negarden
negarden
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

دیوانگی در هشیاری

این نامه رو برای ناهشیاری و نیمه هشیاری خودم مینویسم عزیزم ، بدون ادیت بدون حرف پس و پیش .

این رو بدون عزیزم که هیچ وقت نمیتونی هیچ کس رو قانع کنی .

هرکسی اعتقاد و باوری که داره انقدر براش محکم و اجین شده است با بند بند وجودش و سلول هاش فریادش میزنن و شعار باور هاش رو هر لحظه از بر سر میدن که خیلی راحت نظرشون عوض نمیشه .

مگر اینکه تو در جایگاه قدرتمندی باشی .

پس تا زمانی که قدرتمند نشدی و صاحب نظر خودت رو برای تغییر باور های دیگران خسته نکن !

این رو بدون که ثابت کردن خودت برای دیگران خیلی اشتباهه عزیزم .

چراکه تو اگر خوب باشی هزارتا مخالف داری اگر بد باشی هم !

پس دستت رو زیر ساطور کسایی که قبولشون نداری نبر ! منتظر تایید کسایی که اهل تایید نیستن نباش ، همچنین کسایی که حاضر نیستن بشنونت.

این نامه فاقد هرگونه ارزش ادبیست فقط برایت نوشتم که بدونی عزیزم زندگی بازی های عجیبی داره و همچنین آدم های عجیبی ، پس برو به سمت نور به سمت ذره روشنایی هایی که هستند و این رو بدان که هزاران زندگی برات مقدر شده و اینکه الان کجای این زندگی هستی دیگه سرنوشتت نیست و خودت بین هزاران تا ، همین راه رو انتخاب کردی و اگر عاقبت انتخابت به خیره لایق کارت هزاران آفرین از همه ی دنیا هستی و چنانچه این کارت رو از هیچ کسی نمیگیری اشکالی نداره .

پس تایید واقعی از قلب خودت برای خودت هست .

من پشتتم و همراهت عزیزم !


شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید