالی که در کوهستان‌های جنگلی پارک ملی کیاسر در مازندران یک روز کامل را به جستجو و تصویربرداری از حیات‌وحش گذرانده بود و چنان سرگرم کار خویش شده بود که زمان را از یاد برده و به شب خورده بود در راه بازگشت به محل استراحت شبانه، از صخره‌های صعب‌العبور منطقه سقوط کرده و جان ارزشمند و پربارش را از دست داد.

«به کجا چنین شتابان؟»
تو مسافر حیاتی
سفری به قله کوه
و به دشت تشنه‌ی شب
به خیال ماه و کوکب
چمدانت از عطوفت
پر مرهم دوباره
به جراحت کبوتر
به تن زخم صنوبر
و به اشک یاس پرپر

تو هزار باره گشتی
به هوای بید مجنون
به هزار گل رسیدی
و به چند صد حکایت،
به بهای آتش و خون.

سفرِ هزار و یک را
هوس ستاره کردی
سوی آسمان گرفتی
به سرای بی‌نهایت.

سفرت بخیر، آری
تو نه آن پرنده بودی
که از این سفر هراسد
در این قفس گشودی
و پریدن، آزمودی
نفست ببرد مقصد
که ز یاد، پاک بردی
تن و جان و عمر و غایت...

«سفرت بخیر، اما
تو و دوستی، خدا را»
اگر آن بهشت موعود
به از این دیار ما بود،
اگر از نژاد درنا
نه یکی، که جفت‌ها بود،
اگر از پلنگ ایران
و نگاه پرشکوهش
خبری جز انقضا بود،

«به شکوفه‌ها، به باران
برسان سلام ما را.»

20 شهریور ۱۴۰۰
به یاد دوست، فعال برجسته محیط زیست، بهراد فرخنده

بیستمین زادروزت مبارک.

بهراد فرخنده، عکاس و فعال جوان محیط زیست
بهراد فرخنده، عکاس و فعال جوان محیط زیست
بهراد در آبان ۱۳۹۶ موفق شد آرزوی دیرینه‌ی خود را که مشاهده و تصویربرداری از پلنگ ایرانی بود در پارک ملی گلستان محقق ساخته و از فاصله‌ی ۱۰ متری از پلنگ ایرانی تصویربرداری کند.
بهراد در آبان ۱۳۹۶ موفق شد آرزوی دیرینه‌ی خود را که مشاهده و تصویربرداری از پلنگ ایرانی بود در پارک ملی گلستان محقق ساخته و از فاصله‌ی ۱۰ متری از پلنگ ایرانی تصویربرداری کند.


بهراد فرخندهمحیط زیستپلنگ ایرانیدرنای سیبریحیات وحش
دانشجوی مهندسی مکانیک دانشگاه تهران، که در مربع «فیزیک، فلسفه، موسیقی و ادبیات» می‌گردد و هر از گاهی، آنچه در هزارتوی مغزش گیر افتاده است را به کمک واژگان سردرگم از قفس آزاد می‌کند.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید